پرسش:
مگر «الله»، اسم خاص خدا نیست که در قرآن کریم آمده است، پس چطور نام پدر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، عبدالله بوده است؟!
پاسخ:
آری، الله جلّ جلاله، اسم خاص خداوند متعال و یکتاست که در قرآن کریم نیز بسیار تکرار شده است و از کثرت استعمال توسط مسلمانان، به شعار آنها معروف شده است، اما دلیل نمیشود که اعراب و اقوام قبل از اسلام با این نام خاص خداوند متعال نا آشنا بوده باشند. بالاخره آیات قرآن کریم همه به زبان مخاطب وحی، یعنی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله (عربی) نازل شده است، لذا کلمهای در قرآن کریم وجود ندارد که در عربی مفهوم نباشد و مخاطبان معنی، مفهوم و مصداقش را ندانند.
وقتی فرمود: «لا إله الّا الله – إلهی جز الله نیست» -یا- «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ – الله است كه هیچ إلهی جز او نيست، زنده و برپادارنده است»، یعنی همگان خالق متعال را به نام «الله» میشناختند، لذا هیچکدام نپرسیدند که حالا این الله کیست؟! اما مشرکان با پرستش بتان به عنوان «إلههای جعلی» برایش شریک قائل میشدند.
*- اسم جلالهی «الله»، در اصل «ال إله» میباشد و افزودن «ال» آن را اسم خاص کرده است که در زبانهای عبری و سامی نیز رایج بوده است و إله به کسی یا چیزی گفته میشود که مورد پرستش (بندگی) قرار گیرد.
*- پرستش در وجود آدمی نهادینه شده و فطری میباشد، لذا همگان پرستش دارند، حتی آن که گمان دارد هیچ کسی یا هیچ چیزی را نمیپرستد، هوای نفسش را إله خویش قرار داده و آن را بندگی میکند؛ چنان که فرمود:
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» (الفرقان، 43)
– آيا ديدی كسی را كه هوای نفس خويش را إله (معبود) خود برگزيده است؟ آيا تو میتوانی وکیل او باشی (او را هدايت كنی، يا به دفاع از او برخيزی؟!)
بنابراین، از آنجا که ممکن است مردم، هر چیزی یا هر شخصی را إله خود قرار دهند و بندگیاش را بنمایند؛ متذکر گردید که «لا إلهَ الّا الله»، یعنی به غیر از الله جلّ جلاله، هیچ کدام از اینهایی که شما إله خود گرفتهاید، إله نیستند.
*- بیتردید از وقتی بشر خلق شده، مسئله الوهیت برای او مطرح بوده است؛ چه آنان که به «إله» واحد و اَحَد، اعتقاد آورده بودند و چه آنان که إلههای کاذب را نیز معبود خود گرفته بودند. لذا کلمه «الله» و «إله» برای عرب زبانان پیش از اسلام، چه اهل کتاب بوده باشند و چه مشرک و بتپرست، نه تنها غریب نبود، بلکه مدام آن را استعمال میکردند.
الف – کفّار و مشرکین نیز وجود «الله جلّ جلاله» را نفی نمیکردند و به همین نام میشناختند، منتهی مدعی میشدند که او خالق همه چیز است، حتی خالق بتها و إلههای ما میباشد. لذا خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید اگر از همین کفار و مشرکین بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است، خواهند گفت: «الله».
«وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (لقمان، 25)
– و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است، مسلماً خواهند گفت: «الله»، بگو ستايش از آن خداست ولى بيشترشان نمىدانند.
ب – مشرکین حتی وقتی غنیمتی، درآمدی یا قربانی داشتند، سهمی برای «الله» کنار میگذاشتند و سهمی برای إلههای کاذب خود کنار میگذاشتند و خداوند متعال جهالت آنان را مطرح نمود که سهم بتان به خدا نمیرسید، اما سهم خدا را هم به بتان و إلهها میدادند و البته به نام آنها خودشان بر میداشتند:
«وَجَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ هَذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللّهِ وَمَا كَانَ لِلّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَآئِهِمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ» (الأنعام،136)
– و [مشركان] براى الله از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه الله است و اين ويژه بتان ما؛ پس آنچه خاص بتانشان بود به الله نمىرسيد و[لى] آنچه خاص الله بود، به بتانشان مىرسيد! چه بد داورى مىكنند.
چون بتان مصرفی نداشتند، سهم الله را به بتان میدادند و سهم بتان را نیز خودشان برمی داشتند، یعنی این نامها را میآوردند، ولی هر دو سهم را خودشان برمی داشتند!
ج – بسیاری از مشرکان نیز از دیرباز، نه تنها «الله» را خالق زمین و آسمانها میدانستند، بلکه مدعی بودند که ما إلههای خود را به عنوان شفیعان، برای نزدیکی به الله میپرستیم:
«أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» (الزّمر، 3)
– آگاه باشيد دين خالص از آن الله است، و آنها كه غير از خدا را اوليای خود قرار دادند، و دليلشان اين بود كه اينها را نمیپرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به الله نزديك كنند، خداوند روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میكند، خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران كننده است هرگز هدايت نمیكند.
د – موحدان نیز همیشه با همین نام الله، از حق تعالی یاد مینمودند؛ نخستین انسان، حضرت آدم علیه السلام بود که خودش پیامبر بود و به پرستش الله جلّ جلاله دعوت مینمود؛ حضرت سلیمان (ع) نامه خود را با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آغاز نمود و پیش از او حضرت نوح (ع) کشتی را با «بسم الله» به حرکت درآورد و با «بسم الله» در خشکی نشاند.
یهودیان، الله را به همین نام میشناختند که میگفتند: «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ – دست الله بسته است»! آنها و مسیحیان، الله جلّ جلاله را میشناختند که پیامبران را پسران الله مینامیدند:
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (التوبة، 30)
– يهود گفتند: «عزير» پسر الله است! و نصاری گفتند مسيح پسر الله است! اين سخنی است كه با زبان خود میگويند كه همانند گفتار كافران پيشين است؛ لعنت خدا بر آنها باد، چگونه دروغ میگويند؟!
حضرت مسیح علیه السلام، در گهواره فرمود: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا – من بندۀ الله هستم، به من كتاب (آسمانی) داده و مرا پيامبر قرار داده است.» (مریم علیها السلام، 30)
●- بنابراین، کلمه «الله» به عنوان اسم خاص خداوند متعال، از زمانهای قدیم در زبان عرب شناخته شده بوده و حتی در زبانهای عبری، آرامی و سامی نیز به کار میرفته است.
●- جناب عبدالله، پدر گرامی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، فرزند عبدالمطلب و از نسل حضرت ابراهیم علیه السلام، شخصی و موحد و مؤمن به دین حضرت ابراهیم علیه السلام بودند؛ لذا پدرشان، نام «عبد الله»، یعنی بندۀ الله را بر ایشان گذاشتند.




