پرسش:
اوضاع کنونی سیاسی و اجتماعی جهان، چقدر با علائم آخرالزّمان و ظهور حضرت امام مهدی علیه السلام که در احادیث بیان شده انطباق دارد؟ + صوت (11:44 دقیقه) Your browser does not support HTML5 video.
پاسخ:
اگر چه ما باید به دنبال فراهم نمودن شرایط و مساعد نمودن زمینههای ظهور و قیام ایشان باشیم و نه دیدن علائم، اما حق مطلب همین است که اوضاع مردمان در رابطه با غیبت و ظهور، باید از منظر “سیاسی – اجتماعی” مورد توجه و مطالعه قرار گیرد، چرا که ظهور حضرت امام مهدی علیه السلام، یک امر “الهی، سیاسی و اجتماعی” میباشد، منتهی سیاست، مدیریت و حکومتی الهی، که عین دیانت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله میباشد.
“آخر الزّمان”، در آیات و احادیث به دو معناست: یکی پایان حیات انسان در زمین و سپس نابودی کل عالَم طبیعت و وقوع “قیامت” است – و معنای دیگر، پایان دوران جهل و سلطهی نظامهای استکباری و ظلم عمومی میباشد که با ظهور و قیام حضرت امام مهدی علیه السلام، محقق میگردد؛ و البته چه بسا حیات بشر در زمین، قرنها پس از ظهور نیز ادامه داشته باشد؛ چنان که طبق احادیث محکم، “رجعت” حق است، یعنی امامانی میآیند و حکومت میکنند، تا وقتی که حیات بشر در این عالَم، به پایان برسد.
علامات ظهور:
علائم ظهور نیز بر دو قسم میباشند، یکی علائم حتمی و دیگری علائم غیر حتمی. یعنی ممکن است که اتفاق بیفتند و ممکن است که اتفاق نیفتند؛ چرا که بستگی به رویکردها و عملکردهای مردمان جهان دارد.
●- علائم حتمی عبارتند از: 1- خروج سفیانی؛ 2- خسف در بیداء [فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین، در منطقهای میان مکه و مدینه]؛ 3- خروج یمانی؛ 4- قتل نفس زکیه؛ 5 – صیحهی آسمانی.
●- اما علائم غیر حتمی [ممکن است واقع شوند و ممکن است واقع نشوند] نیز بسیارند که بیشتر آنها واقع شدهاند.
اوضاع امروز جهان:
بدون تردید، علائم کلی، اعم از مثبت و منفی، همیشه و در هر زمانی وجود داشته است؛ چرا که اگر چنین نبود، کسی نمیتوانست “منتظر واقعی” باشد و مردم در ذهن خود، امر ظهور را بسیار دور از زمان خود میدیدند، در حالی که شیعه باید هر روز و هر لحظه منتظر باشد.
بنابراین، این علائم کلی، همیشه وجود داشته است، منتهی در برخی از دورانها [مثل دوران ما]، بسیار گستردهتر و بیشتر میباشند. چنان که نه مسلمانان جهان در هیچ دورهای اینقدر آگاهتر، بصیرتر، متحدتر و مجاهدتر بودهاند، و نه در هیچ دورهای، ظلم کفار و ستمگران به این گستردگی بوده است! حتی اگر مصداق ظلم را فقط در جنگ افروزی و کشتار ببینند، امروزه آتشافروزی و نسلکُشی مسلمانان و نیز قتل غیر مسلمانان در طول تاریخ بیسابقه است؛ چه رسد به این که مصادیق ظلم، در اقتصاد، فرهنگ، امنیت و زندگی اجتماعی مردم نیز دیده شود!
خوف [وحشت و ناامنی]:
از منظر “سیاسی و اجتماعی”، دو مقوله از همه مهمتر است، یکی “امنیت” که اگر نباشد “خوف” را مستولی میکند، و دیگری “اصلاح” که مقابلش “افساد = تباهی” میباشد.
الف – امنیت
●- “امنیت”، از مهمترین شاخصههای یک جامعهی سالم، پیشرفته و کامل میباشد؛ چنان که برای یاران خدا، اهل ایمان و تقوا، که همانها اهل بهشت هستند، فرمود:
«أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ» (یونس علیه السلام، 62 و 63)
– آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند * همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيدهاند»
“امنیت”، یکی از مهمترین خواستههای بشری میباشد؛ حال خواه امینت جانی باشد، یا امینت شغلی، یا امنیت شخصیتی و اعتباری و …؛ و مؤمنان نیز برای رسیدن به امنیت ابدی تلاش و مجاهدت مینمایند.
“امنیت”، در امر ظهور، قیام و سپس حکومت جهانی حضرت امام مهدی علیه السلام، در چنان درجهای از اهمیّت قرار دارد که خداوند متعال آن را به عنوان یکی از وعدههای حتمی خود، در نتایج ظهور و اوضاع عمومی مردم، پس از استقرار حکومت ایشان بیان میدارد: «… وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا – بیمشان را پس از ترس، به ایمنی مبدل میگرداند / النّور، 55»
بنابراین، یکی از بارزترین علائم عمومی نزدیک بودن زمان ظهور، “خوف”، یا همان وحشت عمومی از ناامنی میباشد؛ که امروزه بیش از هر زمان و دوران دیگری، سایهی شوم خود را بر جان و روان مردمان، انداخته است.
در عرصهی “امنیت جانی”، هیچ کس در امنیت نیست، به ویژه مسلمانان که یا در جنگهای مستقیم [ایران، فلسطین – غزه، لبنان، یمن و …] کشته شده و میشوند – یا در قتل عامهای عمومی [میانمار، هندوستان، کشمیر …]؛ و از این پس هر کجا که نظامات سلطه و بودائیان قدرت دارند – یا در ترورهای نظامی و غیر نظامی [بمباران مجالس عروسی و عزا] – یا به واسطهی تحمیل قحطی – و یا در جنگهای بیولوژیکی شناخته شده و شناخته نشده [در مصرف خوراکیها، داروها، لوازم آرایشی، آدامس، محصولات تراریختهای …] و در تمامی این موارد، “نسل کشی” بیش از “آدمکُشی” رواج مییابد.
البته چنین نیست که غیر مسلمانان در امان باشند. در امریکا روزانه حدود 50 نفر، فقط به واسطهی تیراندازی در خیابانها، مدارس و پارکها کشته میشوند؛ و البته قتلهای دیگر نیز بسیار است.
قتل با چاقو، بین نوجوانان و جوانان انگلیس، موجب نگرانی همگان شده است. طبق آمار خودشان، تعداد این قتلها از 27 هزار 600 نفر در سال 2017، به 45000 نفر در سال 2019 که هنوز پایان نیافته رسیده است!
در عرصهی “امنیت شغلی”، تمامی مردمان دنیا، در گرفتاری و تنگنای شدید قرار گرفتهاند. در امریکا و اروپا، همه ساله، صدها هزار نفر شاغل، بیکار میشوند و دهها میلیون نفر نیز اصلاً شغل نمییابند و همه ساله تعداد بسیاری به خاطر اخراج، یا به خلاف روی میآورند، یا آدم میکشند و یا حتی خودکشی میکنند! و البته وضعیت بیکاری در کشورهای دیگر (حتی ایران) نیز به حد بحران رسیده است.
ب – فساد
●- حالت سکونی وجود ندارد، لذا هر کجا “اصلاح” نباشد، حتماً افساد و تباهی رخ میدهد. حال خواه فساد سیاسی باشد، یا اقتصادی، یا اخلاقی، یا فرهنگی، یا اجتماعی و … !
احادیث و روایات دربارهی گسترش “فساد” در آخر الزّمان و نزدیک به ظهور بسیار است و اساساً اصلاحِ مفاسد، از مأموریتهای اصلی حضرت میباشد، لذا یکی از القاب ایشان «اَبا صالِح» است.
حال آیا با مطالعهی وضعیت سیاسی و اجتماعی نسلهای گذشته، دورانی را میشناسیم که در آن “فساد همه جانبه”، اینقدر گسترش یافته باشد؟!
نشانههای دیگر:
البته نشانههای دیگری نیز در احادیث و روایات بیان شده است که همگی امروزه چنان واقع و فراگیر شدهاند که برای همگان مشهود و ملموس میباشند. به عنوان مثال: پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در علائم آخر الزمانی (نزدیک به ظهور)، به سلمان رحمة الله علیه فرمودند:
«فَلاَ الکَبیرُ یَرحَمُ الصَغیر وَ لاَ القَویُ یَرحَمُ الضَعیف، وَ حینَئذِ یَأذنُ الله لَهُ بِالخُروج / بحار الانوار، 52، ص 380».
– در آن روزگار ، بزرگترها و به زیر دستان و کوچکترها ترحم نمیکنند و قوی بر ضعیف رحم نمینمایند. در آن هنگام خداوند به او [ مهدی علیه السلام ] اذن قیام و ظهور میدهد.
امام باقر علیه السلام، در بیان یکی از اوضاع مردمان که خبر از نزدیکی ظهور میدهد، به نشانهای اشاره میفرمایند که فقط در این روزگار و آن هم در سطح گسترده به وقوع پیوسته است:
«إذا تَشَبَّهُ الرِّجالَ بِالنِّساء، وَ النِّساءَ بِالرِّجال، وَ اکتَفی الرِّجالُ وَ بِالرِّجال، وَ النِّساءُ بِالنِّساء» (کمال الدین ، جلد 1 ص 331)
– هنگامی که مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان کنند . آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان و به زنان اکتفا کنند.
در هیچ دورانی از تاریخ حیات بشر، مردان و زنان اینقدر شبیه به هم نشدهاند. رذیلهی همجنسبازی، همیشه بوده، اما در هیچ دورهای به عنوان یک حق و حتی فضیلت شمرده نشده و ازدواج آنان نیز به صورت یک لایحهی قانونی، در مجالس به تصویب نرسیده و به مردم تحمیل نشده است!
*** – امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام، در مورد چنین دورانی میفرمایند:
وَ عَظُمَتِ الطّاغِيَةُ، وَ قَلَّتِ الدّاعِيَةُ …،
– گروه ستمگر (طاغوتهای زمان) بزرگ (معظم و قدرتمند) شوند، و دعوت کننده به حق کم شود و … . (نهج البلاغه – خطبه 107)
●- امروزه، کدام یک از این اوصاف، بیش از هر زمان دیگری ظهور نیافته است؟! و البته توجه داشته باشیم که آگاهی و بصیرت مردم، اتحاد مردم، تنفر مردم از نظام سلطه، به میدان آمدن مردم، اتحاد بیشتر مسلمانان، رشد علمی بشر و … نیز بیش از هر زمان دیگری ظهور یافته است که از نشانههای نزدیکی ظهور میباشند.




