پرسش:
در فضای مجازی، پستی منتشر شده که از سی همسر دائم و ده‌ها همسر غیر دائم برای پیامبر اکرم (ص) نام برده است! آیا صحت دارد؟
پاسخ:
“سلمان رشدی، لعنة الله علیه”، به فرمان انگلیس (فراماسون)، کتاب “آیات شیطانی” را نوشت تا ضمن قداست‌شکنی، شایعه‌سازی و دروغ‌پراکنی کند؛ و حواس‌ها را از بیداری اسلامی و قیام علیه استکبار و ظلم جهانی، به ازدواج و … منحرف سازد! و پس از او، سربازان “جناح شیطانی”، در این میدان سر و صداهای بسیاری کرده و می‌کنند. پیاده نظام این جبهه، نوکران بی‌جیر و مواجب و به تعبیری «عمله‌ی آماتور ظلمه”ی آنها [که طبق تحقیقات منشأ اصلی آنها بهایی‌ها هستند] نیز همه ساله، با آغاز ماه صفر و نزدیک شدن ماه ربیع الاول و سالروز میلاد ایشان و البته “هفته‌ی وحدت”، یک هیاهویی در این زمینه و در فضای مجازی راه می‌اندازند و چون نتیجه نمی‌گیرند، سالی چند همسر نیز اضافه می‌کنند تا شاید نتیجه دهد! امسال به سی همسر دائم رسانده‌اند و البته بیشتر جا نداشت، و افزایش را برای سال‌ها بعدی نگه داشته‌اند.
اما، پیش از ذکر تعداد و نام همسران ایشان، به چند نکته‌ی قابل توجه اشاره می‌شود:
- –یکی گفت: «من با تعدد زوجات پیامبر [صلوات الله علیه و آله] به شدت مخالفم»! گفتم: اگر این دفعه با تو مشورت کردند و یا از تو اجازه خواستند، مخالفت خودت را اعلام کن.
- –یک آلمانی پرسید: “چرا ایشان تعدد زوجات داشتند”؟! گفتم: مگر شما نمی‌گویید: «نباید در احوال شخصی دیگران دخالت نمود»، پس به شما چه ربطی دارد که ایشان چند همسر داشتند؟! ببینید که دعوت و پیام ایشان چه بوده است و در برابر جهل و کفر و ظلم چه کرده‌اند و چه فرموده‌اند؟!
- –یک هلندی (رئیس یک شبکه آزاد تلویزیونی)، چند ماه پس از همین جنجال کتاب آیات شیطانی در غرب، گفت: «من به چند کشور شیخ نشین عرب سفر داشتم، آنها نیز با تأسی به پیامبرشان، چند همسر دارند»! به او گفتم: اعراب نیز فرهنگ و رسوم عربی خودشان را دارند و ربطی به پیامبر اسلام ندارد، اما در هر حال مسلمانان نمی‌توانند همزمان بیش از چهار همسر اختیار کنند. ولی، نکته این است که آنها چهار همسر مشخص دارند، ولی شما تقریباً هر هفته در دیسکو، پارتی و …، یک زن اختیار می‌کنید و سالانه با ده‌ها زن رابطه برقرار می‌کنید و البته هیچ کدام مشخص نیستند و هیچ قانون و تعهد شخصی و مدنی نیز بر شما مترتب نمی‌گردد! و حال برای من سؤال است که چرا ازدیاد زنان، برای شما افتخار و نشانه‌ی آزادی و روشنفکری و … می‌باشد، اما برای دیگران بد است؟! گفتم: اروپایی‌ها، تا همین یک قرن پیش، رسماً “حرم‌سرا” داشتند و بدتر آن که زنان فقیر کشور خودشان، و دختران و زنان ربوده شده از کشورهای آسیایی و آفریقایی را مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌دادند و اکنون نیز برده‌داری سنّتی و مدرن، به صورت رسمی و غیر رسمی، در امریکا و اروپا، با شدت بیشتری ادامه دارد و شما بر آن می‌بالید و رسماً اعلام می‌کنید که «دختران و زنان ما، یکی از منابع غنی درآمد ملی ما می‌باشند»! پس از کرونا، تلاش دولت‌ها برای بازگشایی فاحشه‌خانه‌ها، به مراتب بیش از کارگاه‌های تولیدی بود، چرا که موتور چرخه‌ی صنعت گردشگری در اروپا می‌باشند! حالا از تمام اسلام، همین را فهمیدید که ایشان چند همسر داشتند؟!
- –در جلسه‌ای خطاب به دانشجویان خارجی از چند کشور اروپایی گفتم: شما می‌دانید که امروزه در اروپا، در حالی که ازدواج زیر 18 سال را غیر قانونی اعلام کرده‌اید، بسیاری از دختران 13 و 14 ساله، باکره نیستند و نامش را “آزادی جنسی” گذاشته‌اید و آن را نمادی از روشنفکری و تمدن قلمداد می‌نمایید، پس چطور ازدواج در این سنین را برای دختران عرب، در 1400 سال پیش، نوعی ظلم و کودک آزاری و … قلمداد می‌نمایید؟! چرا در کشور شما، ازدواج زیر 18 سال، جرم و کودک آزاری است، اما روابط جنسی دختران 13 و 14 ساله، آزادی قلمداد می‌شود؟!
- –یک ایرانی گفت: من به دعوت پیامبر اکرم [صلوات الله علیه و آله]، به خاطر تعدد زوجات‌شان شک کرده‌ام! به او گفتم: هر موقع ایشان شما را برای خواستگاری و یا به مجلس عروسی دعوت نمودند، شما نپذیر و شرکت نکن! اما ایشان شما و همگان را به “توحید و معاد” دعوت نموده‌اند.
- –به دیگری گفتم: اگر شما ایشان را به عنوان پیامبر اولوالعزم شناخته‌اید و قبول دارید، می‌دانید که آنها در پی هوای نفس و شهوت‌رانی نبودند، و اگر قبول ندارید، برای شما چه فرقی دارد که یک مرد عربی در 1400 سال پیش، چند همسر داشته است؟!
تعدد زوجات پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله:
*- سن عایشه را در منابع تاریخی (به ویژه اهل سنّت)، از 28 سال شروع کرده و به هجده سال رسیده است، و البته در فضای مجازی، به نُه سال، هفت سال و شش سال نیز کاهش داده‌اند!
*- بسیاری از مورخان و راویان اهل سنت نوشته‌اند که عایشه، پیش از ازدواج با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به عقد «جبیر بن مطعم» درآمده بود که به خاطر بداخلاقی، پیش از آن که ازدواج کند و به خانه‌اش برود، از او جدا شده بود و برخی تصریح کرده‌اند که به همین دلیل، باکره نبود. (ابن سعد، طبقات الکبری، ص529؛ الاصابه، ج4، ص356).
*- در بیشتر کتب تاریخی موثق، تعداد همسران ایشان، 9 تا 11 نفر ذکر شده است؛ و البته کنیزانی نیز داشتند؛ چرا که در آن زمان کنیز می‌خریدند و آزاد می‌کردند و …؛ اما داشتن کنیز به مثابه‌ی برقراری رابطه زناشویی با آنان نمی‌باشد. آیا آنان که هزار کنیز آزاد کردند، با هزار زن رابطه داشتند؟!
*- تعداد و چگونگی ازدواج، در هر برهه‌ای، مبتنی بر شرایط “فرهنگ زمانی و محیطی” می‌باشد؛ بنابراین نباید فرهنگ محیطی در آن دوره را با امروز مقایسه و قضاوت نمود، هر چند که بیان شد، امروزه تعدد زوجات مردان [و حتی زنان]، در شرق و غرب عالم، به مراتب بیشتر است.
*- “ازدواج – چه دائم و چه موقت”، همیشه مبتنی بر عشق و عاشقی یا برای برقرار روابط جنسی نبوده و نیست. چنان که به غیر از عایشه، تمامی همسران ایشان مُسنّ بوده‌اند.
چه بسا ازدواجی به خاطر قوانین و حقوق مترتب بر آن (محرمیت با خانواده، نفقه، ارث و …) صورت پذیرد؛ چه بسا ازدواج برای اهداف اقتصادی و یا حتی سیاسی صورت پذیرد و … . چنان که در میان اعراب رسم بر این بود که خانواده‌ی زن، از داماد حمایت می‌کردند و ابوبکر به همین دلیل از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله خواستند که با دخترش عایشه ازدواج نماید، تا قبیله‌ی او، از ایشان حمایت کنند.
نکته:
اگر چه مطالعه‌ی تاریخ انبیا، اوصیا و اولیای الهی و حتی چهره‌های برجسته‌ی تاریخی [حق یا باطل] خوب و لازم است و مطالعه و تحقیق درباره‌ی ازدواج و همسران پیامبر اکرم یا امامان علیهم السلام نیز هیچ اشکالی ندارد، و حتی گاهی آگاه کننده از شرایط می‌باشد، اما توجه داشته باشیم که هیچ نقشی در “معرفت، ایمان و پذیرش، یا عدم پذیرش دعوت آنان ندارد.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، هیچ گاه ما را به شمارش همسرانشان دعوت ننموده‌اند، و غالب مسلمانان جهان نیز نمی‌دانند که ایشان چند همسر داشته و نام یا سنّ آنها چقدر بوده و چرا با آنان ازدواج نموده‌اند، اما مسلمان هستند.
دعوت ایشان «قولوا لا إله إلاّ اللّه تُفلِحوا – بگویید: إله (معبودی) جز الله نیست، تا رستگار شوید» بوده است و کتاب آسمانی ایشان، قرآن مجید می‌باشد که سراسر خداشناسی، معادشناسی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، حقوق و اخلاق فردی و اجتماعی می‌باشد، و به تفکر، تعقل، علم و پرهیز از تسلیم در برابر هوای نفس، و بندگی طواغیت و پذیرش یاوه می‌باشد.
