پرسش:

اگر پدری سهم فرزندی را به فرزند دیگر بدهد که او راضی نیست، گیرنده سهم برادر چیست و همینطور پدر چه حکمی دارند؟

پاسخ:

اگر پدری در وصیت‌نامه، سهم وارثی را به دیگری ببخشد، به هیچ وجهی اعتبار شرعی و قانونی ندارد.

خداوند منّان که رازق و مالک اول و آخر تمامی جان‌ها و اموال می‌باشد، خود تنها وارث حقیقی است و هیچ حق مالکیتی برای میّت قائل نشده است که بتواند به میل خود تقسیم ارث نماید. لذا اوست که سهم هر یک از بازماندگان را تعیین نموده و البته به صاحب مال در زمان حیات، اجازه داده تا در وصیت، در تقسیم یک سوم از اموال (ثلث)، نظرات و خواسته‌های مشروع خودش را بیان دارد. این فرصتی است تا صاحب مال برای بعد از خود نیز در بخشی از اموالش تصرفی داشته باشد و وارثان نیز برای هزینه جهت نماز، روزه و حج قضا شده، یا خیرات و مبرات و باقیات الصالحات، طمع، حرص و بخل نشان ندهند و نگویند: «این سهم ماست».

بنابراین، اگر پدر یا مادری، در تنظیم وصیت‌نامه، خلاف آن چه در شرع (احکام) معین و بیان شده، تقسیماتی انجام دهند، هیچ اعتباری ندارد و وراث و یا هر یک از آنها، می‌توانند با رجوع به دادگاه، حق شرعی و قانونی خود را مطالبه نماید.

در زمان حیات:

متأسفانه یک فرهنگ بسیار غلط و منحطی [حتی در میان برخی از خانواده‌های مسلمان و مؤمن] رایج شده که در زمان حیات پدر، خود را وارث، سهامدار یا حتی مالک اموال پدر می‌دانند و دائماً در ذهن خود اموال را قیمت گذاری و محاسبه نموده و به رقم سهم خود نظر می‌اندازند و برای مرگ پدر، نه تنها روز شماری، بلکه لحظه شماری می‌نمایند.

  • -دوستی گفت: جوانان اکثراً بی‌کار هستند! گفتم: بسیاری از آنها بی‌عار هستند و نه بی‌کار. اتفاقا کار دارند، کار خوبی هم دارند، یک ماشین حساب در جیب‌شان برای شمارش اموال پدر و گذران روزهای زندگی او وجود دارد و دائماً در حال محاسبه‌ی سرمایه، و برنامه‌ریزی برای آینده‌ی خود هستند! چه کاری از این بهتر؟! این جوان بی‌عار، نه تنها خود را بی‌کار نمی‌بیند، بلکه یک سرمایه‌دار کوچک یا بزرگ می‌بیند و دلیلی نمی‌بیند که سراغ کاری برود و در ماه مبلغی حقوق دریافت دارد.

او اکنون نیز در خانه، گمان دارد که فقط مقدار کمی از سرمایه و سهام خود را می‌خورد و پدر یا مادر نیز اگر هزینه‌ای می‌کنند، به سهم او تجاوز می‌نمایند!

  • -بی‌تعارف و بی‌پرده بگوییم که این همان فرهنگ منحط «مُرده‌خوری» و خوی پست «لاشخوری» می‌باشد که البته سبب کمرنگ شدن و زایل گردیدن هر گونه محبت، معرفت و احترام نیز می‌گردد.
  • -پدر، تا وقتی زنده است، مالک اموال خویش است، چنان که فرزند نیز مالک اموال خویش می‌باشد. بنابراین، او حق دارد و می‌تواند که اموال خود را به هر شکلی که دلش می‌خواهد، هزینه کند و یا ببخشد. خواه به همسر و فرزندان، خواه به خویشان، خواه به مراکز خیریه، خواه به غریبه‌هایی که صلاح می‌داند.
  • -در زمان حیات، هیچ کس مالک اموال دیگری نمی‌باشد، اگر چه پدر و فرزند (پسر یا دختر) باشند. حتی اموال صغیر، یتیم و دیوانه نیز تحت قیمومیت دیگری قرار می‌گیرد، نه تحت مالکیت او. پس کسی سهمی در اموال او ندارد که اگر او به دیگری ببخشد، معترض شود که این سهم من بود و من راضی نیستم! بلکه اموال خودش است و در چگونگی مصرف یا توزیع و تقسیم در زمان حیات، رضایت فرزندان شرط نمی‌باشد، چرا که هیچ گونه مالکیت و یا سهمی در آن ندارند.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=23078

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب