پرسش:
علت از بین رفتن ذوق و شوقِ عبادت چیست؟ ابتدا ذوق داریم و به صورت نامحسوس از بین میرود! بفرمائید چه کار کنیم تا آن شوق را حفظ نمایم؟
پاسخ:
علت اصلی منصرف شدن از هر کاری و روی آوردن به کاری دیگر، تغییر جهت توجه میباشد.
مشکل اساسی اینجاست که بسیاری گمان دارند که عبادت یعنی، نوافل مانند نماز شب، ختم سورههای قرآن کریم یا خواندن دعاهای گوناگون از مفاتیح، یا تکرار اذکار، مانند تسبیحات و …! لذا هر وقت توفیق این کارها را داشته باشند، گمان مینمایند که به ذوق آمدهاند و هر گاه، به هر دلیلی، این توفیق را نیابند، گمان میکنند که دیگر ذوق و شوق عبادت ندارند!
این در حالی است که «عبادت خدا»، یعنی: «بندگی پروردگار» و اختصاصی به انجام یک سری کارهای مشخص ندارد، بلکه تمامی احوال، امور و کارها را شامل میگردد. چنان که فرمودهاند: «در ماه مبارک رمضان، خوابت عبادت و نفست تسبیح است»! البته نه این که در غیر ماه مبارک رمضان چنین نیست؛ بلکه به برکت این ماه، افاضات الهی مضاعف میشود و گناهان بخشوده میشود و … .
●- هیچ انسانی، حتی یک لحظه، بدون بندگی (عبادت) زندگی نمیکند، خواه عبادت حق تعالی باشد، یا عبادت طاغوتها، یا عبادت هوای نفس خود و دیگران! لذا اگر کسی گمان نماید که فقط کارهایی چون اقامه نماز مستحبی، یا قرائت قرآن مجید و … عبادت است، باید از او پرسید: «در همان زمانی که شوق داری، پس از انجام این کارها، چه کسی را عبادت (بندگی) میکنی؟!»
خداوند سبحان در قرآن مجید فرمود:
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» (الأنعام، 162 و 163)
– بگو: در حقیقت، نماز و تمام عبادات من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانيان است * [كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافتهام و من نخستين مسلمانم (در مسلمانی نیز بر همه سبقت دارم).
●- بنابراین، اگر تحصیل در مدرسه، دانشگاه یا حوزه – اشتغال و کسب درآمد حلال – همسرداری و نگهداری و تربیت فرزندان – دید و بازدید ارحام، خویشان و دوستان – و حتی تفریح و …، برای خدا باشد؛ یعنی سبب غفلت نگردد و طبق احکام او انجام شود و حلال و حرامش رعایت گردد، همه «عبادت» است.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ – عبادت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن، طلب روزى حلال است» (بحارالأنوار، ج 103، ص 9) – و هم چنین فرمودند:
«النَّظَرُ إلَى العالِمِ عِبادَةٌ، والنَّظَرُ إلَى الإمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ، وَالنَّظَرُ إلَى الوالِدَينِ بِرَأفَةٍ وَرحمَةٍ عِبادَةٌ، وَالنَّظَرُ إلى أخٍ تَوَدُّهُ في اللّه ِ عَزَّوجلَّ عِبادَةٌ» (الأمالي للطوسي: 454/1015)
– نگريستن به دانشمند عبادت است، نگريستن به پيشواى دادگر عبادت است، نگاهِ با مهربانی و رحمت (وجودبخشی) به پدر و مادر عبادت است و نگريستن به برادرى كه براى خداوند عزّ و جلّ دوستش دارى عبادت است.
برترین عبادت
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودهاند:
«أفضَلُ أعمالِ اُمَّتي إنتظارُ الفَرَجِ – برترين اعمال امّت من انتظار فرج است» (كمال الدّين ، ص ۶۴۴)
و امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودهاند:
«اَلمُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّهِ – آن كه منتظر تحقق امر ما میباشد، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود تپيده باشد.» (كمال الدّين ، ص ۶۴۵)
و امام صادق علیه السلام فرمودهاند:
«المُنتَظِرُ لِلثّاني عَشَرَ كَالشّاهِرِ سَيفَهُ بَينَ يَدَي رَسولِ اللّهِ يَذُبُّ عَنهُ – منتظر ظهور امام دوازدهم مانند كسى است كه در ركاب پيامبر خدا شمشير كشيده است و از ايشان دفاع مىكند.» (كمال الدّين ، ص ۶۴۷)
بنابراین، انتظار برای ظهور و قیام حضرت حجّت علیه السلام، برترین عبادت میباشد و البته معنای انتظار، دست روی دست گذاشتن نیست، بلکه گام برداشتن در مسیر پایان انتظار میباشد.
سبب اصلی ذوق و شوق
اگر چه شناخت مقدم است، اما سبب اصلی هر نوع موضعگیری و انجام هر کاری، چه خوب باشد یا بد، فقط و فقط «محبّت – دوست داشتن» میباشد، چنان که خداوند متعال نیز به خاطر محبّت میبخشد.
خداوند متعال به پیامبرش فرمود:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران، 31)
– بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزندۀ رحیم است.
و در بارۀ بندگان غافل و عاصیاش فرمود:
«كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ * وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ» (القیامة، 20 و 21)
– چنين نيست كه شما میپنداريد (دلایل معاد را نمیدانید یا به شما اثبات نشده است) بلكه شما دنيای زودگذر (و هوسرانی بیقيد و شرط) را دوست داريد * و آخرت را رها مىكنيد.
*- همگان عاشقند و به قول حُکما: «محبّ، مایل به لقا و وصال محبوب است»؛ دوست دارد او را ببیند، با او گفتگو نماید، بگوید، بشنود و رضایتش را جلب نماید. لذا اگر محبوب غایی کسی، الله جلّ جلاله باشد، در جلب رضایت او میکوشد و اگر هوای نفس باشد، در ارضای غرایز حیوانی خود میکوشد؛ و این کوشش، سراسر عبادت معبود میباشد.
*- حال، گاهی مؤمن دوست دارد که در برقراری ارتباط با خداوند سبحان و جلب رضایت محبوب، نماز مستحبی اقامه کند – یا قرآن مجید را با تفکر قرائت نماید – یا ذکر بگوید – یا از نزدیک یا دور، اولیایش را زیارت کند و …؛ اما مهم این است که او در هر امری، جلب رضایت محبوبش را در نظر دارد.
راهکار
راهکار رسیدن به ذوق و شوق بیشتر در عبادت خداوند سبحان، توجه، ارتباط با او و اتصال به هر چه او فرمان وصلش را داده میباشد، خواه صلاة (نماز) باشد – یا صلوات – یا صله ارحام – یا کسب حلال – یا مجاهدت در راه او – یا انفاق و صدقه و …؛ چنان که در توصیف بندگان مؤمنش فرمود:
«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرّعد، 21)
– و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بيم دارند.
●- اگر چه اقامه نماز، تلاوت قرآن مجید، خواندن دعاهای وارده، زیارات و اذکار، از با شکوهترین و مؤثرترین عبادات میباشند؛ اما اولاً عبادت منحصر به اینها نیست و ثانیاً کسی نباید خودش را به زحمتی بیندازد که منجر به اذیت، ناخوشایندی و از بین رفتن ذوق و شوقش گردد؛ بلکه واجبات را به انجام رساند و از محرمات دروی نماید که عبادت همین است – سپس نماز را با نیّت حضور در محضر و مناجات با معبودِ محبوب اقامه نماید و با شوق قرآن بخواند، اگر چه 5 آیه یا حتی یک آیه بخواند، اما در آن تأمل، تفکر و تعقل نماید و بکوشد در مسیر بندگی او حرکت کند تا زندگی و هر کارش سراسر عبادت شود.