پرسش:
با توجه به اینکه طلا برای مرد حرام است چرا خدا در قرآن فرموده: «… يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ …». طلای آخرت باطلا‌ی دنیا چه فرقی می‌کند؟ (دیپلم/تهران)

پاسخ:

در پی دانستن تفاوت طلای دنیا و طلای آخرت نباشید، بلکه باید کلاً تفاوت دنیا و آخرت را شناخت.

طلا نیز از هر لحاظ بر مرد حرام نیست، بلکه لباس و زینت طلا بر او حرام می‌باشد، چون مضرات روحی، روانی، جسمی و اخلاقی برای او و بالتبع جامعه دارد.

متن و برگردان (ترجمۀ) آیۀ مبارکه در پرسش آمده به شرح زیر می‌باشد:

«أُولَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا» (الکهف، 31)

– آنها كسانى هستند كه بهشت جاودان براى آنان است؛ باغ‌هايى از بهشت كه نهرها از زير درختان و قصرهايش جارى است؛ در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مى‌شوند؛ و لباس‌هايى (فاخر) به رنگ سبز، از حرير نازك و ضخيم، دربر مى‌كنند؛ در حالى كه بر تختها تكيه كرده‌اند چه پاداش خوبى، و چه جمع نيكويى!

و البته در آیات دیگری نیز به همین معنا تصریح شده است، مانند:

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ» (فاطر، 33)

– (پاداش آنان) باغهاى جاويدان بهشت است كه در آن وارد مى شوند در حالى كه با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته‌اند، و لباسشان در آنجا حرير است!

تفاوت‌ها:

نه فقط طلای دنیا با طلای بهشت متفاوت است، بلکه همه چیز در آخرت با مرتبۀ نازلۀ خودش در دنیا متفاوت می‌باشد؛ چرا که دنیا، عالَمِ ماده است و در آخرت، جسمیّت وجود دارد، ما مادیت دنیوی وجود ندارد؛ و در آنجا چیزی از مواد دنیوی درست نشده و در آن تجزیه نمی‌شود.

*- روح انسان در دنیا، جسمی دارد مادی؛ در آخرت نیز جسم دارد، اما مادی نیست. آن جسم نه از نطفه پدید می‌آید؛ نه آشامیدنی‌ها و خوردنی‌ها را به خون مبدل می‌سازد؛ و نه مازاد هضم را دفع می‌کند؛ نه چاق می‌کند و نه لاغر؛ نه چربی و قند و می‌آورد و نه سبب سکته می‌شود و … . لذا نه طلا و نقره به بدن مرد آسیب می‌زند و نه خوردن و آشامیدن در ظروف طلا و نقره و جواهرنشان، سبب تکبر و فخر و ظلم می‌گردد.

در دنیا، هر چه آدمی طول عمر بیشتری داشته باشد، بدنش پیر و تمامی قوایش تضعیف می‌شوند: «وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ – هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‌اش مى‌كنيم (و به ناتوانى كودكى باز مى‌گردانيم)؛ آيا انديشه نمى‌كنند؟! / یس، 8»؛ اما بدن بهشتی، نه بیمار می‌شود، نه پیر می‌شود و نه می‌میرد.

*- در دنیا، اعضای بدن مادی، در آتش مادی می‌سوزد و چه بسا منجر به مرگ شود، اما در جهنم، بدن غیر مادی جهنمی، در آتش غیر مادی جهنم می‌سوزد، زقوم می‌خورد، مذاب می‌نوشد، اما نمی‌میرد.

«مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ * يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ» (ابراهیم علیه السلام، 16 و 17)

– از پس او دوزخ است و از آبى آلوده و چركين به او می‌نوشانند * آن را جرعه جرعه به زحمت مى‌نوشد و نزديك است كه نتواند آن را فروبرد و از هرطرف مرگ به سراغش مى‌آيد امّا نمى‌ميرد و به دنبال او عذابى سخت و سنگين خواهد بود.

*- در دنیا به واسطۀ جسم، روابط نَسَبی (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر و … ارحام) پدید می‌آید و برقرار می‌شود که تکلیف‌آور است، اما در آخرت هیچ نوع رابطۀ نسبی وجود ندارد؛ هر کسی به تنهایی برانگیخته و محشور می‌گردد.

«فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (المؤمنون، 101)

– پس آن هنگام كه در شيپور (صور) دميده شود (و قيامت برپا گردد) در آن روز نسب و رابطۀ خويشاوندى ميانشان برقرار نيست و از حال و كار يكديگر نمى پرسند (هركسى تنها خود اوست.

*- “قصرها” در دنیا، از مصالحی مادی، چون: خاک، سنگ، آهن و … ساخته می‌شوند، زیر ساخت لازم دارند، لوله کشی آب و امکانات برق و گاز و … لازم دارند، اما در آخرت، نه تنها قصرها از جواهراتی چون یاقوت و زمرد ساخته می‌شوند، بلکه همان جواهرات نیز از جنس سنگ دنیوی نمی‌باشند و از معادن موجود در زیر خاک استخراج نشده‌اند.

*- “شراب” یعنی نوشیدنی، حتی آب نیز نوعی شراب است؛ اما در دنیا شراب‌هایی از انگور، سیب، گندم و … درست می‌کنند که شاید مزه و لذت داشته باشند، اما سر درد و مستی و هزاران بیماری روحی، روانی، جسمی و عصبی دیگر را مترتب می‌سازند؛ اما در بهشت هم شراب‌های سر به مُهر وجود دارد و هم نهرهای شراب، که نه تنها هیچ‌کدام عارضه ندارند، بلکه لذت، نشاط و بهجت جسمی و روحی می‌آورند:

«بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ * لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ» (الصافات، 46 و 47)

– شرابى سفيد و درخشنده، و لذّت‌بخش براى نوشندگان * شرابى كه نه در آن مايۀ تباهى عقل است و نه از آن مست مى‌شوند!

نکته:

هیچ چیزی در دنیا و آخرت، قابل مقایسه نیست، چرا که اینجا دنیای مادی است و آنجا (چه بهشت و جهنم)، جسمیّت هست، اما هیچ چیز مادی وجود ندارد. بدیهی است که اگر چنین نبود، نامش را عالَمی دیگر و حیاتی دیگر و آخِرت نمی‌گذاشتند: «وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى – و اين كه آفرينش عالَم ديگر هم برعهده و در اختيار اوست / النّجم، 47».

“اشتراک لفظی” – توصیف نعمات بهشتی به قصر، اریکۀ پادشاهی، لباس‌های حریر، جواهرات‌، نهر، حور، میوه‌ها، خوراکی‌ها، نوشیدنی‌ها … که لذت‌آور و بهجت بخش روح و جسم بهشتی می‌باشند – و هم چنین توصیف عذاب‌های جهنمی به آتش، مذاب، زقوم، غل و زنجیر، دیواره‌های جهنمِ هر کسی و … که همه عذاب‌آور و دردناک برای روح و جسم جهنمی می‌باشند، همه با آن که چه در دنیا می‌بینیم و می‌شناسیم، “اشتراک لفظی” دارند، نه “اشتراک معنوی”.

“دنیا”، پایین‌ترین (نازل‌ترین) مرتبۀ وجود است، پس هر چه در دنیا وجود دارد، در عوالِم بالاتر به شکل دیگری و در مرابت بالاتری وجود دارد، و فقط برخی از حقایق موجود در عوالِم بالاتر، در دنیای مادی و در مرتبۀ پایین وجود دارند؛ لذا تصریح نموده که در بهشت نعماتی وجود دارد که برای شما قابل شناخت و حتی تصور هم نیست، چرا که نمونۀ نازلۀ دنیوی ندارد تا ما با تصور و انتزاعی درک معنا کنیم، لذا اصلاً به آن دسته از نعمات اشاره نیز ننموده است؛ چون برای ما قابل درک نمی‌باشد؛ لذا ضمن توصیف بسیاری از نعمات بهشتی، فرمود:

«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (السجدة، 17)

– هيچ كس نمى‌داند چه پاداش‌هاى مهمّى كه مايۀ روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، اين پاداش كارهايى است كه انجام مى‌دادند!

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=80228

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب