پرسش:
لطفاً حدیث «دعا قضا را اگر چه حتمی و قطعی شده باشد برمی‌گرداند» را توضیح کامل دهید.

پاسخ:

در این موضوع، احادیث متعددی بیان شده است، از جمله، حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

«اَلدُّعَاءُ يَرُدُّ اَلْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ اَلدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ وَ لاَ يُنَالُ مَا عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ بِالدُّعَاءِ وَ إِنَّهُ لَيْسَ بَابٌ يُكْثَرُ قَرْعُهُ إِلاَّ يُوشِكُ أَنْ يُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ» (الکافي، جلد۲، صفحه۴۷۰)

– دعاء، قضائى را كه سخت مبرم شده برمى‌گرداند، بسيار دعا كن كه كليد هر رحمت و كاميابى است براى هر حاجت، و به آنچه نزد خدا عز و جل است نتوان رسيد جز به دعاء و راستش اين است كه هيچ درى را فراوان نكوبند، جز اينكه زمينه فراهم شود تا به روى كوبنده‌اش باز گردد.

ابتدا باید به معنای دو واژۀ “دعا و قضا” توجه نماییم:

دعا

“دعا”، خواندن خداوند سبحان و درخواست از اوست، و البته که به ردیف کردن الفاظ و جملات، “دعا” گفته نمی‌شود، بلکه “دعا” یعنی: اولاً نیاز، حاجت و درخواستی جدّی داشته باشی؛ ثانیاً خداوند منّان را با اخلاص و توجه بخوانی و حاجتت را به او عرضه نمایی و از او اجابتش را بخواهی.

اجابت نیز چارچوب‌ها و شرایطی دارد؛ اول آن که بدانی خداوند سبحان، هیچ دست نیازی را خالی برنمی گرداند، اما در عین حال هیچ کار خیر علیمانه و حکیمانه انجام نمی‌دهد – دوم آن که اگر به مصلحت باشد، همان که خواسته‌ای را می‌دهد، اما اگر به مصلحت دعا کننده و دیگران نباشد، آن را نمی‌دهد، اما نیاز را مرتفع می‌سازد – سوم آن که شرایط و اسباب اجابت نیز باید فراهم باشد؛ لذا ممکن است اجابت به طول بیانجامد و یا شرایط هیچ گاه مهیا و مساعد نگردد – دیگر آن که گاهی گناهانی سبب می‌شود که دعا بالا نرود و گاهی گناهانی مانع از رسیدن اجابت می‌شود؛ لذا همیشه باید “استغفار” نمود؛ و نیز نکات دیگری که در موضوع «دعا»، در همین پایگاه درج شده است.

قضا

“قضا”، یعنی: «وقوع امری حتمی شده باشد» و وقوع آنگاه حتمی می‌شود که تمامی “مقدرات – اندازه‌ها” واقع شده باشند. به عنوان مثال: اگر ظرف آبی به حجم یک لیتر روی حرارت بالای صد درجه قرار گیرد، آب پس دقایقی حتماً به جوش می‌آید؛ حال اگر این “مقدرات – اندازه‌ها” تغییر یابد، مثلاً حجم آب نسبت به شعله زیاد شود – حرارت کم شود – بین شعله و ظرف آب، فاصله ایجاد شود و …، آب به نقطۀ جوش نمی‌رسد.

1- نفرموده‌اند که «دعا، قضای واقع شده را برمی گرداند»، بلکه «قضای حتمی که هنوز واقع نشده را برمی گرداند».

2- فقط دعا نیست که قضای حتمی شده را برمی گرداند، بلکه تمامی حسنات، سبب از بین رفتن سئیات و آثار آنها می‌گردند، چنان که امر به اقامۀ نماز نمود و سپس یک قانون کلی را بیان نمود: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ – به درستی که حسنات (نیکی‌ها)، سیئات (بدی‌ها و آثارشان) را می‌برد» (هود علیه السلام، 114) – یا فرمود: صدقه، بلا را دفع می‌نماید – یا صلۀ ارحام، طول عمر می‌آورد و مرگ را به تأخیر می‌اندازد.

3- “دعا”، یکی از مؤثرترین عوامل در “مقدرات” می‌باشد، یعنی خودش «اندازه‌ای» دارد که بر دیگر اندازه‌ها نیز اثر می‌گذارد و گاه غلبه دارد؛ لذا “قضای حتمی” را نیز برمی گرداند.

فرض نمایید که کسی برای کسب درآمد و افزایش آن، تمامی مقدمات را فراهم می‌سازد و البته از موانع نیز خبری ندارد که آنها را از میان بردارد؛ او رزق معینی دارد؛ اما دیگری “دعا” را به عنوان یک عامل مؤثر دیگر، اضافه می‌کند و از خداوند منّان می‌خواهد که به کار او سامان دهد، موانع را برطرف سازد، به کسب و کارش رونق و برکت دهد؛ بدیهی است که چون “مقدرات” تغییر یافت، “قضای حتمی” برای او نیز متغیر می‌گردد.

فرمود: «تنگناهای کاری شما، به این دلیل نیست که خداوند نظر لطف خود را از شما برگردانده است، بلکه؛ به یتیمان رسیدگی نمی‌کنید – به اطعام مسکینان، ترغیب و تشویق نمی‌کنید و میراث دیگران را چپاولگرانه می‌خورید»؛ اینها همه علل [مقدراتی] می‌باشند که تنگناها و گرفتاری‌ها را برای شما “قضای حتمی” کرده است:

«وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ * كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ * وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا» (الفجر، 16 تا 19)

– و اما هنگامی كه برای امتحان روزی را بر او تنگ بگيرد ماءيوس ‍می‏شود و می‏گويد پروردگارم مرا خوار كرده! * هرگز چنین نيست (كه شما خيال می‏كنيد)، بلكه شما يتيمان را گرامی نمی‏داريد * و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمی‏كنید * و ميراث را (از طريق مشروع و نامشروع) جمع كرده می‏خوريد.

حال اگر کسی، حتی هنگام قرار گرفتن در تنگناها و گرفتاری‌ها، به حد توانش انفاقی کند – صدقه‌ای بدهد – به دیدار پدر و مادر برود و به آنها احترام بگذارد و نیکی کند – به یتیمی، هر چند به یک دیدار و لبخند، رسیدگی کند – دوست توانمندش را به اطعام مسکینان -هر چند اندک- تشویق کند و البته “دعا” نماید و از خداوند منّان بخشش، گشایش، زیادتی و برکت بخواهد، حتماً آن چه پیش از این برای او “قضای حتمی” شده بود، متغیر می‌گردد، چرا که “مقدراتش – اندازه‌هایش” را تغییر داده است.

حدیث

از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله پرسیدند: «آیا این دعاهایی که برای شِفای بیماری نوشته می‌شود و به کار بریم، تقدير خدا را دفع مى‌كند؟ ایشان فرمودند: «إنّها مِن قَدَرِ اللّه – همان خودش از مقدرات الهی است» (قرب الإسناد‌: 95/320).

یعنی: هرگز گمان نشود که “دعا” امری خارج از مقدرات است و وقتی انجام شد، نظام علّت و معلول را از بین می‌برد، بلکه خودش، از مقدرات است، علّت است و معلولی دارد؛ و سبب از میان رفتن علل نامطلوب و آثارشان می‌گردد و خود علّتی برای آثار مطلوب می‌گردد.

حضرت امام صادق علیه السلام:

«عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَا تَتْرُكُوا صَغِيرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْكِبَارِ» (كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 467)

– شما را سفارش مى‌كنم به دعا كردن، زيرا با هيچ چيز به مانند دعا به خدا نزديك نمى‌شويد و دعا كردن براى هيچ امر كوچكى را، به خاطر كوچك بودنش رها نكنيد، زيرا حاجتهاى كوچك نيز به دست همان كسى است كه حاجتهاى بزرگ به دست اوست.

نکته:

بیان شد که “دعا”، خواندن خداوند سبحان و خواستن از اوست؛ خدایی که خالق، مالک، رازق و ربّ العالمین می‌باشد، یعنی تدبیر و ادارۀ عالم هستی، از آنِ اوست؛ لذا “قضایی” را که او بر اساس “مقدرات” حتمی نموده بود، به واسطۀ دعا و سایر حسنات، برمی‌ گرداند.

خداوند منّان، حاجات بسیاری را هر چند کافر باشند، بدون آن که دعا کنند و بخواهند، مرتفع می‌گرداند؛ اما گاه نعمتی را برای بنده‌اش مقدر نموده و به فرشتگان کارگزارش می‌فرماید: «این نعمت [گشایش] را برای این بنده‌ام قرار داده‌ام، اما به شرط “دعا”، پس اگر مرا خواند و از من خواست، به او برسانید».

ما نیز در بسیاری از امور، همین کار را می‌کنیم؛ بنابر آیۀ قرآن کریم، سهمی از مال را جدا می‌کنیم و می‌گوییم: «این حق سائل و محروم در اموال من است»، یعنی بخشی را خودم به محروم می‌رسانم و بخش دیگر را به درخواست کننده می‌دهم.

«وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» (المعارج، 24 و 25)

– و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است * برای درخواست کننده و محروم.

●- بنابراین، خداوند سبحان، به واسطۀ دعا، قضای حتمی شده را دگرگون می‌سازد و قضای دیگری را حتمی می‌سازد.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=55557

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب