پرسش:
آیا این نقطه ضعف و بد است که آدم از طیفهای غیر مذهبی رفیق نداشته باشد؟ میگویند: «این چه زندگیای است که تمایل نداری با سایر کسانی که در دانشگاه مخالف فکر تو و غیر مذهبی فکر میکنند دوست شوی؟!»
پاسخ:
چه متکبرانه میگویند: «اگر با ما رفاقت ننمایی، زندگی تو زندگی نیست!» گویی زندگی فقط با رفاقت با آنان معنا پیدا میکند؛ در حالی که آنان با خودشان نیز رفاقت ندارند و به هم خیانت میکنند!
- -مهمتر آن است که دقت نمایید: «بیدینها و غیر مذهبیها، و بیقیدها که بسیار هم خود را روشنفکر و فرهیخته میدانند، چقدر به شما توجه دارند، چقدر تمامی مواضع و عملکردهای شما را زیر نظر دارند و چقدر در امور شما دخالت میکنند و نظر میدهند یا حتی معترض میگردند؟!» اما، اگر شما از آنان بپرسید: «چرا بیدین هستی؟ چرا بیقید هستی؟ چرا میل به فساد داری؟ چرا در مواضع و رفتارهای خود، هیچ ارزش و تعهدی را لحاظ نمیکنی و …»، پاسخ خواهد داد: «به شما چه ربطی دارد؟! چرا در امور من دخالت میکنی؟! من همان مواضع و رفتارهایی را دارم که دوست دارم داشته باشم!»
از اینرو، مهمتر آن است که به «چرایی»، این توجه، زیر نظر داشتن، دخالت، نقد و مخالفت آنان دقت نماییم. باید بدانیم که چه اهدافی را دنبال میکنند و چه میخواهند و چه منافعی دارند؟!
رفیق
آنها نیز هرگز با شما رفیق نشده و رفاقت نخواهند نمود، چرا که «رفیق»، با آشنا و حتی دوست نیز متفاوت است؛ اگر چه دوستی نیز باید چارچوبی داشته باشد و منطقی باشد.
«رفیق»، یکی از نامهای خداوند متعال میباشد، هم چنین امام رضا علیه السلام فرمودند: «امام رفیق شفیق است»، چرا که رفیق به آن دوست صمیمی گفته میشود که خیر خواه شماست و در رتق و فتق مشکلات شما، خواه مادی باشد یا معنوی، به شما یاری میرساند.
«رفیق»، دوستی است که از اسرار شما نیز آگاه میباشد، اهداف، مواضع، برنامهها و عملکرد شما را میداند، به مشکلات و گرفتاریها و کمبودهای شما نیز آگاه میباشد، به شما مشورت میدهد، راهنمایی میکند و اگر انجام خدمتی لازم بود و او میتوانست، نه تنها کوتاهی نمینماید، بلکه با اخلاص تمام یاری میرساند.
*- بدیهی است که هیچ کسی نمیتواند با مخالف خود، با ضد خود و با دشمن خود، رفاقت نماید. پس چرا از شما میخواهند که حتماً با افراد بیدین، غیر مذهبی و بیقید، رفاقت نمایید؟! چرا خودشان برای رفاقت خالصانه [نه ریاکارانه]، با افراد مؤمن، مذهبی، متقی، مقید، انقلابی و مجاهد رفاقت نمینمایند و همیشه در برابر آنها صفآرایی و دشمنی میکنند؟!
خداوند سبحان در قرآن مجید، راجع به دوست صمیمی و رفیق، رهنمودها و تذکراتی را تبینن نموده و تعلیم داده است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» (آل عمران، 118)
– ای اهل ایمان! از غیر خودتان برای خود محرم راز نگیرید؛ آنان از هیچ توطئه و فسادی درباره شما کوتاهی نمیکنند؛ شدت گرفتاری و رنج و زیان شما را دوست دارند؛ تحقیقاً دشمنی [با اسلام و مسلمانان] از فحوای سخنانشان پدیدار است و آنچه در سینههایشان [از کینه و نفرت] پنهان میدارند بزرگتر است. ما نشانهها[یِ دشمنی و کینه آنان] را برای شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد.
در این آیه، دقت شود که اولاً خطاب به مؤمنان میباشد، چرا که حق تعالی، بندگان مؤمنش را تحت تعلیم و تربیت خود قرار میدهد؛ لذا فرمود که مؤمنان، به غیر از افراد مؤمن را دوست صمیمی خود نگیرند – ثانیاً «إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»، یعنی فهم این حقیقت، از یک سو مستلزم تفکر و تعقل میباشد و از سویی دیگر عقل این حکم را تصدیق مینماید.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا» (النساء، 144)
– ای كسانی كه ايمان آوردهايد! كافران را بجای مومنان، ولیّ (دوست و سرپرست و تكيه گاه خود) قرار ندهيد؛ آيا میخواهيد (با اين عمل) دليل آشكاری بر ضرر خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟!
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ» (الممتحنة، 1)
– اى كسانى كه ايمان آوردهايد دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگيريد [به طورى] كه با آنها اظهار دوستى كنيد و حال آنكه قطعا به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند [و] پيامبر [خدا] و شما را [از مكه و شما را از شهرهایتان] بيرون مىكنند كه [چرا] به خدا پروردگارتان ايمان آوردهايد! اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمدهايد، [و] پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مىكنيد، در حالى كه من به آنچه پنهان داشتيد و آنچه آشكار نموديد داناترم و هر كس از شما چنين كند قطعاَ از راه درست منحرف گرديده است.
«مودّت»، یعنی آشکار نمودن محبت قلبی، در اندیشه، گفتار و رفتار. میفرماید: «شما میکوشید تا محبّت خود به آنان را آشکار ساخته و به تثبیت برسانید، در حالی که آنان با شما دشمنی دارند!»
«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا» (النساء، 69)
– و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [هدایت و دنیا و آخرت] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.
- -هر کسی که به مواضع ایمانی شما ایراد میگیرد و به شما توصیه میکند که با غیر مذهبیها رفاقت کنید، اهداف سویی علیه شما دارد و میخواهند این رفاقت، سبب انحراف شما از مواضع به حقتان گردد؛ خواه فردی باشد، یا اجتماعی و حتی سیاسی؛ چنان که به همگان القا میکنند: «به رغم آن که امریکا، انگلیس و اسرائیل با شما دشمنی آشکار دارند، شما باید آنان را دوست بدارید و در رفاقت با آنان بکوشید!»
- -بنابراین، این نقطۀ قوت است که مؤمن، هدفدار، بصیر و ثابت قدم میباشد، با افراد و اقشار مختلف، ارتباط لازم را دارد، اما نه تنها با دشمن رفاقت نمیماید، بلکه در برقراری هر رفاقتی، دقت لازم را مینماید.