پرسش:
چرا امام حسین علیه‌السلام نتوانست لشکر بزرگی جمع کند ولی مختار توانست؟

پاسخ:

حتی پاسخ اجمالی به این پرسش، مستلزم توجه به جهات گوناگونی می‌باشد که حتی اشاره به فهرست خلاصۀ آنها نیز در این مجال میسر نمی‌باشد، چرا که دو جریان، در دو زمان، در دو جبهه، در دو شرایط کاملاً متفاوت و با اهداف جداگانه می‌باشند و هر کدام باید جداگانه بررسی و طرح شوند؛ اما در عین حال فقط به چند نکته توجه داده می‌شود:

●- سیدالشهداء علیه السلام، برای لشکرکشی و جنگ عزیمت ننمودند که لشکر فراهم کنند؛ بلکه قصد خروج از مدینه به مکه داشتند که متوجه شدند صدها نفر مأمور، در زیر لباس احرام، شمشیر آورده‌اند که ایشان و نزدیکانشان را در مسجدالحرام به قتل رسانند؛ لذا از عزیمت به مکه نیز منصرف شدند و قصد نواحی مرزی را داشتند که بزرگان کوفه متوجه شدند و از ایشان تقاضا نمودند به کوفه بیایند که همگی حکومت پدر را تجربه کرده‌اند و با یزید لعنة الله علیه و حکومت شام و همچنین با حکومت عبدالله ابن زبیر در حجاز مخالفت دارند و … . اما کوفیان عهد شکستند، ترسیدند، خود را فروختند و لشکریان عمر سعد، راه ایشان را در کربلا بستند و با رسیدن لشکریان شام، همگی را قتل عام نمودند و بازماندگان را به اسارت بردند.

●- اگر امام حسین علیه السلام قصد لشکر کِشی داشتند، خانواده، دختران و زنان را به همراه نمی‌بردند، بلکه فقط با سپاهیان و با تجهیزات نظامی حرکت می‌نمودند، هر چند تعدادشان اندک بوده باشد.

●- مسألۀ ایشان جنگ با یزید لعنة الله و لشکریانش نبود، بلکه عدم بعیت با او بود؛ چنان که در تشریح علت عدم بعیت فرمودند:

«إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِکَةِ… وَ یَزیدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ المُحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَ مِثْلِی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ» (فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18)

– ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جایگاه رفیع رفت و آمد فرشتگانیم… در حالى که یزید مردى است، فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان؛ او کسى است که آشکارا مرتکب فسق و فجور مى شود. بنابراین، هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بیعت نخواهد کرد.

*- دقت شود که فرمودند: «نه فقط من با یزید بعیت نمی‌کنم، بلکه هیچگاه مثل منی، با مثل یزیدی نیز بیعت نمی‌کند» – و این درس بزرگی برای همگان در طول تاریخ می‌باشد.

●- حرکت ایشان، صرفاً به خاطر عدم بیعتی سیاسی نبود، بلکه احیای اسلام و اصلاح وضعیت اسف‌بار مسلمانان، با امر به معروف (ولایت حق) و نهی از منکر (ولایت باطل) بود، چنان که فرمودند:

«إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی» (الفتوح، ج5، ص21؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، ج1، ص189 ـ 188 و …)

– من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم؛ می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم.

نکتۀ مهم

اگر چه بی‌دینی، بی‌بصیرتی و بی‌وفایی مردم مکه و مدینه، نه تنها کمتر از کوفیان نبود، بلکه بیشتر هم بود، چرا که ایشان را به خوبی می‌شناختند و حتی دوست داشتند و گریه‌کنان درخواست و نصحیت می‌کردند که بعیت کن و نرو؛ اما امام زمان خویش را همراهی و حمایت نکردند؛ اما نکتۀ بسیار مهم‌تری که نباید مغفول بماند، تناسب کیفی نیروها، با هدف و اهداف یک حرکت می‌باشد، نه الزاماً کمیّت و تعداد آنها!

این قیام عظیم، با این اهداف بلند که برای زنده کردن اسلام برای همیشه و روشن نگه‌داشتن چراغ هدایت و تداوم حرکت کشتی نجات برای جهانیان در طول زمان به انجام رسید، لشکر فراوان نمی‌خواست، بلکه شخصیت‌های والا مقام، دانشمند، مؤمن، متقی، بصیر، مجاهد و صبوری چون حضرات امام سجاد، ابوالفضل العباس، زینب کبری، علی اکبر، سایر پسران امیرالمؤمنین علیه السلام، پسران ام البنین، پسران حضرت زینب و … علیهم السلام، نوجوانانی چون قاسم و عبدالله و … در میان خویشاوندان و رجالی چون: حبیب ابن مظاهر، زهیر بن قین، سلیم بن قیس، وهب و … در میان اصحاب، و حتی تائبانی چون جناب حرّ و پسرانش لازم داشت، که متأسفانه در میان امت بزرگ مسلمان، بسیار اندک بودند.

مختار

1- هدف اصلی مختار، فقط انتقام از جنایتکاران کربلا بود.

2- مختار نیز لشکریان فراوانی نداشت، بلکه ابتدا قاتلان را به دام می‌انداخت و به سزای جنایاتشان می‌رساند.

3- مردم کوفه، پس از واقعه و فاجعۀ کربلا، از پیمان شکنی و خیانت خود پشیمان شده بودند، تا جایی که عده‌ای گروه «توّابین» را تشکیل دادند و بسیار دیگر هنگام به میدان آمدند و همگی کشته شدند و عده‌ای دیگر به مخالفت با عبیدالله بن زیاد و سایر حاکمان کوفه پرداختند و عده‌ اندکی نیز به سپاه مختار پیوستند.

4- موفقیت‌های مختار در تقاص جنایتکاران و کشتن سرانی چون عمر سعد، شمر، خولی، حرمله و … سبب شد تا مردم کوفه از او حمایت کنند تا حکومت کند، اگر چه به او نیز خیانت کردند.

●- بنابراین، اهداف و برنامه‌های سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، علل حرکت، تشکل کیفی نیروها، زمان، شرایط حاکم برای هر کدام، چگونگی محاصره و ترور و …، به هیچ وجهی شباهت با قیام مختار ندارد که قیاس شوند.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=53657

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب