پرسش:

برخی آیات قرآن نشان می‌دهد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله درخواست مشرکان مبنی بر آوردن معجزه را نپذیرفتند. پس معجزاتی که ایشان آوردند چگونه توجیه می‌شود؟

پاسخ:

در قرآن کریم معجزات بسیاری برای پیامبران الهی ذکر شده است که این معجزات را در یک تقسیم‌بندی می‌توان به اِقتِراحی و ابتدائی تقسیم کرد. معجزات اقتراحی، معجزاتی هستند که با پیشنهاد مردم و با موافقت خداوند، توسط پیامبران برای مردم عرضه می‌شد؛ مانند شتر حضرت صالح علیه‌السلام که در پی درخواست مردم و پذیرش الهی عرضه گردید. معجزات ابتدایی با خواست و ارادت الهی تعیین می‌شود و پیشنهاد مردم در تعیین نوع آن تأثیری ندارد؛ مانند شکافتن دریا توسط حضرت موسی علیه‌السلام.
طبق بسیاری از آیات قرآن کریم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به دستور خداوند، از آوردن معجزات اقتراحی اجتناب می‌کردند. چنان‌که در آیات ۹۰ تا ۹۳ سوره اسراء، ۱۰۹ انعام، ۱۳۳ طه و… آمده که مشرکان چنین درخواستی را داشتند؛ اما حضرت اجتناب کردند. در بیان علت عدم اجابت این‌گونه معجزات می‌توان گفت که:

۱. بسیاری از این درخواست‌ها محال بالذات و نامعقول بوده است؛ مانند احضار کردن خداوند و فرشتگان.(۱) بعضی دیگر اگر عملی می‌شد اثری از تقاضاکنندگان باقی نمی‌ماند تا ایمان بیاورند یا نیاورند؛ مانند نازل شدن آسمان بر سر آن‌ها.(۲) بقیه پیشنهادهای آنان هم در داشتن یک زندگی مرفه با مال و ثروت فراوان خلاصه می‌شد، درحالی‌که می‌دانیم پیامبران برای چنین کارهایی نیامده‌اند.(۳)

۲. بعضی از این درخواست‌ها هیچ اشکال وقوعی نداشته؛ اما درخواست آنان صرفاً به‌منظور بهانه‌جویی بوده؛ چنان‌که خود آن‌ها می‌گفتند: «اگر به آسمان هم صعود کنی، ما ایمان نخواهیم آورد.»(۴) از طرفی وظیفه پیامبر این نیست که در مقابل پیشنهادات بهانه‌جویان تسلیم گردد، تا هرکس به میل خود به او پیشنهاد اعجازی دهد و قوانین و سنن آفرینش را به بازی بگیرد. بلکه وظیفه پیامبر ارائه معجزه است به مقداری که صدق دعوت او ثابت شود و بیش از این، چیزی بر عهد او نیست.(۵)

۳. به نظر می‌رسد یکی دیگر از عوامل عدم اجابت دعوت آنان، تصور ناقصی بود که مشرکین از رسالت داشتند. گویا ذهن عرب‌ها آکنده از اعتقاد به ملائکه و جن بوده و آنان را در کنار بتان به‌عنوان معبود میشناختهاند. وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خود به‌عنوان فرستاده معرفی کردند؛ پرسش اعراب این بود که چرا از میان آن‌همه فرشتگان، یکی از آن‌ها به رسالت برگزیده نشده است، بلکه بشری آمده که همانند خود آنان است. دراین‌باره خداوند می‌فرماید:
«هیچ‌چیز مردم را از ایمان آوردن، بازنداشت، مگر اینکه میگفتند: آیا خدا انسانی را به رسالت میفرستد؟!»(۶)
گویا مشرکان انتظار نداشتند که رسولی که خدا فرستاده، همانند خود آنان غذا بخورد و در بازار راه برود. ازاین‌رو خداوند پاسخ میدهد:
«پیش از تو پیامبرانی نفرستادیم جز آنکه طعام میخوردند و در بازارها راه میرفتند.»(۷)
بنابراین از این آیات فهمیده می‌شود خداوند اصرار بر بشر بودن رسولان خود دارد و تنها به اذن خداوند است که رسولان میتواند اعجازی داشته باشد.(۸)

هرچند با استدلال به این آیات، ادعاشده که رسول خدا غیر از آوردن قرآن، درصدد آوردن معجزۀ دیگری نبوده است،(۹) اما صرف عدم اجابت درخواست مشرکان، نمی‌تواند دلیل بر انحصاری بودن معجزه در قرآن باشد؛ چراکه گاهی ممکن است در بین درخواست‌کنندگان افرادی باشند که با دیدن معجزه به حقانیت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پی ببرند؛ از طرفی اعجاز قرآن برای همگان قابل‌فهم نبوده و ازاین‌رو گاهی برای اثبات نبوت، آوردن یک معجزۀ محسوس ضرورت پیدا می‌کرد. با در نظر گرفتن مجموع این آیات، در امکان یا وقوع برخی معجزات نسبت داده شده به پیامبر مناقشاتی شده است:

الف. بخشی از گزارشات تاریخی برای رسول خدا معجزاتی دائمی و همیشگی ادعا کرده‌اند، مانند اینکه همیشه ابری بر سر ایشان سایه افکنده بود،(۱۰) یا دائماً نور شدیدی از ایشان ساطع می‌شد.(۱۱) به نظر می‌رسد این‌گونه اخبار برخلاف آیات قرآنی باشند، مگر اینکه گفته شود این معجزات همیشگی نبوده و مربوط به واقعۀ معینی بوده یا اینکه فقط برخی افراد می‌توانستند آنها را نظاره کنند.

ب. آن دسته از معجزاتی که برخلاف خصوصیت‌های بشری و جسمانی است؛ چراکه قرآن تأکید بسیاری بر بشری بودن خصوصیات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد. درحالی‌که بعضی از معجزات نشان می‌دهد که جسم ایشان فرا بشری بوده است. چنان‌که در برخی نقل‌ها آمده که ایشان سایه نداشتند(۱۲) یا قامت پیامبر از دیگران بلندتر به نظر می‌رسید، ولو اینکه دیگری بلندتر بود.(۱۳) این قبیل از معجزات مسلماً با طبیعت جسم بشری منافات داد. البته معجزه خود امری خلاف طبیعت است؛ اما زمانی که تأکید خداوند بر بشر بودن ایشان است و مشرکان نیز به دنبال پیامبری از غیر جنس بشری هستند، برداشت می‌شود که این قبیل معجزات با این آیات سازگاری ندارد. از طرفی اگر چنین خصلت‌هایی قابل‌رؤیت بود، بارها در گزارش‌ها توسط راویان آورده می‌شد. ضمن اینکه در گزارش‌هایی از سایۀ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سخن گفته‌شده است.(۱۴)

پی نوشت:

پانویس:
۱. سوره اسراء، آیه ۹۲.
۲. سوره اسراء، آیه ۹۲.
۳. ر.ک: مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۸۷.
۴. «أَوْ یکُونَ لَکَ بَیتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَی فِی السَّمَاءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیکَ‌»؛ سوره اسراء، آیه ۹۳.
۵. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۸۷.
۶. سوره اسراء، آیه ۹۴.
۷. سوره فرقان، آیه ۲۰.
۸. ر.ک: جعفریان، رسول، سیره رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۳۳۲- ۳۳۵.
۹. ایازی، سید محمدعلی و قمرزاده، محسن، « نقد نظریه انحصار معجزه پیامبر صلی‌الله علیه و آله در قرآن با رویکرد به تفاسیر معاصر»، ص۷۶ تا ۹۹.
۱۰. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۳۱.
۱۱. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۶، ص۷۵.
۱۲. مازندرانی، ابن شهرآشوب، المناقب آل أبی‌طالب، ج۱، ص۱۲۴.
۱۳. مازندرانی، ابن شهرآشوب، المناقب آل أبی‌طالب، ج۱، ص۱۲۴.
۱۴. «فبینما انا یوما منصف النهار اذا انا بظل رسول الله»؛ ابن سعد، ابوعبدالله محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۸.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=62588

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب