پرسش:
تفاوت بین «سواد رسانهای» و «بصیرت رسانهای» چیست؟
پاسخ:
هیچگاه سواد (یا بهتر است بگوییم علم)، با بصیرت (ژرفبینی)، یکی نبوده و نمیباشد؛ چنان که اهل علم و دانشمندان بیبصیرت و نیز افراد عاقل، فکور و بصیری که علم چندانی ندارند، بسیارند!
یک عده، در اندک علم خود بصیرند و یک عده به رغم فراگیری علوم بسیار، کور و بیبصیرت میباشند. دانشمندی که در علم فیزیک، نابغۀ اعصار و بیبدیل میباشد، اما خالق علیم این جهان و اندازهگذاری را که قوانین را بر طبیعت (جهان) مترتب نموده نمیشناسد، عالِمی بیبصیرت است، اما آن کودک فلسطینی که میگوید: «شهید میشویم، اما تا آخر ایستادهایم» بسیار بصیر میباشد.
- -اگر چه معانی «علم» و «بصیرت»، بسیار نزدیکاند؛ اما تفاوتهایی دارند و اختصاصی هم به موضوع «رسانه» ندارند؛ بلکه انسان و جامعه، باید نسبت به اموری که به آنها مربوط میشوند، «علم و بصیرت» داشته باشند.
- -مطلق علم، آگاهی و دانش میباشد و مطلق بصیرت نیز به درونبینی و ژرفاندیشی گفته میشود و در این معنای کلّی، «علم و بصیرت» میتوانند مفید باشند و یا حتی مضرّ و خسرانآرو؛ چنان که ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس، با علم به اشیاء و اوضاع به قدرت میرسند و با بصیرت در چگونگی ایجاد انحراف، سلطه مییابند!
اما در تعلیمات الهی و فرهنگ قرآنی و آموزههای اهل عصمت علیهم السلام، «علم» به شناخت ظاهری اشیاء و خصوصیات و ترکیبات آنها برای ابزار سازی، یا دانستن اصطلاحات برای ارتباطات، خلاصه نمیشود؛ بلکه «علم» آن دسته از آگاهیهایی میباشند که انسان و جامعه را به رشد، کمال و سعادت در دنیا و آخرت و قُرب الی الله برساند؛ خواه علم ریاضی، فیزیک و شیمی باشد، خواه علم به توحید؛ چنان که فرمود: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ – پس بدان که همانا إلهی (معبود حقیقی و قابل پرستشی) جز الله وجود ندارد» (محمد صلوات الله علیه و آله، 19)
- -«بصیرت»، بینش عمقیتر به آن چیزی است که نسبت به آن «علم» حاصل شده باشد. به عنوان مثال: نسبت به پیشرفتهای علمی و صنعتی امریکا و اروپا، قدرت اقتصادی، نقش دلار و یورو در معاملات، ادعاهای سیاسی مانند دموکراسی، حقوق بشر، صلح و امنیت طلبی و … علم حاصل میشود، اما فهم این که چه بخشهایی درست است و چه بخشهایی غلط و تبلیغاتی – یا چگونه از این امکانات و شعارها برای سلطه، ظلم، جنایت و چپاول ثروت ملتها سوء استفاده میشود، «بصیرت» میخواهد.
- -در یک جمله میتوان گفت: «علم یعنی دانش و بصیرت یعنی بینش»؛ لذا علم هر چه بیشتر شود، شخص داناتر میگردد و بصیرت هر چه بیشتر شود، شخص بیناتر میگردد؛ ولی یک تفاوت اساسی وجود دارد مبنی بر این که: «ممکن نیست و لزومی هم ندارد که همگان نسبت به همه چیز علم داشته باشند، اما لازم است همگان نسبت به داناییهای خود، بینا (بصیر – ژرفنگر و ژرفاندیش) هم باشند تا دچار سطحینگری و ظاهربینی نگردند!
قرآن کریم
در قرآن کریم، در آیات بسیاری به نکات علمی توجه داده است و در آیات متعددی، به مطالعه همین نظام خلقت و طبیعت (علوم طبیعی) تأکید نموده است، اما نه به صورت کتابی بدون اول و آخر؛ بلکه به مبدأ پیدایش، حکمت و مقصد توجه داده است و کتاب طبیعت را به عنوان نشانههای شناخت خدا (توحید) و شناخت آخرت (معاد) معرفی مینماید و چنین شناختی «بصیرت» میخواهد.
«وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (الأنعام، 97)
– و اوست که ستارگان را برای شما قرار داد تا به وسیله آنها در تاریکیهای خشکی و دریا راه یابید؛ مسلماً ما آیات خود را برای قومی که دانایند بیان کردیم.
در قرآن کریم، تصریح شده که پیامبر و وحی، هم برای چگونه دیدن و خواندن آیات (نشانههای هدایت کننده) آمدهاند و هم برای تعلیم کتاب و حکمت، و هم برای بصیرتافزایی.
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)
– همان طور كه در ميان شما فرستادهاى از خودتان روانه كرديم [كه] آيات ما را بر شما مىخواند و شما را پاك مىگرداند و به شما كتاب و حكمت مىآموزد و آنچه را نمىدانستيد به شما ياد مىدهد.
«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (یوسف علیه السلام، 108)
– بگو اين راه من است كه من و پيروانم با بصيرت (ژرفنگری و ژرفاندیشیِ) كامل همه مردم را به سوی خدا دعوت میكنيم، منزه است خدا، و من از مشركان نيستم.
نکته:
عقل به نور علم میبیند، لذا کسی که نسبت به چیزی علم ندارد، مانند بینایی در تاریکی میباشد و چیزی نمیبیند که در آن با بصیرت، تفکر، تعقل و تدبر نماید و کسی که علم دارد، اما بصیرت ندارد، دچار سطحیبینی و ظاهرنگری میگردد و خداوند سبحان این گروه را نکوهش نموده است:
«يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» (الرّوم، 7)
– آنها تنها ظاهری از زندگی دنيا را میدادند، و از آخرت (و پايان كار) بیخبرند!
سواد رسانهای:
واژۀ «سواد رسانهای» که مدت زیادی از پیدایش و به کارگیری آن در زبان فارسی نمیگذرد، برگردان واژۀ انگلیسی «Media Literacy » میباشد که جا دارد بحث شود که تا چه حد گویا و رسا میباشد؟! در هر حال مقصود از آن، «شناخت و درک متکی بر مهارت، از انواع رسانهها» میباشد. لذا شناخت و آگاهی از وجود رسانههای موجود و موضوع فعالیت آنها و مهارت در رجوع و استفادۀ از آنها در راستای مقصود «علم رسانهای» میباشد.
اما، این که کسی یا جامعهای بداند که این رسانه، این شبکه یا این پست، برای چه اهدافی تأسیس شده است – اهداف از این خبر یا گزارش، یا حتی فیلم و سریال، چه میباشد – کدام اخبار یا گزارشاتی دروغ است – کدام تقطیع شده است و چرا – و کدام راست است، اما به قصد فریب به این گونه بیان میشود – پیام غیر مستقیم و القایی این گزاره چیست و …، همان عمقبینی، ژرفاندیشی و یا «بصیرت رسانهای» میباشد.
مثال:
1- آنگاه که در چندین فیلم سینمایی و سریال ایرانی یا خارجی، میبینید که بانوان حتی اگر فاسد باشند، همه باسواد، مدیر، مدبر، خیرخواه و خوشبرخورد میباشند، و مردان، اگر چه دانشمند، مؤمن، مجاهد، خدمتگزار، خانواده دوست و … باشند، همگی نسبت به همسر و فرزندان بیتوجه و حتی ظالم بوده و میباشند، نتیجه میگیرید که اشاعۀ فرهنگ فمینیسم میباشد و دیدن این پیامها و تبلیغهای پنهان، «بصیرت» میخواهد.
2- در راستای حملات اسرائیل غاصب و جانی به غزه و حملات مدافعانه و متقابل مقاومت به این رژیم جعلی، مباحث متعددی به نفع اسرائیل در شبکههای تلویزیونی، گزارشات و فضای مجازی فرافکنی میشود! یک عده میگویند: «آنها اراضی فلسطین را خریده بودند؟» – دیگری میگوید: فلسطین سرزمین موعود یهودیان میباشد – دیگری میگوید: «مسبب این کشتار وحشتناک و حتی بمباران بیمارستان و مدرسهها و خانهها، نیروهای مقاومت میباشند، آنها نباید به حملات اسرائیل پاسخ میدادند تا این جنایات پیش نیاید» – دیگری از راه دین وارد شده و میخواهد به این بهانه، خدا را هم زیر سؤال ببرد که چرا به مسلمانان غزه کمک نمیکند و ناگهان تمامی اسرائیلیان را به زمین فرو نمیبرد و …؟!»
این افراد یا پیادهنظام سازمانها و گروهها میباشند، یا افراد نادان و بیبصیرت! گروه نخست، مأموریتشان را به انجام میرسانند، اما گروه دوم (افراد بیبصیرت)، به هیچ وجه متوجه نمیشود که این هجمه در فضای مجازی فارسی [اعم از شبکههای تلویزیونی فارسی زبان و خارج نشین، یا شبکههای اجتماعی، کاری هدفدار، برنامهریزی شده میباشد که از دشمنان خط میگیرند و توسط همانها هدایت و حمایت میشوند! چرا که فهم این حقایق آشکار، بصیرت رسانهای میخواهد.