پرسش:

عقل معاد چیست؟ عقل معاش چیست؟ آیا ممکن است کسی عقل معاد داشته باشد ولی عقل معاش نداشته بأشد و یا برعکس عقل معاش داشته باشد ولی عقل معاد نداشته باشد؟

پاسخ:

“عقل” موهبت بزرگی است که خداوند متعال در وجود انسان سرشته است [انسان را اینگونه خلق نموده است]. “عقل”، حجّت درونی و پیامبر دورنی خدا بر انسان می‌باشد، چنان که حضرت امام کاظم علیه السلام فرمود:

«انّ للّه على النّاس حجّتين حجّة ظاهرة و حجّة باطنة فامّا الظّاهر فالرّسل و الانبياء و الائمة عليهم السّلام و امّا الباطنة فالعقول» (اصول كافى؛ ج 1؛ ص 16)

– براى خداوند دو حجّت بر مردم است، حجّتى آشكار و حجّتى پنهان. امّا حجّت آشكار، پيامبران و رسولان و ائمه (عليهم السلام) هستند و امّا حجّت باطن، عقلها و خردها مى‌باشند.

“عقل”، از “عقال”، به معنای محکم بسته شدن می‌باشد؛ و و زانو بند شتر را نیز از این جهت “عقال” گویند که مانع از حرکت بی‌جای شتر می‌شود. از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که «عقل» را عقل نامیدند، زیرا زانوی شهوت و غضب را عقال نموده و از سرکشی آن جلوگیری می‌کند.

اما برای “عقل”، از جوانب گوناگون، دسته‌بندی‌ها و تعاریفی صورت پذیرفته که نشان می‌دهد، اگر چه ما به تمامی این اقسام “عقل” می‌گوییم، اما یک چیز یا عین هم نیستند؛ مانند:

عقل نظری؛ که راهنمای بشر در شناخت هستی می‌باشد. این عقل است که مبتنی بر دلایل، اثبات می‌کند و حکم می‌دهد که خدا، وحی، نبوت، ولایت و امامت و قیامت حقیقت دارند، پس باید وحی نیز نازل شود و باید به آن اعتماد نمود.

مسئولیت اندیشه‌ورزی را عهده‌دار است. تصور، تصدیق، قضیه، قیاس، استدلال، برهان و مانند آن، امور نظری و علمی، شئون “عقل نظری” می‌باشند.

عقل عملی؛ همان نیروی تدبیر و مدیریت است که اگر ریشه‌یابی شود، به عقل نظری تکیه دارد و انگیزه و اراده را متکفل است. البته به این معنا نیست که هر گونه تدبیر و مدیریتی در امور شخصی، از “عقل عملی” نشأت می‌گیرد، چرا که بسیاری عقل را تعطیل کرده و هوای نفس را بر مملکت وجود حاکم می‌نمایند.

عقل دینی، آیت الله جوادی آملی: « اگر محدوده‌ی درک عقل، مسائل درون دینی یعنی مسائل اخلاقی، سیاسی، حقوقی یا معارف الهی باشد – که انبیاء به‌عنوان هدایت آسمانی فراسوی انسان‌ها قرار داده‌اند – می‌توان آن را عقل دینی نامید.‌»

عقل تجریدی و تجربی – عقل برهانی و عقل عرفی نیز از تقسیمات دیگر می‌باشد.

اما، از منظری دیگر، تقسیمات کلّی دیگری نیز برای “عقل” وجود دارد، مانند گونه‏های چهارگانه عقل (تجربی، نیمه تجریدی، تجریدی و ناب).

عقل معاش

آدمی، در این دنیا زندگی می‌کند و با اهداف، آمال و البته مشکلات بسیار دنیوی مواجه است که باید با تفکر و تعقل از پیش‌رو بردارد. بنابراین، اندیشه‌های عقلانی انسان که مربوط به زندگی این دنیا و چاره اندیشی برای رفع و دفع معضلات و مشکلات زندگی و تدابیر امور جاری حیات مادی و هماهنگ با قوانین را “عقل معاش” گویند.

دقت شود که سخن از “عقل” است، نه هر اندیشه و تدبیری که انسان اتخاذ می‌کند، چرا که ممکن است آدمی به جای عقل، تابع هوای نفس گردد. لذا اگر کسی برای رفع مشکل مالی، به فکر دزدی و کلاهبراداری افتاد، دیگر به آن “عقل معاش” نمی‌گویند.

از این‌رو، عقل معاش نیز خود را با قوانین وفق می‌دهد؛ چه قوانین حاکم بر خلقت باشد و چه قوانین شرعی، که در اصل منطبق با یکدیگرند.

غربی‌ها، به هر تصمیمی که در حوزه سیاست، اقتصاد و حکومت بگیرند نیز “عقل معاش” به معنای قل مدرن، عقل حسابگر، تجربه­گرا، عقل عملی می‌گویند؛ اما در “عقل معاش” آنها فقط سود و لذت هدف است که آن دیگر عقل نیست، اما در “عقل معاش” به مفهوم حقیقی، “حیات معقول – حیات طیبه” مد نظر قرار می‌گیرد.

از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیدند: «عقل چیست؟» فرمودند: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ – عقل آن است كه به وسيله آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت به دست آيد»؛ پرسیدند: «پس آن چه معاویه [با آن همه درایت، زیرکی و سیاست] داشت چه بود؟ فرمودند: «تِلْكَ النَّكْرَاءُ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ – آن نيرنگ است، آن شيطنت است! آن نمايش عقل را دارد ولى عقل نيست» (اصول کافی، ج1، کتاب العقل و الجهل)

عقل معاد

“عقل معاد”، در طول همان “عقل نظری یا شناختی” قرار دارد که خدا را می‌شناسد و خالقیت، مالکیت، ربوبیّت و سبوحیت او را تصدیق می‌کند.

“معاد”، عود و بازگشت به سوی اوست؛ پس کسی که او را نشناخته و به او ایمان نیاورده است، نمی‌تواند “عقل معاد” داشته باشد و در رابطه با بازگشت به سوی او فکر کند و برای نجات و فلاح خود، چاره‌اندیشی نماید.

خداوند متعال، در آیات متعددی به همین جهان طبیعت و زندگی مادی اشاره نموده و بر نتیجه‌گیری عقلی نسبت معاد تصریح نموده و ارجاع داده است:

«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر، 67)

– و کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلی (از شکم مادر) بیرون می‌فرستد، بعد به مرحله کمال قوّت خود می‌رسید، و بعد از آن پیر می‌شوید و (در این میان) گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله می‌میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می‌رسید؛ و باشد که تعقّل کنید!

«وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (الأنعام، 32)

– زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی‌اندیشید (تعقل نمی‌کنید)؟!

بنابراین، به معاد‌شناسی و معادگرایی، “عقل معاد” گفته می‌شود.

عقل معاش در طول عقل معاد

بنابراین، آنجایی که عقلی که به نور علم می‌بیند، بر مملکت وجود حاکمیت یابد و تمامی قوای نفسانی را به کنترل بگیرد، عقل معاش نیز در طول عقل معاد قرار می‌گیرد، چرا که عاقل و مؤمن می‌داند که “دنیا مزرعۀ آخرت است” و حیات اخروی، محصول حیات دنیوی می‌باشد.

ممکن است افراد و جوامعی باشند که کافر، بُت‌پرست و یا طاغوت پرستند، ما به لحاظ اقتصادی و مالی، پیشرفت‌های شگرفی داشته باشند، مانند: چین، ژاپن، برخی از کشورهای اروپایی … و یا افرادی که در جامعه خود می‌بینیم؛ هر چند آنها نیز ناچارند علوم تجربی را با عقل تجربی، و علوم ریاضی را با عقل ریاضی بشناسند، نظام علیّت را بشناسند و از این اصول عقلی در بهره‌وری علمی یا تاکتیکی استفاده نمایند، اما این آن عقل شناختی که به حیات معقول می‌انجامد نیست.

بنابراین، برای شخص عاقل به مفهوم درست و حقیقی “عقل”، عقل معاش در راستای عقل شناختی، توحیدی و معادی قرار می‌گیرد و معاش خود را طوری انتخاب، برنامه‌ریزی و تدبیر می‌کند که او را در مسیر موفق و سالم رسیدن به هدف غایی [معاد] قرار دهد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

«اَفْضَلُ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ اَشَدُّهُمُ اهْتِمامابِاِصْلاحِ مَعادِةِ» (غررالحكم، ح ۳۳۴۰)؛

– «عاقل‌ترين مردم كسى است كه بهتر بتواند امور زندگى‌اش را برنامه‌ريزى كند و براىاصلاح آخرتش بيشتر همت نمايد.»

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=23669

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب