پرسش:
در آیات متعددى به «لقاء الله» یا «لقاء ربّ» تصریح شده است؛ آیا خداوند متعال قابل دیدن می‌باشد؟ اگر خیر، پس توجیه این آیات چیست؟

پاسخ:

بله، در قرآن کریم، به “لقاء الله و لقاء ربّ” تصریح شده است؛ مانند:

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (الکهف، 110)

– بگو من فقط بشری هستم همچون شما (امتيازم اين است كه) به من وحی می‏شود كه إله (معبود) شما تنها يكی است، پس هر كس اميد لقای پروردگارش را دارد بايد عمل صالح انجام دهد، و كسی را در عبادت پروردگارش شريك نكند.

در آیۀ دیگری، نه فقط به بندگان مؤمنش، بلکه به تمامی انسان‌ها می‌فرماید که به لقاء الله می‌رسید:

«يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» (الأنشقاق، 6)

– ای انسان! تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت می‏روی و او را ملاقات خواهی نمود.

بنابراین، در اصل ملاقات، چه برای مؤمنان و چه حتی برای کفار و مشرکان، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد؛ همگان او را ملاقات خواهند نمود.

منکران دیدار

دیدار حق تعالی، آنقدر مبرهن و مهم است که عواقب شومی برای منکران و تکذیب کنندگانش بیان نموده است؛ مضافاً بر این که اساساً اصل و هدف معاد را همان بازگشت به سوی او و دیدار خداوند متعال فرموده است:

«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا» (الکهف، 105)

– آنها كسانی هستند كه به آيات پروردگارشان و لقای او كافر شدند، به همين جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قيامت ميزانی برای آنها برپا نخواهيم نمود.

«وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (العنکبوت، 23)

– و كسانى كه آيات خدا و لقاى او را منكر شدند، آنانند كه از رحمت من نوميدند و ايشان را عذابى پر درد خواهد بود.

دیدار با چشم سر

مسأله این است که تا سخن از دیدار، ملاقات و لقاء پیش می‌آید، ذهن انسان ابتدا متوجه دیدن با چشم سر می‌گردد؛ در حالی که در همین دنیای مادی نیز خیلی چیزها را با چشم عقل یا قلب می‌بیند؛ تا آنجا که به وحدانیت خداوند سبحان شهادت می‌دهد و به حیات اخروی و برپایی محشر و وجود بهشت و جهنم نیز شهادت می‌دهد، در حالی که هنوز برپا نشده تا با چشم سر ببیند! لذا در ردّ دیدار با چشم سر فرمود:

«لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» (الأنعام، 104)

– چشم‌ها او را درنمى‏ يابند و اوست كه ديدگان را درمى‏ يابد و او لطيف آگاه است.

از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: «آیا خدایی که می‌پرستی را دیده‌ای؟!»، فرمودند: «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ – من آن نیستم که خدای ندیده را بپرستم»؛ پرسیدند: «او را چگونه دیده‌ای؟!»، فرمود: «لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشاهَدَةِ الأبصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ – چشم‌ها نمی‌توانند او را مشاهده کنند، ولی دیده‌های دل به وسیله حقایق ایمان او را می‌بینند» (اصول کافی، ج 1، ص 245)

شرایط دیدن با چشم سر

چشم سر، چه در دنیا و چه در آخرت، فقط آن چه را می‌بیند که از سه ویژگی برخوردار باشد:

1- جسمیّت داشته باشد؛ 2- محدود باشد؛ 3- جهت داشته باشد؛ در آخرت نیز چشم‌ها، چیزهایی را می‌بینند که این سه ویژگی را دارند، یعنی جسمیت دارند، مانند دیدن مؤمنان، قصرها، رودها و سایر نعمات بهشتی – محدود هستند، چرا که وقتی قصری را می‌بیند، یک قصر است نه قصرهای نامحدود؛ و جهت دارند؛ یعنی اینجا هستند و آنجا نیستند.

بدیهی است موجودی که دارای این سه ویژگی باشد، اصلاً خدا نیست.

انحرافات اعتقادی

کفار نفوذی به یهود و نصاری، باورهای بت‌پرستانۀ خود را به ادیان الهی نیز نفوذ دادند، چرا که در تورات و انجیل، برای خدا جسمیّت قائل شدند و بدترین افتراها را به او بستند! (1)؛ دامنۀ این نفوذ به اندیشه‌های مسلمانان نیز کشانده شد، چنان که بخشی از اشاعره و هم چنین ابن تیمیه (وهابیت) نیز برای خداوند سبحان، جسمیّت قائل شدند و گفتند: «دست و پا و چشم و گوش دارد»! اینها همه ریشه در نگاه ماده‌گرایانه به همه چیز دارد!

آدمی فقط نشانه می‌بیند

شاید اگر گفته شود که «دیدن، با عقل و قلب صورت می‌پذیرد»، درکش برای برخی مشکل باشد، چرا که می‌خواهند حتماً تصور (صورت‌سازی) هم داشته باشند، در حالی که در همین دنیا، رابطۀ علت و معلول، نظم و ناظم، حرکت و محرک و محبّت، عشق و بغض و نفرت را می‌بینند!

اما، درک این حقیقت وقتی ممکن و راحت می‌شود که آدمی به خودش، به دیگران و به هر چه هست نگاه کند و ببیند که آیا به جز “نشانه”ها، چیز دیگری می‌بیند؟!

شما خود را می‌بینید که انسان هستید، زنده هستید، مرد یا زن هستید، بلند یا کوتاه هستید، دانشمند یا بی‌سواد هستید، قوی یا ضعیف هستید و …، اما اینها همه نشانه‌های شماست و ذات که غیر از همه اینهاست، قابل دیدن نمی‌باشد. لذا شما با دیدن نشانه‌ها، خود و دیگران را می‌بینید و می‌شناسید.

خداوند سبحان نیز چه در دنیا و چه در آخرت، با نشانه‌هایش دیده می‌شود؛ در همین دنیا نیز دیده می‌شود که اگر دیده نشود، قابل شناخت و پرستش نخواهد بود؛ لذا فرمود: «من خودم را با نشانه‌هایم، به همه نشان می‌دهم تا مرا ببینند»:

«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت، 53)

– به زودی نشانه‌های خود را در افق‌ها و در درون جانشان به آنها نشان می‏دهيم تا آشكار گردد كه او حق است، آيا كافی نيست كه او بر همه چيز شاهد و گواه می‌باشد.

«سَنُرِيهِمْ»، یعنی نشان دادن برای دیده شدن و «الْآفَاق»، به تمامی افق‌های عقلی، قلبی، علمی، و نیز افق‌های عالَم خلقت و جهان طبیعت اشاره دارد؛ و «أَنْفُسِهِمْ»، یعنی نشانه‌هایمان را در درون وجودشان [اعم از جسم و روح، یا عقل و قلب] به آنها نشان می‌دهم.

●- بنابراین، کسی که چشمش را به روی حقایق ببندد، چیزی نمی‌بیند؛ اما کسی که با چشم باز نظاره می‌کند، در همین دنیا نیز او را همه جا می‌بیند و تفاوتش با دیدار در قیامت و حیات اخروی [لقاء الله]، این است که در آنجا حجاب‌ها کنار می‌رود و چه اهل بهشت و چه اهل جهنم، او را در نشانه‌هایش می‌بینند.

مشارکت و هم‌افزایی – لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای جهاد تبیین، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=82217

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *