یگانه عامل ترس از مرگ، جهل و نادانی ما است. چرا که تصور میکنیم با مردن، زندگی ما پایان مییابد. حال آنکه مرگ به معنای فنا و نابودی نیست؛ بلکه مرگ حیات دوباره و انتقال از یک جهان به جهان دیگر است. واقعیت اینست که زندگى دنیا، مقدّمهاى براى زندگى آخرت است. اگر از آن بـراى کمال یافتن و بزرگ شدن بهره بردیم، پیروزی و رستگاری را از آن خود کردهایم در غیر اینصورت خود را باخته حساب کنیم. ترس از مرگ، کاملاً طبیعی است. چنان که عشق و دلبستگی به زندگی کاملاً طبیعی است. اگر میترسیم به خاطر آنست که برای کمالات دنیوی زیان دارد و اصل حیات و زندگی ما را تهدید میکند. از طرفی، چون شناختی از مرگ نداریم هراسناک و وحشتزده هستیم. اما مرگ برای برخی که حقیقت آن را یافتهاند متفاوت است و خیلی راحت همانند بوییدن گلی، جان را تقدیم جناب عزراییل (ع) میکنند. در اینجا به مواردی که باعث وحشت از مرگ میشود میپردازیم.
دلایل ترس از مرگ
ترس از چگونگی خود مرگ
هیچ انسانی مرگ را تجربه نکرده است؛ بنابراین نگرانی انسان از کیفیت مرگ و جان دادن طبیعی است. چون نمیداند که جان دادن یعنی چه و جدایی جان از جسم چگونه است. امام در توصیف مرگ میفرماید:میهمانی ناخوانده و ناخوشایند است. دامش را همه جا گسترده، با درد و رنج محاصرهمان کرده است. کابوس مرگ، با قدرت تمام، به حریم هستی انسان وارد شده و با لشکری از بیماریها و دردهای جانکاه، طعم تلخش را میچشاند. (۱)
یکی دیگر از عوامل نگرانی مؤمنان از مرگ، گناهان بسیارش است. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: چنان مباش که به خاطر گناهان زیاد خود، مرگ برایت ناخوشایند باشد
نگرانی از نقص و کمبود عمل
ائمه اطهار (ع) تاکید بسیار بر جمعآوری توشه داشتهاند چرا که هر چقدر هم زیاد باشد، نسبت به طولانی بودن راه ناچیز است. امام علی (علیهالسلام) میفرماید: بدان که راهی سخت در پیش داری. تا میتوانی توشه برگیر و بار گناه خود را سبک کن که سنگینیاش رنجآور است. تا میتوانی به آن سرای توشه بفرست. بدان که در مقابلت گردنههای سخت وجود دارد که باید سبکبار بوده و توشه راه داشته باشی. (۲)
دنیای آباد، آخرت ویران
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: فردی از ابوذر پرسید: چرا از مرگ میترسیم؟ پاسخ داد: براى این که دنیا را آباد کرده اید، و آخرتتان را ویران. طبیعى است که دوست ندارید از نقطه آباد به مکان ویران منتقل شوید. (۳)
عشق به زندگی
انسان زندگی و جهان و زیباییهای آن را دوست دارد و آرزویش است که برای همیشه زنده بماند. انسان در بدترین شرایط هم دل از زندگی برنمیکند و میخواهد که باقی باشد. امام علی (علیهالسلام) میفرماید: انسان سرانجام از همه لذتهای دنیا سیر میشود، جز لذت زندگی. برای اینست که هیچ کس در مرگ آسایش نمیبیند. (۴)
دلبستگی شدید به دنیا
یکی دیگر از عوامل مهم ترس از مرگ، دلبستگی شدید به دنیاست به گونهای که از آخرت خویش کاملا غافل و حیات دنیوی را هدف نهایی خود قرار دهد. چنین انسانی برای بهرهمند شدن هرچه بیشتر از لذایذ دنیوی، به دنبال زندگی ابدی در این دنیاست و از فرارسیدن مرگ خویش در نگرانی و اضطراب است، زیرا میپندارد که مرگ پایانبخش تمام لذتهایش است و او را دلبستگیهایش، برای همیشه جدا میسازد. قرآن کریم دنیا را با تمام نعمتهایش ناچیز، و آخرت را برتر معرفی میکند:سرمایه زندگی دنیا ناچیز و سرای آخرت برای کسی که پرهیزکار باشد بهتر است. (۵)
دست نیافتن به آرزوها و اهداف
امیرالمومنین (علیهالسلام) مرگ را عاملی برای نرسیدن انسان به آرزوها و اهداف خود معرفی کرده و آنها را بر باد رفته میداند و میفرماید: مرگ میان شما و اهدافتان فاصله میاندازد. (۶) این مسئله خود باعث ترس از مرگ میشود.
ترس از شرایط و موقعیت مرگ
انسان گاهی علاوه بر خود مرگ، از شرایط خاص مرگ نیز نگران است. مانند مرگ تصادفی و نابهنگام، مرگ با بیایمانی، مرگ در بستر یا در میدان جهاد، مرگ پس از بیماری طولانی، کشته شدن به دست دیگران، مرگ در غربت و تنهایی. همانا گرامیترین مرگها کشته شدن در راه خداست. هزار ضربه شمشیر خوردن در راه خدا بر من آسانتر است، تا در بستر مُردن. (۷)
حوادث پس از مرگ
یکی دیگر از عوامل نگرانی و ترس و اضطراب مردم نسبت به مرگ، نگرانی از حوادث پس از مرگ است. قسمتی از این حوادث مربوط به این دنیاست از قبیل: بی سرپرست ماندن فرزندان، تقسیم و تصرف اموال، و بخشی دیگر مربوط به دنیاست از قبیل: عذاب قبر و مشکلات حساب و کتاب قیامت.
ترس از مرگ در کفر و گمراهی
عاقبت بخیری و دیندار مُردن یکی از دغدغههای مردم است که آیا تا دم مرگ دیندار خواهم بود؟ بنده خوبی باقی میمانم؟ امام علی (علیهالسلام) میفرماید: از خدا چنان که شایسته است، پروا کنید و بکوشید که جز بر مسلمانی نمیرید. (۸)
بدان که راهی سخت در پیش داری. تا میتوانی توشه برگیر و بار گناه خود را سبک کن که سنگینیاش رنجآور است. تا میتوانی به آن سرای توشه بفرست. بدان که در مقابلت گردنههای سخت وجود دارد که باید سبکبار بوده و توشه راه داشته باشی
ناآگاهی از حقیقت مرگ
از عوامل مهم ترس از مرگ آنست که انسان از حقیقت مرگ، که انتقال از سرای فانی به سرای باقی است، غافل است و میپندارد که با مرگ، هستی او پایان میپذیرد. طبیعی است که چنین انسانی که به صورت فطری خواستار بقا و زندگی جاودان است، از فرارسیدن مرگ در هراس خواهد بود. امام هادی (علیهالسلام) به یکی از یاران خویش که در بستر بیماری بود و از ترس مرگ، بیتابی کرده و میگریست، فرمود:ای بنده خدا، از مرگ میترسی به دلیل آنکه حقیقت آن را نمیشناسی. (۹)
کثرت گناه
یکی دیگر از عوامل نگرانی مؤمنان از مرگ، گناهان بسیارش است. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: چنان مباش که به خاطر گناهان زیاد خود، مرگ برایت ناخوشایند باشد. (۱۰) بنابراین اگر گناهکار نباشی نباید از مرگ باک داشته باشی که تو به سوی آن بروی یا او به سوی تو گام بردارد. (۱۱)
منبع: تبیان
پینوشت:۱- نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۰.۲- نهجالبلاغه، نامه ۳۱.۳-کافی، ج ۲، ص ۴۵۸.۴- نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۳.۵- نساء، ۷۷.۶- نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۰.۷- نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۳.۸- نهجالبلاغه، خطبه ۱۱۴.۹- معانیالاخبار، ص ۲۹۰، ح ۹.۱۰- نهجالبلاغه، حکمت ۱۵۰.۱۱- نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۵.
یک پاسخ
در مورد موضوع ترس از مرگ، مطلب بسیار مفید و مختصر ارائه نمودید.
یکی از سوالهاییکه نیاز به پاسخ دارد این است که چرا اعتقاد به قیامت و حساب و کتاب به عنوان سازوکاری برای تربیت و اصلاح جامعه در اسلام کارایی خود را نسبتا از دست داده است؟.
امیدوارم که پاسخ متناسب برای این پرسش ارائه نمایید.
تشکر و سپاس