پرسش:
اگر فرزند نعمت است، چرا خداوند با فرزند معلول ما را آزمایش میکند؟
پاسخ:
نعمت بودن فرزند یک مقوله است – معلول بودن فرزند مقولهای دیگر است و امتحان و آزمایش نیز مقولهای متفاوت.
یک – نعمت بودن فرزند، «اگر» ندارد. هر چه که خداوند متعال به انسان موهبت نماید، نعمت است، اگر چه ممکن است برخی نعمت را به نقمت مبدل سازند.
*- دقت شود که وقتی گفته میشود: «ولایت نعمت است – علم نعمت است – همسر نعمت است – فرزند نعمت است – شغل و درآمد نعمت است – سرمایه و توان مالی نعمت است و …؛ به اصل آن اشاره شده، نه به چگونگی یا نقش آن برای هر کسی! ممکن است کسی به ولایت الله جلّ جلاله و امتداد آن در اولیایش پشت کند و ولایت طاغوتها را گردن نهد – ممکن است همسر کسی نیکو نباشد، یا خودش همسرداری را نداند و زندگی برایشان سخت و تلخ شود – ممکن است فرزند کسی ناصالح شود و یا خودش تعلیم و تربیت صحیحی نداشته باشد – ممکن است کسی از علم، ثروت، قدرت و شهرت، سوء استفاده کند و به خودش و دیگران آسیب برساند و … .
دو – عادت عمومی مردمان این است که تمامی خوبیها، امتیازات و موفقیتها را به خودشان نسبت میدهند، اما تمامی بدیها، ضعفها، نقصها، شکستها و مصیبتها را به خداوند سبحان نسبت میدهند و میگویند: «لابد خدا اینطور خواسته است!» و بعد برای خودشان این پرسش یا شبهه پیش میآید که «چرا خدا برای من یا ما اینطور خواسته است؟!»
- –خداوند سبحان، هیچ مخلوقی را معیوب نمیآفریند و اساساً آفرینش «اَحسن»، یعنی به نیکوترین شکل میباشد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِيأَحْسَنِ تَقْوِيمٍ – به درستی که ما انسان را در نیکوترین اندازهها [اعتدال] آفریدیم» (التین، 4)
اما، نظام خلقت، قانونمند است، هر چیزی اندازههایی دارد «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ -مائیم که هر چیزی را به [با] اندازه آفریدیم» (القمر، 49) و آثار در تجزیه و ترکیبها و تعاملات، متناسب با اندازهها میباشد؛ و دیگر آن که نظام علیّت بر همه چیز حاکم میباشد و در هر امری جریان دارد.
آب، به نیکویی آفریده شده – آتش نیز به نیکویی آفریده شده؛ هر دو دارای خواصی میباشند که نیاز بشر و تمامی موجودات را تأمین مینمایند؛ اما اگر آب را روی حرارت قرار دهید، میجوشد و بخار میشود – اگر روی آتش بریزید، خاموش میشود – و اگر آتش یا حرارت را به پوست دست یا بدن برسانید، میسوزاند.
- –بنابراین، اگر فرزندی معلول به دنیا آید، یقیناً عللی دارد که منطبق با اندازهها و قوانین حاکم بر خلقت و نظام علیّت میباشد؛ به عنوان مثال: پدر و مادر از پیش از ازدواج و هنگام انعقاد نطفه در بهداشت رعایت ننموده باشند – پدران یا مادران بزرگتر، مشکلی داشتند که به صورت وراثتی منتقل شده باشد – مادر در دوران بارداری، با مشکلات و معضلاتی چون بیماری، غم شدید، عصبیت، ترس، کمبود ویتامین یا پروتئین، آسیبهای دارویی مواجه شده باشد – آلودگی هوا یا نامناسب بودن تغذیه، اثر گذاشته باشد – هنگام زایمان، اصول بهداشتی و ایمنی رعایت نشده باشد … و صدها و هزاران علّت دیگر، که معلولش نارسایی یا بیماری نوزاد میشود.
سه – «امتحان»، یعنی چگونگی طی یک مسیر و گذر از یک مرحله، برای ورود به مرحلۀ بالاتر یا سقوط به مرحلۀ پایینتر و ضرورت تلاش مجدد برای رشد و ارتقا.
از اینرو، امتحان در هر لحظه و هر امری صورت میپذیرد؛ حتی در نوشیدن یک جرعه آب نیز امتحان هست که آیا بهداشت و سلامت آن رعایت شده است یا خیر؟ آیا حلال بودن آن برای نوشیدن، لحاظ شده است یا خیر؟ آیا اعتدال رعایت شده یا اسراف شده است؟ آیا تشنه یا نیازمند دیگری که حضور دارد، مقدم شمرده شده است یا خیر؟!
*- بنابراین، امتحان، در ثروت و فقر – سیری و گرسنگی – رفاه و تنگدستی – خوشی و ناخوشی – موفقیت و شکست – فرزند سالم یا ناسالم و هر امر دیگری وجود دارد؛ و چنین نیست که گمان شود، خداوند سبحان، به عمد و بدون دلیل، فرزند ناسالم میدهد تا پدر و مادرش را بیازماید؛ بنابراین، چگونگی رفتار هنگام برخورداری از فرزند سالم نیز به اندازۀ فرزند ناسالم، امتحان دارد.
به عنوان مثال: آیا پدر و مادری که از فرزند سالم برخوردار شدهاند، خداوند منّان را با زبان و در عمل نیز شاکرند؛ در نگهداری، تعلیم و تربیت او میکوشند؛ یا گمان دارند که فرزند سالم، از هنر خودشان است و با رفتارهای خود، این نعمت بزرگ را تباه میسازند؟!
پدر و مادر، هنگام برخورداری از فرزند ناسالم، امتحان میشوند که آیا تفکر و تعقل و ریشهیابی نیز دارند، یا خداوند سبحان را مقصر میشمارند و از او گلهمند میشوند و در دل یا زبان، فریاد اعتراض برمی آورند؟! آیا در نگهداری و پرورش او نیز با «صبر – تحمل سختیها» که خود نعمت و کمال بسیار بزرگی است، تلاش میکنند، یا نسبت به او که نیاز بیشتری به رسیدگی دارد، بیتوجهی و کوتاهی میکنند و …؟!