پرسش:
امام خمینی رحمة الله علیه و رهبر معظم انقلاب و بسیاری از علما، حضور اجتماعی زنان را با رعایت پوشش و عفاف، بلا اشکال دانستهاند، اما در برخی از روایات، به خانهنشینی توصیه شده است؟
پاسخ:
●- امروزه حتی غربیها نیز میگویند: «خانواده، اولین و مقدسترین کانون اجتماعی میباشد».
آیا میتوان همسرداری و تربیت فرزندان را مهمترین و مؤثرترین فعالیت اجتماعی به حساب نیاورد، اما حضور بیجهت بانوان با حجاب یا بدحجاب و مراودۀ بیدلیل با نامحرمان را فعالیت اجتماعی قلمداد نمود؟!
●- فقها و مراجع، فتاوا را از آیات و روایت استنباط و استخراج مینمایند؛ بزرگانی چون امام خمینی رحمة الله علیه، امام خامنهای و سایر فقها و مراجع، این دسته از روایات را نیز خواندهاند.
فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نیز سیاسی بانوان، همیشه و در همه جا، مورد بحث و چالش بوده و هست و بسیاری در آن دچار افراط یا تفریط شدهاند؛ تا جایی که تا همین صد سال پیش یا کمتر، بانوان در کشورهای مدعی تمدن و تجدد، حتی حق رأی نداشتند، چه رسد به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی!
بانوان امریکایی، روز هجدهم آگوست سال 1920 یعنی روز تصویب نوزدهمین متمم قانون اساسی، حق رأی یافتند!
بانوان در نیوزلند، با این که اولین کشوری بود که در سال 1893 حق رأی زنان را به رسمیت شناخته بود، تا سال 1919 حق نامزدی در مجلس را نداشتند.
حق رأی بانوان بریتانیایی، در سال 1918 به تصویب رسید، البته به شرطی که بیش از 30 سال داشته باشند، در حالی که سنّ رأی برای مردان، 20 سال بود!
حق رأی بانوان در آلمان، در سال 1918 به تصویب رسید، و «شارل دوگل»، سیاستمدار فرانسوی، برای نخستین بار در سال 1944 این حق را برای زنان به رسمیت شناخت، یعنی 26 سال پس از آلمان!
ژاپن در سال 1924 و چین در سال 1928، حق رأی بانوان را به رسمیّت شناختند. در ایران نیز حق رأی بانوان، در سال 1942 (1341) به تصویب رسید!
در کشور به اصطلاح متمدن سوئیس، حق رأی، سی سال پس ایران و در سال 1971 به بانوان داده شد.
اما، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، از بانوان به صورت جداگانه و مستقل، بیعت میگرفتند.
خداوند سبحان در قرآن مجید، تصریح دارد که زنان نیز همانند مردان، مکلف به فعالیت اجتماعی، امر به معروف، نهی از منکر، اقامۀ نماز و پرداخت زکات بودند و هستند:
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (التوبة، 71)
– مردان و زنان با ايمان اولیا (سرپرستان و یاوران) يكديگرند، امر به معروف و نهی از منكر مینمایند، و نماز را بر پا میدارند، و زكات را میپردازند، و خدا و رسولش را اطاعت مینمايند، خداوند به زودی آنها را مورد رحمت خويش قرار میدهد؛ خداوند توانا و حكيم است.
بانوان در اسلام
سبک زندگی بانوان در صدر اسلام، بهترین و گویاترین شرح بر احکام و روایات میباشد:
1- حضرت خدیجه کبری علیها السلام
به عنوان اولین بانو، باید از حضرت خدیجۀ کبری علیها السلام نام برد که حدود 68 سال پیش از هجرت، در شهر مکه متولد شدند.
او هرگز مانند مردم زمانه و قبیلۀ خود، به بتها اعتقادی نداشت و لحظهای بتپرستی در تاریخ زندگی ایشان وجود ندارد، بلکه به دین حضرت ابراهیم علیه السلام بودند. هوش، زکاوت و عقلانیت ایشان به حدی بود که به او لقب «بانوی عاقل و بانوی بانوان قریش» داده بودند و «اُمُّ الیتامی – مادر یتیمها» لقبی است که به خاطر رسیدگی به یتیمان جامعه به او داده بودند. پیش از ازدواج با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به تجارت میپرداخت و از ثروتمندین افراد عرب محسوب میگردید و رسیدگی او به نیازمندان، سبب شهرتشان به کرامت شده بود.
بازوی اقتصادی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله پس از بعثت، با ثروت ایشان قوی شد، چنان که خداوند متعال در این باره فرمود: «وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى – [خداوند] تو را تنگدست یافت و بینیاز گردانید» (الضحی، 8)؛ و البته باید دربارۀ نقش ایشان در پیشبرد رسالت، گسترش دین، دفاع از پیامبر، اسلام و مسلمین و به ویژه نقش ایشان در شِعب ابیطالب، کتابها نوشته شود.
2- حضرت فاطمة الزهراء علیها السلام
حضور ایشان در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی، برای همگان بهترین نمونه جهت شناخت احکام اسلام عزیز دربارۀ بانوان میباشد.
حمایت و نگهداری ایشان از پدر، به حدی بود که ایشان را «امّ ابیها – مادر پدرش» میخواندند – حمایت سیاسی و دفاع میدانی از ولایت و امیرالمؤمنین علیه السلام بود که به مجروحیت و شهادت ایشان منجر گردید – سالها پیش از رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، درآمد حاصله از سرزمین فدک را بین مستمندان توزیع مینمودند و غصب فدک، به خاطر نگاه و امید قشر نیازمند جامعه، به خانه و دست ایشان بود – برای ایراد خطبه فدکیه به مسجد رفتند و در مقابل خلیفه و جمع جوانان مسلمان، آن خطبۀ طوفانی و ژرف را بیان نمودند – توصیه ایشان به تدفین پنهانی و شبانه، عمق دشمنشناسی ایشان را نشان میدهد و … .
سیدة النساء العالمین، با آن سنّ کم، گاه در جبهههای جنگ حضور مییافتند و به مداوای مجروحان میپرداختند، یا به آنها آب میرساندند؛ حضرت فاطمۀ زهرا علیها السلام، در جنگ اُحد، به همراه چهار زن دیگر به میدان نبرد میرود و چون چهرۀ پیامبر را آغشته به خون میبیند، پدر را در آغوش میگیرد و خون از چهرۀ ایشان پاک میکند و چون چشمش به شمشیر خونین علی میافتد، آن را میگیرد و میشوید و میفرماید: «چه خوب جنگیدهای!»
3- حضرت زینب کبری علیها السلام
بیشتر مردم ایشان را به کربلا و پس از آن میشناسند، اما ایشان در حمایت از ولایت حقۀ إلهی، قهرمان بیبدیل در تاریخ میباشند و از چهار امام معصوم، یعنی حضرات امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و امام سجاد علیهم السلام، پیروی، حمایت، محافظت و پرستای نمودهاند.
مواضع ایشان در کربلا، و خطبههای ایشان در کوفه و در شام و مقابل قلدر خونآشام و بدمستی چون یزید لعنة الله علیه، پرده از حقایق و وقایع کربلا و عاشورا برمی دارد، اذهان عمومی مردمان فریب خوردۀ شام را بیدار میکند و زمینهساز سقوط ابرقدرت و طاغوت زمانش میگردد.
4- سایر بانوان مؤمنه در صدر اسلام
امّ عطیّه انصاریه که نامش «نسیبه» بود، گفت: «در هفت جنگ با رسول خدا همراه بودم و مریضان را درمان و زخمهای آنان را پانسمان میکردم و در جاهایی که ساز و برگشان بود، از آنان پذیرایی میکردم و برای آنان غذا میپختم.» (آثار الصادقین، ج23، ص 175)
پس از شکست منافقان در جنگ جمل که علیه خلیفۀ وقت، امیرالمؤمنین علیه السلام به جنگ برخاستند، آن حضرت به 40 زن سلحشور دستور داد تا کلاه و لباس مردانه بپوشند و عایشه را به خانهاش منتقل کنند؛ و عایشه که یک زن بود، فرماندهی آن لشکر را برعهده داشت. لذا معلوم میشود که ایشان لشکری از بانوان سلحشور داشتند.
و البته نقش هر یک از بانوان کربلا، در صبر و مقاومت در میدان مصیبت و سپس در انتشار پیام عاشورا، قابل توصیف نمیباشد، بانوانی چون حضرات فاطمه دختر امام حسن و همسر امام سجاد و مادر امام باقر علیهم السلام، سکینه، رباب، ام کلثوم، رقیه، دختران عقیل به نامهای امّ لقمان، هانى، اسماء، رَمْله و زینب و حتی زن مسیحی و تازه مسلمان شده، به نام «امّ وهب» و دیگران.
زن در خانه
با توجه به نقش و فعالیت اجتماعی بانوان در عصر وحی، صدر اسلام و طول تاریخ، معلوم میشود که مفهوم و مقصود از «زن در خانه» و فضیلت آن، درست بیان و درک نشده است! لذا گمان شده که مقصود از خانه، یک چهاردیواری است که زن باید در آن حبس شود!
مقصود اصلی از خانه، مکان نیست، بلکه منزلت است. خانه یک عرصه وسیع فعالیت اجتماعی، و یک جبهۀ گسترده و یک سنگر مقاوم میباشد. اگر خانه و خانواده فرو ریزد، دیگر چیزی باقی نمیماند و به همین دلیل دشمنان، فرهنگ خانه و خانواده را مورد حمله و هجمۀ همه جانبه قرار دادهاند!
«زن در خانه»، به مقام و منزلت و نیز تکالیف زن در خانه اشاره دارد که یا دختر است، یا همسر، یا مادر و خواهر و دیدیم که هر کدام از بانوان نامی صدر اسلام، در این مقام چه کردند.
متأسفانه با تقلید از غرب، به زنان ما نیز القا کردهاند که ارزش واقعی تو در شبیه شدن به مرد و موفقیت در بیرون از خانه، در رقابت با مردان میباشد. در این اندیشه نادرست، صاحبان جایگاه و مقامات اجتماعی، چون وزیر، وکیل، فرماندار و سرمایهگذار، به عنوان «زنان موفق و برتر»، به اذهان عمومی معرفی میشوند، در حالی که نقش همسران و مادران شهدای گرامی، مادری که همسر و چند فرزند را به میدان فرستاده و همه شهید شدهاند، یا مادرانی که فرزندان مؤمن، مجاهد، دانشمند و فرهیخته، یا جوانان بصیر و غیور تربیت مینمایند، به مراتب حساستر و مفیدتر میباشد.
بنابراین، «زن در خانه»، یعنی زن بیجهت در کوچه و خیابان پرسه نزند – اگر مجبور به حضور در جامعه گردید، حدود حجاب و ملزومات عفاف را رعایت نماید – بیجهت و بدون ضرورت، با هر نامحرمی به گپ و گفت نپردازد – جاذبههای زنانهاش را در معرض دید نامحرمان قرار ندهد؛ نه این که در خانه حبس شود.
●- لازم است حتماً نقش دختران و بانوان مؤمنه، در پیروزی انقلاب، استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، جنگ تحمیلی هشت ساله، مبارزه در برابر انواع فتنههای سیاسی، مدیریت بحران در تحریم و اقتصاد خانواده، حضور اجتماعی و فعالیت در عرصههای گوناگون علمی، تعلیم و تربیتی، معلمی، استادی، نویسندگی، هنر، و حتی تولید و صنعت، مورد تحقیق بیشتر، اطلاعرسانی گستردهتر و مطالعه قرار گیرد.







