پرسش:

رابطه جعفر کذاب با خانواده امام حسن عسکری علیه‌السلام چگونه بود؟ آیا برای عباسیان جاسوسی می‌کرد؟

پاسخ:

جعفر بن علی معروف به جعفر کذاب، پسر امام هادی علیه‌السلام و عموی امام زمان(عج) بود. او مردی عیاش، نااهل و شراب‌خوار بود و رفتارهای او در چندین روایت، توسط معصومان علیهم‌السلام مورد مذمت واقع شده است. ازجمله رفتارهای او ادعای امامت بود که یک‌بار پس از شهادت امام هادی علیه‌السلام و یک‌بار پس از شهادت امام عسکری علیه‌السلام اتفاق افتاد و افرادی نیز از او پیروی نمودند که به جعفریه مشهور شدند.

در مورد شخصیت جعفر و رابطه‌اش با خانوادۀ امام عسکری علیه‌السلام باید دانست که از همان روزی که متولد شد، پدرش امام هادی علیه‌السلام نسبت به او ابراز نگرانی داشتند. فاطمه بنت محمد بن هیثم می‌گوید:
«هنگام ولادت جعفر، من در خانۀ امام هادی علیه‌السلام بودم و اهل خانه به این ولادت شادمان شدند؛ اما خدمت امام علیه‌السلام که رسیدم ایشان را مسرور ندیدم. عرض کردم: آقا شما چرا به خاطر این میلاد مسرور نیستید؟ فرمود: به‌زودی وضع او برایت روشن خواهد شد که گروه کثیری به واسطه او گمراه می‌شوند».(۱)

در دوران حیات امام هادی علیه‌السلام کمتر خبری به رفتارهای او اشاره داشته؛ اما بعد از شهادت ایشان در مسئله امامت، طمع کرد و نسبت به برادر خود حسد می‌ورزید. جعفر پس از شهادت پدرش ادعای امامت داشت و به همین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: «بیست هزار دینار برای تو می‌فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد».(۲)

از برخی گزارش‌ها روشن می‌شود که جعفر نسبت به امام بی‌احترامی می‌کرد و به ایشان نسبت ناروا می‌داد.(۳) جعفر با خانوادۀ امام عسکری علیه‌السلام هم رفتار مناسبی نداشت. او پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، به‌رغم زنده بودن مادر ایشان‌، به ناحق ادعا می‌کرد که صاحب اموال و میراثی است که از برادرش بر جای مانده(۴) و پس از تلاش‌های گسترده توانست اموال امام را با کمک سلطان به دست بگیرد.(۵) همچنین وقتی مادر امام عسکری علیه‌السلام رحلت کردند و خواستند ایشان را در خانۀ امام دفن کنند، جعفر ابتدا ممانعت می‌کرد و نمی‌گذاشت ایشان را دفن کنند.(۶)

با این حال امام حسن عسکری علیه‌السلام همواره به جعفر محبت می‌کردند و نسبت به او دلسوز بودند؛ به‌عنوان مثال امام به همراه جعفر در زندان معتمد عباسی بودند تا اینکه معتمد دستور آزادی امام را داد. علی بن جرین (زندان بان) می‌گوید: «وقتی امام را آزاد کردم؛ ایشان سوار بر مرکب شدند و توقف کردند. پرسیدم: برای چه توقف کردی؟ فرمود: برای اینکه جعفر هم خارج شود، گفتم: معتمد دستور داده که فقط تو را آزاد نمایم، فرمود: برو نزد معتمد و بگو: من و جعفر از یک‌خانه خارج شدیم، اگر من برگردم و جعفر با من نباشد عیبی دارد که بر تو مخفی نیست».(۷)

آنچه مسلم است میان جعفر کذاب و عباسیان روابطی وجود داشت چه به این منظور که جعفر برای عباسیان جاسوسی می‌کرد یا اینکه جعفر برای پیش بردن اهداف خودش، از عباسیان تقاضای کمک می‌نمود. ازجمله همکاری‌هایی که جعفر با دستگاه بنی‌عباس داشت، تلاش‌هایی بود که آن‌ها برای پیدا کردن امام زمان(عج) انجام می‌دادند. ابو حسین بن وجناء از جدش نقل می‌کند: «در خانه امام حسن عسکری علیه‌السلام بودم که مأموران به‌اتفاق جعفر کذّاب به آنجا هجوم آوردند و مشغول غارت شدند».(۸)

شیخ صدوق می‌نویسد: «در زمان امام عسکری علیه‌السلام خلیفه به ناحق مأمورانی را برای زیر نظر گرفتن امام عسکری علیه‌السلام قرار داده بود و آن‌ها تا هنگام وفات آن امام، ایشان را زیر نظر داشتند و چون حضرت وفات کرد، مأمورانی بر خاندان و نزدیکان حضرت گماشت و کنیزان امام زندانی شدند و برای به دست آوردن فرزند او تلاش زیادی نمودند. یکی از کسانی که متولّی این کار بود همان جعفر برادر امام حسن عسکری علیه‌السلام بود که هوای امامت در سر داشت و امیدوار بود که با نابودی فرزند برادرش به مقام امامت برسد».(۹)

مؤید این سخن روایاتی از امام سجاد علیه‌السلام در معرفی جعفر کذاب است که فرمودند:
«او نزد خدا جعفر کذّاب و مفتری بر خدای متعال است؛ جعفر مدّعی مقامی است که اهل آن نیست. با پدرش مخالف و نسبت به برادرش حسادت می‌ورزد. او کسی است که می‌خواهد در هنگام غیبت ولی خدای تعالی او را برملا سازد». سپس امام سجاد علیه‌السلام به گریه افتاد و فرمود: «گویا جعفر کذّاب را می‌بینم که طاغی زمانش را وادار می‌کند تا ولی‌الله و غایب در حفظ الهی و موکّل بر حرم پدرش را تفتیش کند. او به سبب جهلی که بر ولادت او دارد و حرصی که بر قتل او دارد و طمعی که به میراث او دارد؛ اموال را به ناحقّ غصب کند».(۱۰)

پانویس:
۱. ابن‌بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۱.
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۵؛ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، ج۲، ص۳۲۵.
۳. قد أطلقت جعفرا لک لأنی قد حبسته بجنایته علی نفسه و علیک و ما یتکلّم به؛ مسعودی، علی بن حسین، إثبات‌الوصیه‌ للإمام ‌علی ‌بن ‌أبی ‌طالب علیه‌السلام، ص۲۵۴.
۴. راوندی، قطب‌الدین سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۶۰.
۵. مازندرانی، ابن شهرآشوب، المناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۵۲۴.
۶. راوندی، قطب‌الدین سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۶۰.
۷. قد أطلقت جعفرا لک لأنی قد حبسته بجنایته علی نفسه و علیک و ما یتکلّم به؛ مسعودی، علی بن حسین، إثبات‌الوصیه‌ للإمام ‌علی ‌بن ‌أبی ‌طالب علیه‌السلام، ص۲۵۴.
۸. راوندی، قطب‌الدین سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۶۱.
۹. ابن‌بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۲.
۱۰. ابن‌بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۰- ۳۲۱.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=69359

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب