پرسش:
الحاد جدید یعنی چه و تفاوت آن با الحاد قدیم (الحاد سنّتی) چیست؟
پاسخ:
«الحاد» در لغت، به معنای گریز یا دور شدن از یک سمت و گرایش به سمت مقابل گفته میشود؛ از این رو، در فرهنگ دینی، به خروج از حد اعتدال، انکار حق و رویکرد به باطل و انحراف از راه راست (صراط مستقیم) و نیز تحریف حقایق، «الحاد» گفته میشود.
ممکن است عدهای نسبت به اسمای الهی «الحاد» بورزند؛ مثل این که قبول نکنند تنها او إله، معبود و ربّ است و دیگرانی چون طاغوتها، فرعونها و هوای نفس خود و دیگران را جایگزین نمایند؛ لذا فرمود:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
– و نامهای نیکو (اسماء کمالیه)، از آن خداوند است؛ خدا را با آن بخوانيد، و آنها را كه در اسماء خدا تحريف میكنند (و بر غير او مینهند و شريك برايش قائل میشوند) رها سازيد آنان به زودی جزای اعمالی را كه انجام میدادند میبينند.
ممکن است گروهی، در آیات [نشانههای هدایت کننده] «الحاد» بورزند! به این آیات توجهی ننماید، نبینند چه کسی یا چه چیزی را نشان میدهد، یا آنها را نپذیرند، یا حتی سعی در تحریف آنها بنمایند! لذا فرمود:
«إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» (فصلت، 40)
– كسانی كه [با تکذیب، انکار، عناد و تحریف] در آیات ما الحاد میورزند، بر ما پوشيده نخواهند بود! آيا كسی كه در آتش افكنده میشود بهتر است يا كسی كه در نهايت امن و امان در قيامت به عرصه محشر میآيد، هر چه میخواهيد انجام دهيد، او به آنچه انجام میدهيد بيناست!
انواع الحاد
تقسیمبندی «الحاد» به نظری و عملی – دوستانه یا تهاجمی – ایجابی یا سلبی و از جمله «قدیم و جدید»، اولاً به مصادیق مربوط است و نه به اصل «الحاد» و ثانیاً برای تقسیم و جداسازی شاخههای علوم به منظور مطالعه و درک بیشتر میباشد؛ مانند پزشکی یا مهندسی که به صدها شاخه تقسیم میشوند.
از اینرو، نه ایمان قدیم و جدید دارد – نه کفر – نه شرک و نه الحاد قدیم و جدید دارد؛ لذا این که میگویند: «از اواخر قرن بیستم، الحاد جدید یا الحاد مدرن جایگزین الحاد سنّتی شده است»، اولاً القای نوآوری برای جذابیت و پذیرش میباشد و ثانیاً به مصادیق صدق دارد؛ مثل آن که در الحاد نظری، نظرات مارکس، سام هریس، داوکینز و نظریهپردازان پست مدرن و پسا پست مدرن، چون: بودریار، دریدا، هایدگر، باومن و … را الحاد جدید یا مدرن بخوانند!
بله، علوم پیشرفت میکند؛ اگر در گذشته عدهای به غیر از طبیعت را قبول نداشتند و میگفتند: «این طبیعت است که ما را زنده میکند و میمیراند و بازگشتی جز به طبیعت نیست!» و امروزه مباحث به اصطلاح ماتریالیستی را مطرح میکنند و گاه علوم تجربی را با نتیجهگیری عقلی نادرست، چاشنی آن قرار میدهند؛ اما ادعا، همان سخن پیشینیان میباشد – اگر در گذشته یک عده با رویکرد به «منیّت و خود خواهی»، کفر و الحاد میورزیدند و امروزه با چاشنی روانشناسی و …، مکتب «اومانیسم» را طرح کردهاند، همان ادعاها و رویکردهاست که با ادبیات جدید مطرح میشود.
●- در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون فریاد برمی آورد که «يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي – ای درباریان! [اشراف، سران و یاران] من برای شما هیچ إلهی جز خود نمیشناسم» (القصص، 38)؛ امروزه نیز ادعای سران نظامات سلطه به رهبری امریکا همین میباشد که میگویند: «همه باید از هر حیث به ما وابستگی داشته باشند و ما وابستگی به هیچ دین، مکتب، مذهب، حزب، گروه، مملکت و نظامی را قبول نداریم!»
●- در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون فریاد برمی آورد که «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى – من برترین پروردگار شما هستم» (النازعات، 24) و امروزه نظام سلطۀ امریکایی میگوید: «من ابر قدرت جهان هستم، پس مالکیت و مدیریت (ربوبیّت) امور در اختیار من میباشد و کسی حق مخالفت ندارد!»
●- اگر در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون به ایمان آورندگان گفت: «چون بدون اجازۀ من ایمان آوردید، دست و پای شما را به خلاف قطع میکنم و شما را به صلیب میکشم و میکُشم!» امروزه نیز نظامات سلطه به سرکردگی امریکا و انگلیس، همین ادعا و تهدید را دارند، لذا نسل کُشی مسلمانان را در سرتاسر جهان، در اولویت برنامههای راهبردی (استراتژی) خود قرار دادهاند.
●●●- عقلانیت، معرفت (شناخت)، ایمان و تقوا نیز گذشته و حال، یا سنّتی و مدرن ندارد؛ بلکه از یک سو علوم رشد نموده و از سویی دیگر جوامع گسترده شده و از سویی دیگر، ابزارسازی پیشرفت کرده است. در گذشتههای بسیار دور نیز میدانستند که طبق قواعد عقلی، هر چیزی معلول است و علتی میخواهد – و طبق قواعد علوم تجربی نیز میدانستند که حرارت علت جوش آمدن آب است؛ اما در آن روزگار برای گرم کردن آب، از هیزم و آتش آن استفاده مینمودند و امروزه از گاز، برق و دستگاههای گوناگون استفاده میکنند.
*- آن چه خداوند سبحان در عقل، فطرت و جان آدمی نهادینه نموده، ثابت است و تمامی مبانی معرفتی و استدلالهای عقلی، ریشه در اصول تبیین شده توسط حضرات ابراهیم، موسی، عیسی و محمد مصطفی صلوات الله علیهم اجمعین دارد – اصول مباحث در خداشناسی، معادشناسی، ولایت شناسی، دوست و دشمن شناسی، انسانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق و بالاخره حقوق حقۀ فرد و جامعه، همه ریشه در آموزههای قرآن مجید و اهل عصمت علیهم السلام دارد؛ چنان که تمامی ادعاها، نظریات، استدلالها، گمانها و مفروضاتِ کفار، مشرکان، ملحدان، منافقان، ظالمان و فاسدان جدید، ریشه در نظریات و مواضع گذشتگان بسیار دور دارد.
کفار گذشته به پیامبران میگفتند: «این سخنان شما، همان سخنان و قصههای پیشینیان میباشد»، چنان که کفار جدید نیز همین را میگویند، راست هم میگفتند، چرا که انبیا همه یک دعوت داشتند؛ – و خداوند علیم و خبیر نیز به اهل کتاب منحرف شده فرمود: «این سخنان شما، همان سخنان کفار پیشین میباشد!» که قائل بودند خداوند فرزند دارد.
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (التوبه، 30)
– و يهود گفتند عز ير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست! اين سخنى است [باطل] كه به زبان مىآورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند شباهت دارد خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند.
●- بنابراین، «الحاد» به معنای انکار خدا، انکار معاد، انکار حقایق و انحراف از حق به سوی باطل، «قدیم و جدید» ندارد، بلکه برخی از مصادیقش در گذشته، هم چنان باقی است، مانند: طبیعتگرایی – دنیاپرستی – بت پرستی در معابد، بودیسم، هندوئیسم و … – برخی از مصادیقش به حسب ظاهر جدید است، مانند: «ایسمها»یی چون: «ماتریالیسم – آتئیسم – لائیسم – مارکسیسم – فرویدیسم – اومانیسم – پست مدرنیسم و …؛ اما ریشه و ساختار نظری هیچ کدام نسبت به کفار و جاهلانِ هزاران سال پیش، هیچ تغییری نکرده است، بلکه فقط ادبیات، به کارگیری واژگان نو، شیوه القا و تبلیغات و چگونگی تحمیل بر فرهنگها و مردم متغیر شده است.