پرسش
در زمان امام صادق(ع)، حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) از نظر اوضاع کیفی و معماری چگونه بود؟
پاسخ:
بر اساس گزارشهای تاریخی بعد از شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا و خروج سپاه اموی از سرزمین کربلا، گروهی از قبیلهی بنیاسد خود را به کربلا رسانده و پیکر شهدا را به خاک سپردند.[۱] بر این اساس، نخستین بنای نشانگر مزار امام حسین(ع)، برآمدگیهایی از خاک بود که زائران بدان سو رهنمون میشدند.[۲]
رسول خدا(ص) فرمود: بعد از آنکه جبرئیل خبر شهادت امام حسین(ع) را به من داد، گفت: فرشتگانى را در حالی که با ایشان ظروفی از یاقوت و زمرّد و مملوّ از آب حیات بود و حلّهها و عطرهای بهشتى به همراه دارند از آسمان هفتم به زمین فرو میآیند. فرشتگان بدنهای ایشان را با آن آب شستوشو داده و حلّهها را به تن آنها کرده و با آن عطرها حنوطشان میکنند و دسته دسته بر ایشان نماز میخواند، و پس از اتمام نماز، خدا گروهی از امتم را که کفار آنان را نمیشناسند و در ریختن خون شهداء نه با گفتار و نه با کردار و نه با قصد شرکت کردهاند را میفرستد تا اجسام و بدنهای آنها را دفن کنند و برای قبر سیدالشّهداء در آن سرزمین نشانهای نصب کرده تا برای حقجویان نشانه و سببی برای رستگاری اهل ایمان باشد.[۳]
بعد از شهادت امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) برای شهادت پدر و شهدای کربلا و برهنه ماندن پیکر آنان بیتابی میکرد. حضرت زینب(س) به آنحضرت(ع) فرمود: «…بیتابی نکنید؛ زیرا خداوند متعال گروهی از این امت که در شمار ستمکاران و سرکشان نیستند و در بین اهل آسمانها معروف و مشهور هستند، پیمان گرفته است که این اعضای قلم شده را جمع کرده و دفن نموده و این ابدان و اجسام خونآلود را به خاک سپرده و در این سرزمین برای قبر پدرت نشانهای نصب کرده که اثرش هیچگاه کهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آنرا محو نمیکند…».[۴]
بنابراین، بر اساس قول مشهور، نخستین کسانی که بر قبر امام حسین(ع) و اصحاب آنحضرت بنا ساختند افرادی از قبیلهی بنیاسد بودند. به همین دلیل بنیاسد بر قبائل عرب افتخار میکردند که بر پیکر حضرتشان نماز خوانده و ایشان را دفن کردند.[۵]
البته بر اساس گزارش برخی از منابع متأخر، امام سجاد(ع) بعد از دفن پیکر مطهر امام حسین(ع) بر روی قبر آنحضرت نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطشاناً غریباً».[۶]
در جستوجویی که داشتیم، این گزارش در منابع کهن و حتی منابع موجود در قبل از قرن دوازدهم مشاهده نشد و اولین فردی که آنرا نقل کرده، وحید بهبهانی (متوفای ۱۲۰۵ ق) در کتاب الدمعة الساکبة است.
زمان ساخت اولین حرم امام حسین(ع)
پس از دفن جسم مطهر امام حسین(ع) توسط قوم بنیاسد و گذاشتن علامت و نشانهای ساده بر قبر شریف سید الشهداء، بارگاه آنحضرت برای نخستین بار در همان دوران بنیامیه بنا گردید. سید بن طاووس به نقل از حسین بن ابیحمزه مینویسد: در اواخر زمان بنیامیه سقفی بر روی آن ساخته شد و برای آن دری نیز بنا گردید. وی میگوید: در اواخر حکومت بنیامیه بود که روزی من به قصد زیارت قبر امام حسین(ع) به راه افتادم، همینکه نزدیک درِ حائر رسیدم، مردی را مشاهده کردم که میگفت: چنانچه میخواهی حسین(ع) را زیارت کنی، از درِ حائر وارد شو. من نیز از همان در وارد بارگاه شدم.[۷]
گزارشی دیگر بیانگر آن است که بارگاه امام(ع) پیش از سال ۱۲۸ هجری بنا گردید؛ چراکه امام صادق(ع) خطاب به جابر جعفی فرمود: چنانچه قصد زیارت قبر حسین(ع) را داشتی از در نزدیک حائر وارد شو و بر وی درود فرست. با توجه به اینکه، وفات جابر در سال ۱۲۸ هجری اتفاق افتاد،[۸] میتوان گفت حرم امام(ع) نیز قبل از این زمان بنا شده است. گفتنی است با مرگ مروان بن محمد در سال ۱۳۲ هجری، حکومت بنیامیه منقرض شد.[۹]
بخشهای مختلف حرم امام حسین(ع)
بر اساس روایاتی که در مورد نحوهی زیارت قبر امام حسین(ع) و فرزندان و یاران آنحضرت(ع) وارد شده است، میتوان چگونگی ساخت بارگاه ایشان را ترسیم نمود:
مزار امام و شهدا
بر اساس زیارتهای وارده، امام حسین(ع) دارای مزار مشخص و واضحی بود که زائران میتوانستند به کنار آن رفته و زیارت نمایند؛ چرا که در زیارتنامهها از کلماتی؛ مانند «ثُمَّ ادْخُلْ عِنْدَ الْقَبْرِ وَ قُمْ عِنْدَ الرَّأْسِ»،[۱۰] «ثُمَّ انْکبَّ عَلَی الْقَبْرِ»،[۱۱] و «ثُمَّ تَنْکبُّ عَلَی الْقَبْر»[۱۲] استفاده شده است.
همچنین مزار قبر علی اکبر(ع) نیز در کنار پای امام(ع) بود و توصیه شده است زائران آنرا زیارت کنند. [۱۳]
دست کم حدود مدفن برخی از شهدای کربلا مشخص بود؛ زیرا سفارش شده است که مزار آنان نیز زیارت شود.[۱۴]
قبّه و سایبان
کلمهی «قبه» به معنای خانه و یا اتاق دایرهوار[۱۵] کوچک است.[۱۶] بر اساس زیارتنامههای وارده، در زمان امام صادق(ع) قبر امام حسین(ع) دارای سقف و قبه بود؛ چراکه امام صادق(ع) فرمود: «…فَإِذَا أَتَیتَ الْبَابَ فَقِفْ خَارِجَ الْقُبَّةِ وَ ارْمِ بِطَرْفِک نَحْوَ الْقَبْرِ…»؛[۱۷] (زمانی که خواستی به زیارت امام حسین(ع) بروی، وقتی به کنار درب رسیدی، در خارج از قبه توقف کرده و به طرف قبر نگاه کن). سپس امام(ع) در ادامه فرمود: «أَ أَدْخُلُ أَیهَا الْمَلَائِکةُ الْمُحْدِقُونَ بِهَذَا الْحَرَمِ، الْمُقِیمُونَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ. ثُمَّ أَدْخِلْ رِجْلَک الْیمْنَی الْقُبَّةَ وَ أَخِّرِ الْیسْرَی…».[۱۸]
حائر
کلمهی «حائر» از ریشهی «حیر» به معنای مکانی است که آب در آنجا سرگردان باشد.[۱۹] به منطقهای که مزار امام حسین(ع) در داخل آن قرار داشت، حائر گفته میشد.[۲۰] بر اساس زیارتنامهای که امام صادق(ع) به صفوان تعلیم داد، زائر امام حسین(ع) ابتدا باید قبل از ورود به منطقه حائر، اعمالی را انجام داده و سپس از در ورودی آن منطقه – که گویا دیواری دور آن کشیده شده بود – وارد شده و رویش را به سمت قبه کرده و بخش دیگری از زیارت را بخواند و سپس وارد قبه شده و بعد از اتمام زیارات موجود در آن به منطقه حائر برگردد و … .[۲۱]
مزار اباالفضل العباس(ع)؛
مزار حضرت ابوالفضل(ع) نیز با چند صد متر فاصله نسبت به دیگر مزارها قرار دارد و بر اساس روایات، در زمان ائمه(ع) نیز دارای سایبان و سقیفهای[۲۲] بود و علاوه بر آن، این سایبان دارای در ورودی نیز بوده است.
امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا أَرَدْتَ زِیارَةَ قَبْرِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِی ع وَ هُوَ عَلَی شَطِّ الْفُرَاتِ بِحِذَاءِ الْحَائِرِ [الْحَیرِ] فَقِفْ عَلَی بَابِ السَّقِیفَةِ …»؛[۲۳]
زمانی که قصد زیارت قبر عباس بن علی(ع) را کردی که در کنار شط فرات و در موازات حائر حسینی قرار دارد، در کنار در ورودی سایبان بایست و … .
مسجد
گویا در اطراف این مزارها مسجدی نیز وجود داشت؛ زیرا توصیه به خواندن نماز تحیت در مسجدی در آن حوالی شده است.[۲۴]
به هر حال، آنچه در دوران حکومت بنیامیه و ابتدای حکومت بنیعباس وجود داشت، در نهایت تنها مزارها و اتاقهای نسبتا سادهای بود که بعدها گسترش یافت.
تخریب و بازسازی حرم امام حسین(ع)
در طول تاریخ حرم امام حسین(ع) بارها مورد تخریب و بازسازی قرار گرفت:
تخریب حرم حسینی توسط هارون الرشید
حرم و قبهی حسینی از زمان بنیامیه تا بنی عباس به همان حال باقی ماند، برخی منابع متأخر گزارش کردهاند که هارون الرشید این بارگاه را تخریب کرده و درخت سدری که در کنار آن بود را نیز از بین برد و زائری که به زیارت قبر امام(ع) میرفت را میکشت. وی همچنین اسلم را که یهودی الاصل بود و بعدها اسلام آورده بود را برای ممنوعیت زیارت منطقه مأمور کرد.[۲۵]
بازسازی حرم حسینی توسط مأمون عباسی
مأمون عباسی برای مقابله با عبّاسیان و ثبات حکومت خود به فرزندان امام علی(ع) و شیعیان ایشان متمایل شد و به همین جهت امام رضا(ع) را به ولایت عهدی خود انتخاب نمود. گفته شده است که مأمون دستور داد تا قبر امام حسین(ع) بازسازی شود.[۲۶]
لازم به ذکر است، با جستوجوی مختصری که در منابع کهن داشتیم، گزارش تخریب بارگاه توسط هارون و بازسازی آن توسط مأمون را نیافتیم و این گزارش را تنها در منابع متأخر مشاهده کردیم که در صورت برخورد به منبع معتبری در این زمینه، این پاسخ را ویرایش خواهیم کرد.
تخریب حرم حسینی توسط متوکل عباسی
آنگونه که شیخ طوسی گزارش کرده است، در دوران حکومت متوکل به گوش او رسید که جمعیت زیادی از شهرهای مختلف برای زیارت امام حسین(ع) در نینوا جمع میشوند؛ از اینرو -بعد از احساس خطر- در سال ۲۳۷ هجری یکی از فرماندهان خود را با گروه زیادی از لشکر فرستاد تا قبر امام(ع) را نبش و تخریب کنند و از زیارت و اجتماع مردم در کنار قبر امام(ع) جلوگیری نمایند؛ اما مردم بر ضد فرستاده او شورش کرده و گفتند: اگر ما تا آخرین نفر کشته شویم و تنها یک نفر از ما باقی بماند، همان یک نفر از زیارت قبر حسین(ع) خودداری نخواهد کرد! بعد از مدتی متوکل به فرماندهاش دستور داد تا دست از سر مردم آن منطقه بردارد و به گونهای وانمود کند که گویا از طرف متوکل برای اصلاح برخی امور به کوفه اعزام شده بود (و اساسا مأموریت او به کربلا نبود!). اما بعد از گذشت مدتی(حدود ده سال) و در سال ۲۴۷ قمری دوباره به گوش متوکل رساندند که جمعیت فراوانی از کوفه و حوالی آن برای زیارت قبر امام حسین(ع) رفته تا جایی که در آنجا بازار خرید و فروشی نیز تشکیل شده است! متوکل برای دومین بار افسری را با لشکر فراوانی به سوی کربلا اعزام نمود و منادی او فریاد کشید که هرکس به زیارت برود خونش مباح است! و سپس آن فرمانده، قبر امام(ع) را تخریب کرد و زمین آن منطقه را به زمین کشاورزی تبدیل کرد و به دنبال آن بود که زیارت تعطیل شد و متوکل تصمیم به تعقیب فرزندان ابوطالب و نیز تمام شیعیان گرفت، اما بعد از مدتی خودش کشته شد و کاملا به آرزویش نرسید.[۲۷]
بر اساس گزارش طبری تخریب حرم امام حسین(ع) و خانههای اطراف و تبدیل آنها به زمین کشاورزی در سال ۲۳۶ رخ داد. [۲۸]
بازسازی حرم حسینی توسط منتصر
پس از قتل متوکل، فرزندش منتصر به حکومت رسید. وی بر خلاف پدر نسبت به خاندان ابوطالب با عطوفت و مهربانی و نیکی رفتار کرد و اموال بسیاری را میان آنان توزیع نمود و در دوران او بود که قبور شهدا تجدید گردید. همچنین وی مردم را به زیارت قبر امام علی(ع) و امام حسین(ع) تشویق میکرد. [۲۹]
بعد از آنکه حسن و محمد فرزندان زید شروع به دعوت کردند، محمد دستور داد تا حرم امام علی و امام حسین(ع) تعمیر و بر بنای آن اضافه شود.[۳۰] این تعمیرات ما بین سالهای ۲۷۹ تا ۲۸۹ هجری انجام گردید.[۳۱]
بازسازی حرم حسینی توسط عضدالدوله
یکی دیگر از کسانی که در تجدید بنای آرامگاه امام حسین(ع) کوشید، عضدالدوله فنا خسرو بن بویه دیلمی بود. وی امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) را به شدت مورد تعظیم و تکریم قرار داد و در نوسازی بارگاه آن دو بزرگوار و تعیین اوقاف برای آنها سخت کوشید و همه ساله به زیارت آنها میرفت. سرانجام پس از پنج سال که حکومت عراق را به دست داشت به سال ۳۷۲ از دنیا رفت و در زمان او بود که رواقی به دست عمران بن شاهین معروف به رواق عمران، در حائر حسینی ساخته شد.[۳۲]
در ربیع الاول سال ۴۰۷ قمری در بارگاه امام حسین(ع) و رواقهای آن به دنبال افتادن دو شمع بزرگ، آتشسوزی رخ داد.[۳۳] بعد از آن بود که وزیر سلطان الدوله دیلمی به تعمیر و نوسازی بارگاه حسینی پرداخت. وی در سال ۴۶۰ هجری از دنیا رفت.[۳۴]
از آن پس اصلاحات و تغییراتی به وسیلهی پادشاهان شیعه و دیگران در ساختمان حرم شریف امام(ع) به عمل آمد. در سال ۷۶۷ قمری به امر سلطان اویس ایلخانی، و در سال ۷۸۶ قمری به دستور فرزندش احمد بن اویس تغییراتی در حرم صورت گرفت. در سال ۹۳۰ شاه اسماعیل صفوی صندوق پرارزشی که به طرزی نو و زیبا ساخته شده بود برای گذاشتن روی قبر شریف هدیه کرد. بازسازی و تعمیر گنبد توسط سلطان مراد، چهارمین پادشاه عثمانی در سال ۱۰۴۸ قمری صورت گرفت. در سال ۱۱۳۵ همسر نادر شاه مبالغ بسیاری برای تعمیر بارگاه حسینی ارسال داشت. بعد از تخریب بارگاه امام توسط وهابیون، تعمیر و طلاکاری گنبد شریف در سال ۱۲۳۲ به دستور فتحعلی شاه انجام شد.[۳۵]
تخریب قبر امام حسین(ع) توسط وهابیها
در سال ۱۲۱۶ سعود بن عبدالعزیز بن محمد بن سعود وهابی نجدی، لشکری از اعراب نجد را گردآورد و برای تخریب حرم امام حسین(ع) مجهّز ساخت. به نوشتهی برخی از مورخان اروپایی سپاهی بیش از چهارصد سوار آماده کرد و به منظور نبرد رهسپار عراق نمود و کربلا را به محاصره درآورد. در روز هجدهم ذیالحجه و عید غدیر که اکثر مردم جهت زیارت امیرالمؤمنین(ع) به نجف اشرف رفته بودند، سپاهیان سعودی از فرصت استفاده کرده به تاختوتاز پرداخته و بر روی مردم شمشیر کشیدند. تا آنجا که گویند تعداد بسیاری از اهالی شهر(حدود چهار پنج هزار نفر) را به قتل رساندند که در میان آنها پیرمردان و کودکان و زنان نیز دیده میشد. تنها تعداد اندکی که یا از چنگ آنان گریختند و یا در گوشهای خود را پنهان کرده بودند، توانستند از این معرکه به جان سالم به در برند. آنان به قتل و کشتار مردم پرداختند و حرم مطهر امام(ع) را مورد چپاول قرار دادند و آنچه را که از فرش و قندیل و دیگر وسائل و اشیای گرانقیمتی که در آنجا یافتند به غارت بردند. و ضریح امام را از جا کندند، و اسبان خود را در صحن مطهر امام(ع) آوردند و از چوب درهای حرم آتش برپا کردند و به بلاد خود بازگشتند.[۳۶]
به دنبال آن و تخریب ساختمان حرم، در سال ۱۸۱۲ میلادی مردم به فتحعلی شاه قاجار نامه نوشتند. وی نیز دستور داد تا ساختمان حرم را نوسازی نمایند.[۳۷]
از آن زمان تا کنون هم به صورت مستمر از این بارگاه مقدس محافظت شده و توسعه و تعمیرات آن ادامه دارد.
[۱]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۱۱۴، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۲]. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۶۱۳، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
[۳]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص ۲۶۴ – ۲۶۵، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
[۴]. همان، ص ۲۶۲.
[۵]. طبری، عماد الدین حسن بن علی، کامل بهائی، ج ۲، ص ۳۵۶، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
[۶]. محدّثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۰، قم، نشر معروف، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق؛ مقرّم، عبد الرزاق، مقتل الحسین(ع)، ص ۳۳۷، بیروت، مؤسسة الخرسان للمطبوعات، ۱۴۲۶ق.
[۷]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج ۲، ص ۵۶۸، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
[۸]. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص ۳۵، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق.
[۹]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ۷، ص ۴۳۷، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
[۱۰]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص ۴۳۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
[۱۱]. همان.
[۱۲]. همان، ص ۴۲۳.
[۱۳]. همان، ص ۴۲۴.
[۱۴]. همان، ص ۴۲۵.
[۱۵]. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص ۴۸۷، قم، منشورات دار الرضی، چاپ اول، بیتا.
[۱۶]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج ۱، ص ۶۵۹، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۱۷]. المزار الکبیر، ص ۴۲۹.
[۱۸]. همان، ص ۴۳۰.
[۱۹]. حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، محقق، عمری، حسین بن عبد الله، اریانی، مطهر بن علی، عبد الله، یوسف محمد، ج ۳، ص ۱۶۴۴، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
[۲۰]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۰۸، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
[۲۱]. المزار الکبیر، ص ۴۳۰.
[۲۲]. از ریشهی «سقف» به معنای هر مکانی که دارای سقف باشد. ر. ک: ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج ۸، ص ۳۱۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
[۲۳]. کامل الزیارات، ص ۲۵۶.
[۲۴]. المزار الکبیر، ص ۴۱۶.
[۲۵]. کرکی حائری، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج ۲، ص ۴۷۳ – ۴۷۴، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اوّل، ۱۴۱۸ق.
[۲۶]. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۶۲۸
[۲۷]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص ۳۲۸، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۲۸]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ۹، ص ۱۸۵؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۰، ص ۳۱۵، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
[۲۹]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۱۱۶، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
[۳۰]. تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج ۲، ص ۴۷۴.
[۳۱]. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۶۲۸
[۳۲]. همان.
[۳۳]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۹، ص ۲۹۵.
[۳۴]. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۶۲۸.
[۳۵]. همان.
[۳۶]. همان، ص ۶۲۹.
[۳۷]. آل طمعه، سلمان هادی، کربلا و حرمهای مطهر، ترجمه، صابری، حسین، ص ۱۱۱، مشعر، بیتا.