پرسش:
بهترین روش کمک به فقرا چیست؟
پاسخ:
در کمک نمودن به دیگران، از جمله نیازمندان، قبل از هر چیز باید نیت (قصد) و دیدگاه خود را اصلاح نماییم.
نیت – تردیدی نیست که برکت و ماندگاری خیر در هر کاری به این است که برای خدا انجام پذیرد، تا وصل به “باقی” شود و باقی بماند؛ چنان که نماز را نیز “قربة الی الله” اقامه مینماییم.
دیدگاه – اما در مورد «اصلاح دیدگاه»، سخن بسیار است؛ از جمله آن که متأسفانه ما گمان داریم که کمک نمودن ما به فقرا، لطفی است از جانب ما به آنان! لذا آن را عملی مستحب قلمداد مینماییم و مستحب یعنی عملی که اگر انجام ندهید، اشکالی ندارد، اما اگر انجام دهید، صواب است و ثواب دارد.
اما، آیا در کلام وحی و آموزههای اسلامی، کمک به فقرا (نیازمندان)، یک عمل مستحب میباشد، یا واجب؟
قرآن کریم:
خداوند متعال، در کلام وحی، میفرماید: قلبهای مطمئنی که نه دچار بخل میشوند و نه به جزع و فزع میافتند، قلوب مؤمنانی است که با صلاة، وصل شدهاند و از ویژگیهای آنان این است که در اموال خود، برای سائل (درخواست کننده) و محروم (نیازمند)، حق معلومی را تعیین کردهاند. یعنی این مقدار را “حق” آنان در اموال خویش میدانند، لذا به هنگام مواجهه، مسترد میدارند، درست مانند بازپرداخت بدهی به طلبکار:
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا – به راستى كه انسان سخت آزمند [کم ظرفیت و بى تاب] خلق شده است *
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا – چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند *
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا – و چون خيرى به او رسد بخل ورزد *
إِلَّا الْمُصَلِّينَ – غير از نمازگزاران (وصل شدگان) *
الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ – همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مىكنند (این اتصال را قطع نمیکنند) *
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ – و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است *
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ – براى سائل و محروم (المعارج، 19 تا 25)
روشها:
الف – بنابراین، پس از آن که دانستیم و باور کردیم که کمک نمودن به نیازمندان، یک عمل مستحبی (اضافی) نیست، بلکه یک تکلیف و وظیفه است و باز گرداندن “حق” به سائل و محروم میباشد؛ گام نخست این است که این “حق” را “معلوم” نماییم تا ” حَقٌّ مَعْلُومٌ ” محقق گردد. یعنی هر کسی، با هر مقدار درآمد و هزینهای که دارد، به خود بگوید که این مقدار از اموال من، مال من نیست، بلکه متعلق به سائل و محروم میباشد. حال خواه کم و خیلی کم باشد و خواه زیاد و خیلی زیاد.
ب – گام بعدی این است که منتظر نماند تا نیازمند آنقدر در فشار قرار گیرد که از او بخواهد (سائل)، و یا محروم آنقدر در مضیقه قرار گیرد که نگاه به او، رقت قلب آورد! بلکه بگردد تا خودش سائل، محروم و مسکین (زمین خرده) را بیابد و به حد توان دستگیری نماید.
ج – سلسله مراتب، بسیار مهم است. یعنی اگر کسی در میان خویشان خود سائل و محرومی میشناسد، وظیفه دارد که این حق را به آنان برساند؛ پس از خویشان، نوبت به همسایگان میرسد، سپس همشهریها، هموطنان و سایر نیازمندان در سرتاسر عالم.
بدیهی است که اگر هر توانمندی، سائل و محروم و یتیم در میان خویشان را بشناسد و به حد توان به آنان رسیدگی نماید، دیگر هیچ نیازمندی در همسایه، شهر و کشور باقی نمیماند.
د – گام بعدی، رعایت تعادل در کمک نمودن به دیگران میباشد، یعنی پرهیز از افراط و تفریط، که در هر امری مذموم میباشد. یعنی نه بخل و خست به خرج دهید، نه ناگهان احساساتی شده و آنقدر ببخشید که خودتان در جرگهی سائلان و محرومان قرار گیرید، بلکه محاسبه داشته باشید؛ چنان که فرمود:
«وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (الإسراء، 29)
ترجمه: (در انفاق به محتاجان زياده روى مكن) نه بخل بورز كه گويى دستت را به گردنت بستهاند و نه آن چنان باز كن كه چيزى (براى روز مبادا) نزد خود نگذارى [که] آن وقت تهىدست بنشينى و خود را ملامت كنى!
اخلاقیات:
البته در این امر الهی و انسانساز، مسائل اخلاقی نیز بسیار مهم است و باید رعایت شود، که از جمله آنها عبارتند از:
یک – از آن چه دوست داری ببخش، نه این که روغن ریخته را نذر امامزاده کنی! به قول حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (مضمون): «وقتی لباس کهنهی خود را به فقیر و نیازمند به لباس میبخشی، او پوشانده میشود، ولی تو آدم نمیشوی»!
آری، نیکی کردن به دیگران این نیست که آدمی، فقط آن چه دیگر به دردش نمیخورد را به دیگران بدهد و منتظر پاداش الهی نیز باشد، بلکه باید دیگران را نیز مانند خود ببیند و بالتبع از آن چه خود دوست دارد، ببخشد:
«لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ» (آلعمران، 92)
ترجمه: هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعا خدا بدان داناست.
دو – اجتناب از منّت گذاشتن و نیز ریا در نیکی نیز از اصول مهم اخلاقی میباشد که به شکلهای گوناگونی واقع میشود. برخی حتی با نگاه خود یا نوع سلام و علیک خود منت میگذارند و به او یادآوری میکنند: «این من بودم که به تو کمک کردم» – برخی دیگر عادت دارند که به تمامی هزینههای سائل و محروم نظر داشته باشند! میگوید: من به او کمک کردم، اما دیدم که با خانوادهاش به گردش رفته بود و ساندویچی نیز برای آنان خریداری نمود! – و یا میگوید: اگر نیازمند است، پس چرا این کفش را برای فرزندش خرید؟! به قول معروف اینان عادت دارند که “لقمهی مردم را بشمارند!”
این منّت گذاشتن و ریا، اعمال بسیار زشتی میباشند که سبب پستی منتگذار، باطل شدن عمل او و نیز آزار طرف مقابل میگردد. لذا فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (البقره، 264)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق مىكند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى است كه بر روى آن، خاكى (نشسته) است، و رگبارى به آن رسيده و آن (سنگ) را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان (=رياكاران) نيز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمىكند.
وقتی مالک و رازق خداوند متعال است، دیگر چه جای منت گذاردنی برای بندگان میماند؟!