پرسش:
از طرفی مدعی هستیم اسلام دین کاملی است و از طرف دیگر در اسلام هیچ راهکار عملی برای ابطال سحر، جادو و طلسمات وجود ندارد و در نهایت از هرکه میپرسیم ما را به ساحران شیطان پرست ارجاع میدهند
پاسخ:
الف – آیا برای شناختن دین اسلام و فهم کامل بودنش، به هیچ موضوع دیگری به غیر از سحر و طلسم و راهکارهای ابطال آن، توجه نشده است؟!
ب – آیا مردمان در تمامی شئون فردی و اجتماعی و امور زندگی خود، هیچ معضل دیگری به غیر از سحر و طلسم و هیچ کار دیگری به غیر از ابطال آن ندارند؟!
ج – آیا تمام اسلام را در قرآن مجید و احادیث و آموزههای اهل عصمت علیهم السلام، مطالعه نمودهاند که حکم قطعی میدهند: «اسلام هیچ راهکاری برای ابطال سحر و طلسم ندارد؟!»
د – از چه کسانی پرسیدهاند که آنها را به ساحران شیطانپرست ارجاع دادهاند؟! از اسلامشناسان مؤمن، عُلما و فقها پرسیدهاند، یا از همان شیطانپرستان یا از افراد جاهل (نادان و بیخرد) پرسیدهاند؟!
ھ – آیا اصلاً میدانند که سحر (جادو) و طلسم چیست؟!
سحر و طلسم
یک – سحر یا جادو و نیز طلسمات، فقط و فقط یک «صنعت» است؛ یعنی آثار و خواصی از چیزهایی را میشناسند که دیگران نشناختهاند و آنها را به کار میگیرند، و چون عموم چنین علمی ندارند، آن را خارق العاده میبینند و نام سحر و طلسم بر آن میگذارند.
دو – سحر یا جادو، در بیشتر موارد، تسخیر چشم و بینایی یا حتی روان سحر شونده میباشد و واقعیت خارجی ندارند. چنان که در هیپنوتیزم نیز میتوان بینایی یا روان کسی را به تسخیر درآورد؛ و البته برخی برای این تسخیر، با اجنّه نیز مرتبط میشوند!
در قرآن مجید تصریح شده که وقتی ساحران در رویایی با حضرت موسی علیه السلام، ریسمانهای خود را بر زمین انداختند، بر قوۀ تخیل بینندگان تصرف کردند تا خیال کنند آنها حرکت میکنند:
«قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى» (طه، 66)
– گفت: شما اول بيفكنيد، در اين هنگام طنابها و عصاهايشان بخاطر سحرشان، سبب شد تا بیننده خیال کند آنها حركت میكنند!
اثر نیّت
رابطۀ نیّت با عمل، مثل رابطۀ روح و جسم است. برخی از مردم، به آثار چیزها و کارها توجه دارند، اما به آثار نیّت، توجه لازم را ندارند.
هر عبادت و عمل صالحی، با نیّت «قربة الی الله» مقبول و مؤثر واقع میشود؛ چنان که اعمال بد نیز، با نیّت بد عمل کننده، بد میشوند؛ نه صرفاً با شکل ظاهری یا فیزیک اعمال.
*- اگر کسی موی گربه، دندان سگ، پهن گاو و استخوانی از مُرده را در هم پیچید و برای طلسمی در خانهای جاسازی کرد، آن نیّت شیطانی اوست که به این ترکیب اثر سوء میدهد، وگرنه این عناصر در طبیعت فراوانند و چنین اثری ندارند؛ چنان که یک «بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ» با توجه و نیّت خالص، خیلی چیزها و آثارشان را متغیر میسازد.
خود طلسمی
چنان که در آیات متعددی تصریح شده است، تا خودت نخواهی، هدایت نمیشوی و تا خودت نخواهی، گمراه نمیگردی؛ نه پیامبری میتواند تو را به جبر مؤمن سازد، و نه ابلیس لعین و هیچ شیطان جنّ یا انس دیگری میتواند تو را به زور کافر و عاصی نماید.
طلسم نیز همینگونه است، همین که کسی فکر، ذهن و قلبش را متوجه طلسمات نماید، به عمد خودش را به دام طلسم میاندازد.
به پیامبران میگفتند: «شما و پیروانتان را بد شگون میدانیم»، و آنها میگفتند: «این طائر شوم و بد شگونی، با خود شماست – از خودتان است!»
«قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (یس، 19)
– [پیامبرانشان] گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بينديشيد! بلكه شما گروهی اسرافكاريد.
راهکارهای رهایی و ابطال
آنان که میگویند: «اسلام راهکاری نداده»، آشنایی زیادی با آموزههای اسلامی ندارند!
سحر و جادو و طلسم، کار شیطان است، البته نه فقط ابلیس لعین، بلکه شیاطین جنّ و شیاطین از نوع انسان که پنهانی کار میکنند! در قرآن کریم فرمود: «شما آنها را نمیبینید، اما آنها شما را میبینند»!
اما خداوند متعال، بندگان مؤمنش را در برابر این دشمنان و دشمنیهای پنهانی آنان، رها ننموده و بیسلاح نگذاشته است. اولاً اعلام نمود که «آنها هیچ سلطهای بر بندگان مؤمن و متوکل من ندارند، بلکه سلطۀ آنان فقط بر کسانی است که خودشان ولایت آنان را گردن مینهند» (النّحل، 99 و 100» و ثانیاً فرمود که مکرر بگویید: «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» و از شرّ شیاطین آشکار و پنهان انس و جنّ، به خدا پناه ببردید. فرمود:
«وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ * وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» (المؤمنون، 97 و 98)
– و بگو پروردگارا من از وسوسههای شياطين به تو پناه میبرم * و پروردگارا! از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مىبرم.
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * … * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ» (سوره النّاس)
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * … * وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ * وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» (سوره الفلق)
یک – وسوسههایی که موجودات پنهانی (خنّاس) یا به صورت پنهانی القاء میکنند – وسوسههایی که به سینۀ مردمان القا میکنند – دمیدن در گرهها و حسادت افراد حسود، همه دشمنیهای پنهان و از سنخ همان سحر و طلسم میباشند.
دو – اگر چه در برابر تمامی اینها به «گفتن – قُلْ» فرمان داده شده است، اما مقصود فقط لفظ نیست، هر چند که آن نیز آثاری دارد، بلکه بیان احوال و رویکرد قلب میباشد.
همین که بگویی: «أَعُوذُ بِاللَّهِ – رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ – إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ»؛ تحولاتی رخ میدهد که به چشم سَر نمیبینی! در قلعۀ امن الهی قرار میگیری که هیچ شیطان جنّ و انسی، نمیتواند به آن نفوذ کند و به تو ضربه بزند.
تلاوت قرآن مجید:
از یک سو فرمود: «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ – پس چون قرآن مىخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه بر» (النّحل، 98)؛ چرا که هنگام رویکرد به کلام الله، شیاطین جنّ و انس، بیشتر عصبانی میشوند و حمله میکنند؛ و از سویی دیگر فرمود:
«وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا» (الإسراء، 45)
– و هنگامی كه قرآن میخوانی، ميان تو و آنها كه ايمان به آخرت ندارند حجاب ناپيدائی قرار میدهيم!
*- دقت شود که میفرماید اولاً حجاب (پردۀ جدا کننده و پوشاننده) قرار میدهیم، و هم آن حجاب، خودش مستور و پنهان است؛ یعنی به چشم سر دیده نمیشود یا با حواس پنجگانه حس نمیشوند.
*- بنابراین، در قرآن مجید و آموزههای اسلامی در احادیث، راهکارها و حتی دعاهای بسیاری برای رهایی و ابطال سحر و طلسم وجود دارد که اصل بر محفوظ ماندن از نفوذ و ورود است و سپس بر ابطال، چنان که در سلامتی، اصل محافظت از سلامتی برای بیمار نشدن میباشد و سپس مداوای بیمار مبتلا به بیماری.