پرسش:
مگر قرآن کریم، به زبان ساده و برای همگان نازل نشده است، پس چه نیازی به تفسیر و مفسر وجود دارد؟
پاسخ:
کتابها در تفسیر غزلیات و اشعار سعدی، مولوی و حافظ نوشتهاند و هنوز هم جای تفسیر دارد؛ در حالی که به ظاهر بسیار آسان و روان میباشند!
همه میدانیم که در عرصۀ جنگ شناختی و جنگ تبلیغاتی، چند سالی است که هجمه علیه «تفسیر قرآن کریم» شدت گرفته و باید دقت کنیم که چه چیزی در تفسیر هست و چه دانشی میافزاید که دشمنان را نگران و ناراحت میکند؟! کسی که قرآن کریم را باور ندارد یا تلاوت نمیکند، با تفسیرش هم کاری ندارد و کسی که تلاوت میکند نیز میتواند هیچ تفسیری را نخواند یا نشنود؛ پس این هجمه و ضدتبلیغ گسترده، از سوی چه جناحی و برای چیست؟!
«تفسیر»، چه در آیات قرآن کریم باشد، چه هر متن دیگری، یعنی «باز کردن» که از سویی سبب فهم بیشتر و عمیقتر میگردد و از سویی دیگر راه کج فهمی و سوء استفاده را میبندد.
اولین مفسر آیات قرآن مجید، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بودند که آیات را برای مردم باز میکردند و شرح میدادند که میتوان نمونههای شاخص تفسیر و تأویل ایشان را در آیات متعدد، در خطبۀ غدیر خم مطالعه نمود. پس از ایشان، امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، قرآن مجید را به ترتیب نزول و با ذکر شأن نزول و تفسیر آیات نوشتند و آن را به مسجد آوردند، اما عمر گفت که به تو و قرآنت نیازی نداریم! البته این سخن او تازگی نداشت، بلکه طبق مستندات معتبر شیعه و سنّی، هنگامی که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در بستر بودند و فرمودند: «قلم و کاغذى بیاورید تا چیزى برایتان بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید»، عمر مانع شد و گفت: «بیماری و تب بر او چیره گشته -هذیان میگوید- نوشتن لازم نیست؛ حَسبُنَا کِتاب الله – کتاب خدا نزد ماست و براى ما بس است» (صحیح بخاری، مسند حنبل و …)؛ حال آیا ایشان میخواستند مطلبی خارج از آموزههای وحی در قرآن مجید بنویسند؟!
پس از ایشان نیز اهل بیت علیهم السلام به تفسیر پرداختند.
قرآن آسان و تفسیر
آیۀ کریمۀ «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ – ما قرآن را برای تذكر آسان ساختيم آيا كسی هست كه متذكر شود» (القمر، 17)، چهار بار در قرآن کریم تکرار شده است و در آیۀ بعدی، به تکذیب اقوام کافر اشاره نموده است!
- -آسان بودن قرآن کریم، برای تذکر (یادآوری)، به این معنا نیست که هر کسی فقط به ظاهرش و آن هم همانقدر که خودش میفهمید، بسنده نمایید! چنین رویکری، نه تنها تفسیر را نفی نمیکند، بلکه سبب تفاسیر به رأی متعدد میگردد و هر کسی میگوید: «من از این آیه، این را میفهمم!»
- -آسان بودن قرآن کریم، برای تذکر (یادآوری)، به این معنا نیست که دیگر نیازی به تعلیم، تفسیر، شرح و باز کردن ندارد؛ چرا که نه تنها هر علمی، بلکه هر جملهای و گاه هر کلمهای [حتی یک سلام]، قابلیت تفسیر دارد. فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا» (النساء، 59)
– ای كسانی كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چيزی نزاع كرديد آنرا به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد، اين برای شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.
بیتردید اگر کتاب خدا و آن هم ظاهر آیاتش کافی بود، نه تنها هیچ اختلاف و نزاعی بین مؤمنان و مسلمانان رخ نمیداد، بلکه اصلاً خداوند سبحان پیامبری را مبعوث نمینمود که تعلیم دهد، بلکه از آسمان کتاب نازل مینمود تا همگان بخوانند و هدایت شوند:
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)
– همانگونه رسولی در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند، و شما را تزكيه كند، و كتاب و حكمت بياموزد، و آنچه نمیدانستيد به شما ياد دهد.
به عنوان مثال: به غیر از سورۀ توبه، در ابتدای هر سورهای، آیۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» نازل شده است و به حسب ظاهر نیز معنای روشن و سادهای دارد و همگان به آسانی آن را درک میکنند؛ اما معنای تفسیری هر کدام به تناسب آیۀ بعد متفاوت است و راجع به «اسم الله»، آیات متعددی نازل شده، احادیث بسیاری وجود دارد و کتابها نوشته شده است و همچنان جای تفسیر دارد. به عنوان مثال فرمود:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
– و نامهای نیکو (اسمای کمالیه) از آن خداوند است؛ خدا را با آن بخوانيد، و آنها را كه در اسماء خدا تحريف میكنند رها سازيد؛ آنان به زودی جزای اعمالی را كه انجام میدادند میبينند.
ظاهر آیه، بسیار آسان و روان است و معنایش را همگان میفهمند، اما حضرت امام صادق علیه السلام، در تفسیر و تأویل این آیه فرمودند:
«نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى اَلَّتِي لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا» (اصول کافی / ترجمه مصطفوی ; ج ۱ ص ۱۹۶)
– سوگند بخدا مائيم آن نامهاى نيكو كه خدا عملى را از بندگان نپذيرد مگر آنكه با معرفت ما (شناخت ما و نیز تعلیم و راهنمایی ما) باشد.
همچنین، در سوره فاتحه (حمد)، آیۀ «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» را میخوانیم و همگان معنای آن را میفهمند؛ اما «صراط مستقیم»، چیست؟ آیا فقط یک معنا یا مفهوم انتزاعی است؟ اگر چنین باشد که کسی نمیتواند در صراط مستقیم گام بردارد! لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در تفسیر و تأویل این آیه فرمودند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ ( الْهُدی )، یهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلونَ» (خطبه غدیر خم)
– ای مردم! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.
سپس سوره فاتح الکتاب (حمد) را از ابتدا تا انتها تلاوت نمودند و فرمود:
«فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیاهُمْ خَصَّتْ، أُولئک أَوْلِیاءُالله الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاهُمْ یحْزَنونَ …» (همان)
– به خدا سوگند این سوره دربارۀ من نازل شده و شامل امامان میباشد و به آنان اختصاص دارد. آنان اولیای خدایند که ترس و اندوهی برایشان نیست … .
- -بنابراین، حتی یک بیت شعر، یا هر جملهای، به ویژه اگر بار علمی داشته باشد، پیامی علیمانه، حکیمانه، اخلاقی و حقوقی داشته باشد و سراسر درس و عبرت باشد، نیاز به تفسیر (باز کردن) دارد، چه رسد به آیات قرآن مجید، که آخرین کتاب هدایت الهی برای همگان در تمامی عصرها و نسلها میباشد و مخالفان تفسیر، میخواهند مانع از فهم و درک بیشتر و هدایت مردم شوند!