پرسش:
در سوره اسرا، آیه 52 آمده برزخ مدت کوتاهی است. سوره طه آیه 102 آمده 10روز، نیکوکارترین می‌گوید:یک روز. در سوره روم آیه 55 یک ساعت. سوره نازعات آیه 46 شامگاهی یا صبح آن. علت این مغایرت چیست؟ خواهش می‌کنم مرا نجات دهید.

پاسخ:

اول آن که خداوند متعال نجات می‌دهد و دوم آن که “نجات از چه”؟! شما در مطالعه‌ی آیات قرآن کریم، تأمل و تفکر نموده‌اید و برایتان سؤال پیش آمده است و دنبال پاسخ هستید؛ خب این که خیلی خوب است، این تفکر برابر با یک عمر عبادت است.

پس نکته‌ی نخست آن که لازم به ذکر است که از پدید آمدن سؤال در ذهن، به هنگام مطالعه قرآن کریم، احادیث، ادعیه و البته هر متن دیگری نترسیم و گمان ننماییم که لابد شک و شبهه به حقانیت و وحیانیت قرآن کریم، و نوعی بدبختی و هلاکت برایمان پیش آمده است! چرا که عقل برای تفکر است و در هر تفکری هنگام مطالعه، سؤالات گوناگونی ایجاد می‌شود که مقدمه‌ و لازمه‌ی رشد علمی می‌باشد.

نکته‌ی دوم آن که، هر گزاره‌ای را باید با دقت در کلمات و معانی و نیز موضوع و متن مورد مطالعه قرار داد و سپس دقت نمود که آیا مغایرتی در مفاد آن دیده می‌شود یا خیر و اگر دیده می‌شود چرا؟!

از این رو لازم است ابتدا به چهار آیه مطروحه و ترجمه‌‌ی آنها دقت نماییم:

●- « يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا * يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا * نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا » (طه، 102 تا 104)

ترجمه: همان روزی که در «صور» دمیده می‌شود؛ و مجرمان را با بدن‌های کبود (یا به تعبیری کور)، در آن روز جمع می‌کنیم! * ميان خود به طور پنهانى با يكديگر مى‌گويند: «شما [در دنيا] جز ده [روز، بيش‌] نمانده‌ايد * ما به آنچه آنها می‌گویند آگاه‌تریم، هنگامی که نیکوروش‌ترین آنها می‌گوید: «شما تنها یک روز درنگ کردید! »

●- « وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَةٍ كَذَلِكَ كَانُوا يُؤْفَكُونَ » (الرّوم، 55)

ترجمه: و روزی که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی (در دنیا و یا برزخ و یا هر دو) درنگ نکردند! اینچنین (در دنیا نیز) از درک حقیقت بازگردانده می‌شدند.

●- « كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا » (النازعات، 46)

ترجمه: روزى كه آن را (قیامت را) مى‌بينند، گويى كه (چنین احساس و گمان دارند که) آنان جز شبى يا روزى درنگ نكرده‌اند.

نکات:

حال لازم است که با توجه به آیات مطروحه، به چند نکته توجه شود تا معلوم شود هیچ مغایرتی وجود ندارد:

الف – تمامی آیات مذکور مربوط به روز قیامت می‌باشد که در صور دمیده می‌شود و همگان در صحنه محشور می‌گردند، و سخن از تخمین حیات عمر آنها در دنیا و یا حداکثر تا قبل از قیامت (دنیا و برزخ و باهم) توسط خودشان می‌باشد.

ب – تمامی آیات بیانگر لحظات آغازین محشر است؛ یعنی قبل از آغاز حساب و کتاب و تعیین جایگاه هر کسی و جداسازی‌ها؛ چرا که به صورت آهسته با یکدیگر گفتگو می‌کنند.

محشر، مراحل گوناگونی دارد. ابتدا همه جمع می‌شوند – سپس نگران می‌گردند – گروه گروه (یوم الفصل) از یک دیگر جدا می‌شوند – سپس همه ساکت می‌شوند … و به حساب و کتاب هر کسی رسیدگی می‌شود و در نهایت هر کسی به سوی جایگاهش برده می‌شود.

ج – آیات مربوطه اشاره به وضع و حال “مجرمین” دارد، نه مؤمنان. در آیات دیگری آمده که مؤمنان به پیامبران رجوع می‌کنند و اوضاع دنیا را از آنها می‌پرسند، چون می‌دانند آنانند به اذن الهی علم دارند.

د – در تمامی آیات، به ظن و گمان مجرمان اشاره شده است، نه به بیان یک حقیقت یا واقعیت از قول خداوند متعال، که گفته شود «چرا مغایرت دارد»! بنابراین هر کسی یا هر گروهی از این مجرمان، ممکن است ظن و گمان خود را داشته باشد. یکی بگوید: گویا یک نیم روز در دنیا بودیم، دیگری بگوید: شاید یک روز یا یک شبانه روز و … . چنان که در آیه 55 از سوره روم، می‌فرماید: اینها قسم می‌خورند که جز ساعتی درنگ نکرده‌اند، و می‌افزاید که در دنیا نیز همین‌گونه از درک حقایق بازماندند و خود و دیگران را با این قسم‌ها (گفتار محکم، ولی بی دلالت) فریب می‌دادند (كَذَلِكَ كَانُوا يُؤْفَكُونَ). یعنی مجرمان، از سویی علم نداشتند و ندارند و از سویی دیگر آنقدر تکبر دارند که روی گمان‌های غلط خود نیز قسم یاد می‌کردند و می‌کنند.

بنابراین، بسیار بدیهی است که در داوری، ادعاها و گفتارهای غلط، مغایرت و حتی تضاد و تناقض نیز وجود خواهد داشت.

درک و سنجش زمان:

در همین دنیا بسیار اتفاق می‌افتد که اگر کسی به گردش زمین و شمارش شبانه روز، یا ساعت توجه نکند، نمی‌تواند گذر زمان را درست تخمین بزند. به لحاظی می‌گوید: دیروز برای من مثل ده سال یا یک عمر گذشت – به لحاظ دیگری می‌گوید: دیروز چقدر زود به اتمام رسید. برای خود ما نیز بسیار اتفاق می‌افتد که وقتی به یاد گذشته‌ی دور (مثل ده یا بیست سال پیش) می‌افتیم و خاطره‌ای را نقل می‌کنیم، می‌گوییم: گویی دو ماه پیش یا حتی همین دو روز پیش بود (یعنی اینقدر زود گذشت).

بدیهی است که در قیامت، دیگر زمین و گردش به دور خورشید و پیدایش شبانه روز و یا “ساعت” به تعبیر ما که برابر با 60 دقیقه باشد وجود ندارد که کسی بخواهد محاسبه کند و عدد و رقم بدهد؛ بنابراین، این گمان‌ها متناسب با شرایطی که در آن قرار گرفته‌اند پیش می‌آید، یعنی بر اساس نگاه به یک مدت طویل یا ابدی در عذاب جهنم (برای مجرمان)، در برابر عمر کوتاهی که در دنیا داشتند و آن را به کفر، ظلم، جنایت و جرم برای بهره‌ی اندکی از متاع و لذایذ دنیا گذراندند. لذا می‌گویند: شاید یک روز، یک ساعت، یک شبانه روز، یک نصف روز، یا بهترین‌شان بگوید: شاید ده روز … و البته همه فقط ظن و گمان خطای آنهاست.

*** – پس، در قرآن کریم و آیات مذکور، به این که آنها چقدر در دنیا بودند، اشاره‌ای نشده که پرسیده شود «چرا مغایرت دارد؟»، بلکه بیان گفتگوی آنها بر مبنای ظن و گمانِ غلط خودشان طرح شده است.

 

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=82242

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب