پرسش:
دربارهی فلسفه «محرم و نامحرم» توضیح دهید، اگر جوابتان حفظ حریم است، مگر قبل از اسلام نبوده، پس چرا احکامش این قدر سخت است؟
پاسخ:
کلیت موضوع، مسئلهی غامضی نیست. مردان و زنان به دو بخش «غیر قابل ازدواج» و «قابل ازدواج» نقسیم شدهاند. گروه اول را محرم (خودی) و گروه دوم را نامحرم (غیر خودی) نامیدهاند. محارم کسانی هستند که به نوعی رابطهی «رحِمی» با یک دیگر دارند. به عنوان مثال: پدر و مادر – خواهر و برادر – فرزند و نوه … – عمو و عمه – خاله و دایی – عروس و داماد و …، همه محارم هستند و ازدواج یا هر گونه رابطهی زناشویی با آنان جایز نیست. و البته این قانون عین فطرت آدمی است و علم امروز نیز مضرات ازدواج یا رابطهی زناشویی با «محارم» را در عرصههای متفاوت بهداشت و سلامت، اخلاق فردی و اجتماعی، امنیت روانی و جانی، اقتصاد، سیاست و … به اثبات رسانده است. لذا در گذشته نیز چنین رابطهای مذموم بوده و اکنون نیز حتی جوامع بیدین، لائیک، بت پرست، عقبافتاده، مدرن و …، رابطهی جنسی بین محارم را نکوهیده قلمداد میکنند.
اسناد تاریخی نشان میدهد، به رغم پیدایش ادیان حقیقی و دروغین و مکاتب قدیمی و معاصر بسیار در تاریخ بشر، در گذشته فقط موبدان زرتشتی که تنها کتاب موجود را سوزاندند و سپس از سوی خود دین «مجوس» را پدید آوردند، این ازدواج را جایز دانستند و در تاریخ معاصر نیز فقط بهاییها ازدواج با محارم را جایز میشمارند! (در بهاییت هر گونه ازدواجی جز با زن پدر جایز است).
در آمریکا و اروپای امروز که شعار آزادی جنسی، حتی برای همجنس گرایی، گوشها را کر میکند و آمار وحشتناکی از رواج رابطه جنسی اعضای خانوادهی اول ارائه میشود نیز رابطهی جنسی با محارم عمل نکوهیدهای است و مضرات و مفاسد بسیاری برای فرد و اجتماع در پی داشته است. و البته بیشترین ضرر متوجه دختران و زنان خواهد بود. به راستی چه فاجعهای پیش میآید اگر نگاه پدر به دخترش، نگاه ابزاری و شهوانی باشد؟ در انگلیس پدری که سالها دخترش را در زیر زمینی حبس کرده بود و بارها به او تجاوز کرده بود، در دادگاه گفت: «من زحمت کشیدم و هزینه کردم، پس چرا لذت او برای دیگران باشد، مال خودم است و من باید از او لذت ببرم». بدیهی است که چنین دیدگاه و ظلمی حتی در بردهداری نیز رواج ندارد.
پس، عقل، علم و فطرت، رابطهی جنسی [که سالمترین و کاملترین شکل آن ازدواج است] را فقط با نامحارم جایز میداند. و اسلام که دین کاملی است تمامی قوانین مربوطه را در ابعاد مختلفش با جزئیات کامل بیان نموده است.
اما، چگونگی پیوند و ارتباط جنسی دو نامحرم نیز خود مقولهی بسیار مهم و تعیین کنندهای در ساختار شخصیت فرد و هم چنین اجتماع دارد.
باید دقت شود که «تکامل»، مرهون شناخت حقوق و رعایت آنها در هر زمینهای است. جامعهای پیشرفتهتر است که روابط حقوقی در هر موضوع و عرصهای را تبیین کرده باشد و آحاد آن جامعه نیز آن را رعایت کنند. در روابط زناشویی نیز حقوق بسیاری وجود دارد. زن حقوقی دارد، مرد حقوقی دارد، خانوادهها حقوقی دارند، فرد، اجتماع، نسل و … همه حقوقی دارند که باید تبیین و مراعات گردد.
به عنوان مثال: اگر زن یا مردی، جاذبههای جنسیاش را به نمایش عمومی بگذارد، همگان متضرر میگردند. حقوق مردانی که ناخواسته تحریک میشوند ضایع میشود. حقوق خود شخص که مورد لذت رایگان و بیتعهد دیگران واقع میگردد ضایع میشود. حقوق همسرانی که با دیدن انواع و اقسام جاذبهها نسبت به یک دیگر بیرغبت میگردند، ضایع میشود. حقوق نوجوانان و جوانانی که از مسیر تربیتی عقلانی خارج میشوند ضایع میگردد … و اینها فقط در رابطه با «نمایش و نگاه» بود، و الا آثار سوء همین رفتاری که به نظر ساده میرسد در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … قابل شمارش نمیباشد. لذا اسلام [خداوند متعال و حکیمی که انسان را خلق نموده و به همهی نیازها، خیرات و مضرات او علم دارد] قوانینی را وضع نموده است که همهی این حقوق را صیانت میکند و موجبات رشد فردی و اجتماعی بشر را به ارمغان میآورد.