پرسش:
بر اساس روایات معصومان علیهمالسلام، انجام اعمال نیک، آیا تأثیر در شخصیت انسان هم دارد و یا اینکه فقط انجام دادنش سبب کسب ثواب میشود؟
پاسخ:
در احادیث اسلامی برای بسیاری از اعمال و عبادات فواید و آثاری بیان شده است. برخی از این آداب دارای اثر معنوی هستند و برای انسان کسب فضیلت و ثواب میکنند؛ اما مطابق روایات، با انجام و استمرار بعضی دیگر از کارها، تأثیرات مثبتی نیز بر شخصیت افراد میگذارند. در ادامه برخی از این آثار بیان خواهند شد.
تأثیرات اعمال نیک بر شخصیت
هر عمل مثبتی دارای اثراتی بر روح و روان آدمی نیز هست. به همین جهت اهلبیت علیهمالسلام سفارش کردهاند تا انسان کار خوب را برای خودش بهصورت عادت درآورد. امام سجاد علیهالسلام دراینباره فرمودهاند: «أُحِبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْکُمْ نَفْسَهُ عَادَهً مِنَ الْخَیْرِ أَنْ یَدُومَ عَلَیْهَا» دوست دارم کسی که از شما عادت نیکی را پذیرفته است آن را پیوسته ادامه دهد! انجام و عادت به نیکی میتواند بر شخصیت افراد تاثیرگزار بوده و در تکامل شخصیتی و منش او مؤثر باشد. در ادامه برخی از تأثیراتی که اعمال میتوانند بر شخصیت افراد داشته باشند بیان میشوند:
1- نرمخویی
مطابق احادیث، برخی اعمال در اخلاق انسان تاثیرگزار هستند و میتوانند موجب نرمخویی و خوشاخلاقی افراد گردند. بهعنوانمثال، صلهرحم یکی از این موارد است. امام صادق علیهالسلام در این زمینه میفرمایند: «صِلَهُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُق». (1) صلهرحم اخلاق را خوب میکند. یا در حدیثی دیگر از این امام بزرگوار، خواندن نماز شب، موجب نرمخویی و خوشاخلاقی دانسته شده است. «صَلاهُ اللَّیْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ». (2) نماز شب، انسان را خوشسیما، خوشاخلاق میکند. مطابق این روایت، نماز شب نهتنها بر شخصیت درونی بلکه بر ظاهر بیرونی افراد نیز تأثیر گزار است. همچنین در روایتی دیگر بیانشده که وقتی کسی اخلاقش بد شد، در گوشش اذان گفته شود، ظاهراً شنیدن اذان از مواردی است که میتواند در اخلاق افراد مؤثر باشد. «مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ فَأَذِّنُوا فِی أُذُنِه». (3) هر که اخلاقش بد شد در گوشش اذان بگویید.
2- عاطفی شدن
برخی اعمال موجب رقت قلب و به تعبیری بالا رفتن عاطفه افراد میشوند. یکی از این اعمال خویشتنداری و به تعبیری تقوا است. امیرالمؤمنین علیهالسلام در این رابطه میفرمایند: «لَا یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ وَ لَا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِب… لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِب». (4) (متقی) بر دشمن ستم نمىکند و به خاطر محبوبش مرتکب گناه نمىشود. به بلاهایى که به سر مردم مىآید شادى نمىنماید. علاوه بر این، اعمال دیگری مانند زیاد ذکر گفتن نیز از عوامل رقت قلب بیانشده است. در حدیثی امام باقر علیهالسلام در این زمینه فرمودهاند: «تَعَرَّضْ لِرِقَّهِ الْقَلْبِ بِکَثْرَهِ الذِّکْرِ فِی الْخَلَوَات». (5) رقّت قلب را با ذکر بسیار [خدا] در خلوتها، بجوی.
3- ملایمت و آرامش
همانگونه که برخی کارها میتواند بر اضطراب و آشوب و عصبانیت افراد تأثیر بگزارد، اعمال خوب نیز میتواند بهملایمت و آرام بودن افراد مؤثر باشد. قرآن کریم در آیه 277 سوره بقره میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون﴾. مسلماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را به پا داشتند و زکات پرداختند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی [شایسته و مناسب] است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند.
بنابراین، کسی که اعمال صالح و بهخصوص نماز و زکات را ملتزم است، از نگرانی و اضطراب به دور خواهد بود. در احادیث اهلبیت علیهمالسلام، کارهایی در راستای آرام شدن افراد بیان شده است. بهعنوانمثال، حلم (صبر) از کارهایی است که میتواند در کنترل غضب و عصبانیت افراد مؤثر باشد. امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره تأثیر تقوا در جلوگیری از غضب فرمودهاند: «احْتَرِسُوا مِنْ سَوْرَهِ الْغَضَبِ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّهً تُجَاهِدُونَ بِهَا فِی الْکَظْمِ وَ الْحِلْمِ». (6) خود را از تُندى خشم، نگهدارید و ابزار کنترل آن، یعنى فروخوردن خشم و بردبارى را در خود، تقویت نمایید.
در حدیثی دیگر نیز آمده است که: «رَدُّ الْغَضَبِ بِالْحِلْمِ ثَمَرَهُ الْعِلْم». (7) از ثمرات علم، کنار زدن خشم بهوسیله بردبارى است. همچنین مطابق حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام، کسی که چشم از نامحرم برمیدارد، این کار او موجب آرامش و آسودگی قلبش میشود. «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ». (8) هر کس چشم خود را [از نامحرم] فروبندد، قلبش راحت میشود.
در کنار این، اعمال به خصوصی نیز در احادیث برای آرامش و رفع دلهره بیانشده است که قابل انجام است. بهعنوان نمونه در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است: «عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل». (9) در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» پناه نمیبرد.
4- جذب نشاط و شادی
مطابق آیات و روایات اهلبیت علیهمالسلام، برخی کارها موجب روحیه مسرتبخش و شاد برای انسان میشود. بهعنوانمثال، کسی که تقوا را رعایت میکند، از این موهبت برخوردار میشود: «فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون». (10) و پیامبران را جز مژده دهنده و بیمرسان نمیفرستیم؛ پس کسانی که ایمان بیاورند و [مفاسد خود را] اصلاح کنند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند.
در روایاتی، گفتن ذکر استغفار نیز از کارهایی شمردهشده که موجب از بین رفتن غم و به تعبیری ایجاد روحیه شاد خواهد شد. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در این زمینه میفرمایند: «مَنْ کَثُرَتْ هُمُومُهُ فَعَلَیْهِ بِالاسْتِغْفَار». (11) هر کس غمهایش بسیار شد، به آمرزشخواهى رو آورد.
در روایتی دیگر نیز رفع غصه و غم از ثمرات استغفار دانسته شده است: کسی که زیاد استغفار بگوید و از خدا عذرخواهی کند، خداوند از هر غصّهای برایش گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی راه فراری پیش پایش گذارد و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد.
5-رفع ناامیدی
از دیگر ویژگیهای برخی افراد، حس ناامیدی است. مطابق آموزههای دینی برخی کارها میتوانند در رفع این حس ناامیدی و شکست مؤثر باشند. بهعنوانمثال امیرالمؤمنین علیهالسلام دراینباره میفرمایند: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَار». (12) از کسى که مأیوس است در شگفتم درحالیکه استغفار با اوست.
6- دوراندیشی
اعمال انسان میتواند در روحیه دوراندیشی افراد نیز مؤثر باشند. یکی از این کارها، کظم غیظ است. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میفرمایند: «أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظ». (13) آنکه در فروبردن خشم از دیگران پیشتر است از همهکس دوراندیشتر است.
7- صبر و قدرت تحمل
روحیه مقاوم و داشتن قدرت تحمل بالا از دیگر صفات شخصیتی برخی افراد است. در برخی کارها میتواند بر این روحیه انسان تاثیرگزار باشد. مثلاً در روایات، فروخوردن خشم، راهی برای رسیدن به صفت حلم دانسته شده است. در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام سؤال شد: «قِیلَ فَمَا الْحِلْمُ قَالَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ مِلْکُ النَّفْس». (14) پرسیده شد حلم چیست؟ حضرت فرمودند: فروخوردن خشم و تسلط بر نفس. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله دراینباره میفرمایند: «أَحْلَمُ النَّاسِ الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا عَفَوْا وَ أَصْبَرُهُمْ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ». (15) در حدیثی دیگر از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین بیانشده است: «اکْظِمِ الْغَیْظَ تَزْدَدْ حِلْماً». (16) خشمت را فروبخور، حلمت زیاد میشود.
8- تعقل و بصیرت افزایی
مطابق آموزههای دینی، برخی اعمال میتوانند موجب افزایش قدرت تعقل و خردورزی افراد شوند. بهعنوانمثال، تواضع از این امور است که در روایات به آن اشاره شده است. امام کاظم علیهالسلام در روایتی به نقل از لقمان نبی میفرمایند: «تَوَاضَعْ لِلْحَقِّ تَکُنْ أَعْقَلَ النَّاس». (17) در برابر حق خاضع باش تا خردمندترین مردم باشى.
ایشان در حدیثی دیگر درباره زیادشدن قدرت خرد با فروتنی میفرمایند: همانا زراعت در دشت مىروید و روى تختهسنگ برآمده نمىروید. حکمت نیز چنین است، در دل شخص فروتن آباد مىشود و در دل انسان متکبّر و گردنفراز آباد نمىشود؛ زیرا خداوند فروتنى را ابزار خرد قرار داده است و تکبّر را ابزار نابخردى. (18)
نتیجه:
در احادیث اهلبیت علیهمالسلام برای بعضی اعمال، آثاری بیانشده است. این آثار برخی بر شخصیت افراد واقع میشود. نرمخویی، عاطفی شدن و ملایمت و آرامش از آثاری است که بر اشخاص وارد میشود.علاوه بر این، بعضی کارها، موجب نشاط و شادی افراد شده و حس ناامیدی را از انسان دور میکند. قدرت دوراندیشی، صبر و قدرت تحمل و تعقل از اثرات دیگری است که عمل فرد میتواند بر شخصیت او داشته باشد.
پینوشتها:
1. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علیاکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 151، ح 6.
2. ابنبابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406 ق، ص 42.
3. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج6، ص 309، ح 1.
4. ابنبابویه، محمد بن على، الأمالی، محقق / مصحح: ندارد، تهران: کتابچى، 1376 ش، ص 573، ح 2.
5. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، 1363 ق، ص 285.
6. لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، محقق / مصحح: حسنى بیرجندى، حسین، قم: دارالحدیث، 1376 ش، ص 87، ح 2075.
7. آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: حسینى ارموى محدث، جلالالدین، تهران: دانشگاه تهران، 1366 ش، ج4، ص 87، ح 5397.
8. همان، ج5، ص 449، ح 9122.
9. ابنبابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق، ج4، ص 392، ح 5835.
10. سوره اعراف آیه 35.
11. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج8، ص 93، ح 65.
12. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، محقق / مصحح: صالح، صبحی، قم: هجرت، 1414 ق، ص 482.
13. ابنبابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، همان، ج4، ص 396، ح 5840.
14. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، همان، ص 225.
15. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی، 1412 ق، ج1، ص 133.
16. آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غررالحکم و درر الکلم، همان، ج2، ص 177، ح 2278.
17. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج1، ص 16، ح 12.
18. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، همان، ص 396.