پرسش:
بعضی از آیات اشاره دارند که قرآن برای تمام جهانیان است؛ اما در بعضی آیات قرآن را به محیطی منحصر نموده، مانند آیه شریفه «لتنذر ام القری و من حولها»؛ چطوری اینها با هم جمع میشه؟
پاسخ:
«وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَینَ یدَیهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یحَافِظُونَ» (الأنعام، 92)
– و این [قرآن] کتابی است پرفایده، که ما آن را نازل کردیم، تصدیق کننده کتابهای آسمانی پیش از خود است، و [نزولش] برای این است که مردم مکه و کسانی را که پیرامون آنند بیم دهی؛ و آنان که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان میآورند، و آنان همواره بر نمازشان محافظت میکنند.
الف – اولین و مهمترین نکته این است که برای فهم بهتر آیات قرآن کریم یا احادیث، یا هر گزارهای در هر زبان و ادبیات متفاوتی، باید به معنای صحیح کلمات دقت شود. گاه به خاطر کمبود کلمات جایگزین در یک زبان، برای چندین واژه متفاوت، یک معنا را به کار میبرند که صحیح نیست؛ مانند که آن در فارسی، کلمات: «محبّت، مودّت، علاقه و …» را «دوست داشتن» معنا مینماییم، در هر حالی که هر کدام معنای متفاوتی دارند.
●- تفاوت بسیاری وجود دارد بین معنای دو کلمۀ «ذکر و انذار» که اولی به معنای یادآوری و متوجه نمودن است و دومی به معنای هشدار دادن و ترساندن. لذا گاه به تذکر امر شده، گاه به بشارت و گاه به انذار.
ب – نکتۀ بعدی این است که هیچ گاه نباید از وسط یک آیه [یا هر گزارۀ دیگری]، چند کلمه را مورد توجه قرار داد و به قول معروف، جمله را تقطیع نمود! در همین آیۀ مورد بحث، هم به ام القری اشاره شده، هم به اطراف آن و هم به مؤمنان و اهل محافظت از نماز.
*- أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا
میتوانست بفرماید: «مکه»، اما فرمود: «أُمَّ الْقُرَى» تا معلوم شود مکه، برای ابلاغ قرآن کریم و دعوت به توحید و معاد و اسلام، مرکز تمامی شهرها و قریهها میباشد؛ چرا که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در این شهر مبعوث شدند، نزول وحی در این شهر آغاز شد، دعوت از این شهر شروع شد، کعبۀ معظمه که قبله مسلمانان میباشد در این شهر قرار دارد و … . لذا ابلاغ و دعوت نیز باید ابتدا از همین شهر آغاز شود.
*- وَمَنْ حَوْلَهَا
میدانیم که هر دعوتی، هر نحله یا جریانی، ابتدا در یک منطقه رخ میدهد که به آن مرکز گفته میشود و سپس به اطراف نشر مییابد که به آن «حَوْلَهَا» گفته میشود؛ چنان که اگر نوک پرگار را برای رسم دایرهای در نقطهای قرار دهیم، دیگر فرقی ندارد که که شعاع آن چقدر است، یک سانتیمتر است یا به اندازۀ کرۀ زمین یا بزرگتر؛ در هر حال نقطه سوزن پرگار مرکز است و مابقی اطراف آن مرکز.
●- بیتردید هر دعوتی، ابتدا از نزدیک شروع میشود و اختصاصی هم به محیط جغرافیایی ندارد، چنان که فرمود: «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ – و خویشاوندان نزدیكت را انذار كن» (الشعراء، 214)؛ بنابراین، شهر مکه و نیز اطراف آن، اولین مخاطبان وحی و دعوت شوندگان میباشند و در شهر مکه نیز خویشان مقدم قرار گرفتند؛ اما این حصر و محدودیتی نمیآورد که مانع از گسترش دعوت گردد. چنان که وحی شد بفرماید: «وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ … – و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم» (الأنعام، 19)
ج – قرآن مجید، وجوه گوناگونی دارد؛ بخشی از آن معارف است، بخشی ذکر و انذار، بخشی حقوق، فقه و احکام، بخشی اخلاق، بخشی تاریخ و …؛ در آیاتی، از یک شخص میفرماید، مثلاً از ابراهیم، موسی، عیسی و انبیاء علیهم السلام یا فرعون و ابولهب، سامری و … – در آیاتی به یک جامعه اشاره دارد، مانند: مؤمنان، کفار، مشرکان، منافقان و جاهلان – در آیاتی دستورالعملهای فردی دارد و در آیاتی دستور العملهای جمعی و … .
میفرماید: این کتاب برای همگان نازل شده، اما فقط متقیان را هدایت میکند – این کتاب برای مؤمنان شِفا و رحمت است، اما بر ظالمان، جز بر خسرانشان نمیافزاید و میفرماید این کتاب برای تمامی عالمیان تبیین و روشنگری است، اما برای متقیان، وعظ یا همان پند هدایت کننده است:
«هَذَا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ» (آل عمران، 138)
– این [کتاب] بیانی (روشنگری) است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزكاران!
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله که دریافت و ابلاغ کنندۀ قرآن مجید، دعوت کننده به سوی اسلام، و تعلیم دهندۀ کتاب و حکمت میباشند نیز تکالیف و رسالتهای گوناگونی دارند؛ نسبت به خودشان، نسبت به نزدیکان، نسبت به اهالی شهر مکه و اطرافیان و نسبت به جهانیان؛ لذا در هر آیه، به وجه، تکلیف و رسالتی اشاره میشود که منافاتی با وظایف دیگر ندارد؛ به عنوان مثال فرمود:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (الأنبیاء، 107)
– و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.
«یا أَیهَا النَّبِی جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ» (التوبة، 73)
– اى پیامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است.
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ …» (الحدید، 25)
– همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان [ترازوی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند … .
و دهها آیۀ دیگر، که هر کدام به تکلیف، مأموریت و رسالتی اشاره دارد؛ لذا نباید آنها را در برابر هم قرار داد و مغایر با یک دیگر دانست!
●- بنابراین، اگر در آیهای فرمود که این پیامبر من! تو مأموری که رسالت و دعوت را از ام القری که مکه میباشد شروع کنی و آن هم ابتدا خویشاوندانت را دعوت نمایی، سپس اطراف مکه را دعوت نمایی، بدین معنا نیست که دایرۀ دعوت تو، به این محیط جغرافیایی کوچک محدود است و حق نداری دین خدا را گسترش دهی و جهانیان را دعوت نمایی!
از اینرو، در بارۀ کتابش فرمود:
«وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِینَ» (القلم، 52)
– در حالی كه این (قرآن) جز مایه تذکر (پند بیدار کننده) برای جهانیان نیست.
و در بارۀ جهانی و همیشگی بودن رسالت پیامبرش فرمود:
«تَبَارَكَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیكُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا» (الفرقان، 1)
– پر بركت (خیر پایدار و زوال ناپذیر) است كسی كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا جهانیان را انذار كند.
●- بنابراین، فرمود: «وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا»، یعنی دعوت را از مکه و سپس اطرافش شروع کن، در مکه نیز از خویشاوندان شروع کن، لذا این فراز از آیه، به نقطۀ شروع اشاره ندارد، نه به محدوده یا نقطۀ پایان.
«قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیكُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یحْیی وَیمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (الأعراف، 158)
– بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، همان خدائی كه حكومت آسمانها و زمین از آن او است، معبودی جز او نیست، زنده میكند و میمیراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیامبر درس نخواندهای كه ایمان به خدا و كلماتش دارد؛ و از او پیروی كنید تا هدایت یابید.







