پرسش:
شبهه فرافکنی شده در فضای مجازی: «اگر خدا وجود دارد، چرا برای اثبات وجود خود، یک معجزه روشن نشان نمیدهد تا تمامی شک و تردیدها از بین برود؟!»
پاسخ:
وجود خداوند سبحان که خالق، هستیبخش و ربّ همه چیز میباشد و از هر چیزی مشهودتر است، «اگر» ندارد!
شاید برایتان جالب باشد که بدانید سابقۀ این پرسش که گاه به صورت شبهه نیز مطرح میشود، بسیار دیرینه میباشد، اما مجدد و مکرر [به ویژه در فضای مجازی] نشر داده میشود! از تمامی انبیای الهی خواسته شده که برای اثبات وجود خدا و اثبات نبوت خودشان، معجره بیاورند و چنین درخواستی، اگر برای دشمنی و لجاجت نباشد، درخواست حقی میباشد؛ لذا خداوند سبحان فرمود که پیامبرانم را با دلایل روشن و معجزات فرستادم.
در این پرسش، به این حقیقت اذعان شده که «هیچ ذاتی قابل شناختن نیست و هر چیزی با نشانههایش (اسمها و آیاتش) شناخته میشود»، از اینرو پرسیده شده که «اگر خدایی وجود دارد، چرا معجزه نشان نمیدهد»؟! چرا که معجزه، از آیات إلهی [نشانههای هدایت کننده به سوی خدا] میباشد.
معجزه
“معجزه” به کاری گفته میشود که دیگران در انجام آن یا مثل آن ناتوان باشند تا ثابت شود که این امر از سوی قدرت برتری واقع شده است.
●- حال پرسش این است که چه چیزی در عالَم خلقت “معجزه” نیست؟! حتی خلقت یک مگس با ویژگیهایش نیز معجزه است، چرا که دیگران از خلق چنین موجودی عاجزند:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحجّ، 73)
– ای مردم مثلی زده شده است گوش به آن فرا دهيد: كسانی را كه غير از خدا میخوانيد هرگز نمیتوانند مگسی بيافرينند، هر چند برای اين كار دست به دست هم دهند و هر گاه مگس چيزی از آنها بربايد نمیتوانند آن را باز پس گیرند، [در این امر] هم طلب كنندگان ناتوانند و هم مطلوبان.
در قرآن مجید، از آسمان و زمین و هر چه در آنهاست، به عنوان “آیات” یاد شده است، لذا همگی از معجزات الهی میباشند.
●- آیا انسانی که اگر تمامی دانشمندان و امکانات و تجهیزات را جمع کند، نه تنها نمیتواند یک مگسی را بیافریند، بلکه حتی نمیتواند ربوده شده توسط آن مگس را بازپس گیرد، میتواند زمین، آسمان، ماه، خورشید و ستارگان را با اندازهها، ویژگیها و نقشی که در برقراری نظم طبیعت و حیات دارند، خلق کند؟! پس هر چه هست، معجزات اوست.
●- اگر چه تمامی معجزاتی که انبیای إلهی آوردهاند، همه اراده و فعل خداوند است که به دست آنها انجام پذیرفته است، اما آیا جداسازی نیل، با ضربۀ عصای موسی علیه السلام، معجزه محسوب میشود، و جداسازی دریاها، رودها، کوهها، دشتها، صحراها و هر چه که هست، معجزه نیست؟! آیا اتصال دو دریای شور و شیرین، به گونهای که در هم نیامیزند، معجزۀ إلهی نیست؟!
«أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (النّمل، 61)
– يا [کیست] آن كه زمين را مستقر و آرام قرار داد، و در ميان آن نهرهائی روان ساخت، و برای زمين كوههای ثابت و پا بر جا ايجاد كرد، و ميان دو دريا مانعی قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند، با اين حال) آيا إلهی با الله هست؟، نه بلكه اكثر آنها نمیدانند (و جاهلند).
●- آیا زنده کردن مُردگان به دست إلهی حضرت عیسی علیه السلام، معجزه محسوب میگردد، اما حیات و ممات تمامی موجودات، معجزه نمیباشد؟!
●- فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ – ماییم که هر چیزی را به [با] اندازه آفریدیم» (القمر، 49).
آیا این که هر چیزی، اندازههای علمی و معین خود را دارد و در جایگاه خود قرار گرفته و آثار خود را در ارتباط با هر چیز دیگری دارد و همین امر سبب میشود تا آدمی بتواند کشف کند، بشناسد و با تجزیه و ترکیب بسازد، “معجزه” نمیباشد؟!
●- آیا روییدن گیاه از بذر، یا پدید آمدن آتش از چوب درخت، “معجزه” نیست؟!
«أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ * أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (الواقعة، 63 و 64)
– آيا هيچ درباره آنچه كشت میكنيد انديشيدهايد؟ * آيا شما آن را میرويانيد، يا ما میرويانيم؟
«أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ * أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ» (الواقعة، 71 و 72)
– آيا درباره آتشی كه میافروزيد اندیشدهاید؟ * آيا شما درخت آن را آفريدهايد؟ يا ما آفريدهايم؟
●- آیا خلقت انسان با این عظمت، چه به لحاظ روح والایش و چه جسمش و تواناییهای روحیاش به رغم برخورداری از بدنی کوچک و ضعیف، عین “معجزه” نیست؟!
آیا انسانی که بدنش از نطفهای خلق شده، و به لحاظ بدن و جسمش مانند حیوانات میباشد، اما میتواند رشد کند، اشرف مخلوقات و خلیفة الله شود! “معجزه” نیست؟!
●- آیا قرآن مجید، که تجلی علم خداست، نه تنها سراسر علم و حکمت است، بلکه خودش حکیم است «یس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» و در اختیار همگان قرار دارد، “معجزه” نیست؟!
آیا کتابی که سراسر خداشناسی، معاد شناسی، پیامبر شناسی، انسان شناسی، اخلاق و رفتار شناسی، تاریخ و اقوام شناسی، دوست و دشمن شناسی، و بالاخره نقشۀ راه و حقوق و تبیین بایدها و نبایدها، برای رشد، تعالی و رسیدن به سعادت ابدی میباشد و کسی هم نتوانسته و نمیتواند مثل آن را بیاورد، “معجزه” نیست؟!
*- بنابراین، هر چه که در عالم خلقت و هدایت وجود دارد – هر چه که پدید آمده و میآید و هر چه که تحت ربوبیّت الهی جریان دارد، همه “معجزات إلهی” میباشند – همه آیات [نشانههای هدایت کنندۀ] إلهی میباشند که خداوند سبحان، خودش را با آنها در تمام عالَم هستی، افقهای عقل، علم، قلب، طبیعت و در وجود هر کسی، نشان میدهد.
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت، 53)
– به زودی نشانههای خود را در آفاق و در درون جانشان به آنها نشان میدهيم تا آشكار گردد كه او حق است، آيا كافی نيست كه او بر همه چيز شاهد و گواه است.
دیدن معجزات
“معجزات إلهی”، در همه چیز و هر لحظه نشان داده میشود، منتهی اگر کسی چشمش را ببندد، عقلش را تعطیل کند، بر فطرتش پرده بیندازد، و با بصیرت لازم توجه ننماید، مانند نابینا در روشنایی آفتاب میباشد که هیچ نمیبیند:
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» (الحجّ، 46)
– آيا آنها سير در زمين نكردند تا دلهائی داشته باشند كه با آن اندیشه کنند (حقایق را درك كنند)، يا گوشهای شنوائی كه (ندای حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهای ظاهر نابينا نمیشود، بلكه دلهائی كه در سينهها جای دارد، بينائی را از دست میدهند!








