پرسش:
چرا بعضی از کسانی که اهل گناه هستند و نه به واجبات پایبندند و…خداوند همه چیز بهشون میده و غرق نعمت هستند، در حالی که کسانی که اهل نمازند و حلال و حروم سرشون میشه و…، گرفتاریهاشون بیشتره و خدا کمک نمی‌کنه که زندگیشون بهتر بشه؟ (پاسخ‌‌های خداوند متعال در قرآن را بخوانید)

پاسخ:

مؤمنان، در چارچوب بندگی خدا و اطاعت از حدود الهی زندگی می‌کنند و به زندگی پاک (حیات طیبه) در دنیا و سعادت ابدی می‌رسند؛ اما کفار از راهی که بتوانند درآمدی کسب می‌کنند، و برایشان کسب حلال با درآمد به واسطۀ رانت، رشوه، ربا، کم‌فروشی، دزدی، کلاهبرداری، دورغ … و حتی جنگ، ترور، قتل عام، نسل‌کُشی، کودک کُشی، چپاول سرمایه‌ها و ثروت دیگران، تحریم و بلوکه کردن اموال دیگران و … فرقی نمی‌کند و البته به نتایج اعمال و ظلم‌های خود می‌رسند.

نباید در قالب پرسش، به خداوند سبحان افترا بست و علیه او حکم صادر نمود! اگر دقت کنید ابتدا دو پرسش مطرح شده که قابل بررسی و پاسخ است و سپس یک حکم قطعی صادر شده که «خدا به بندگان مؤمنش کمک نمی‌کند»! و این دروغ [کذب] و افترای به اوست که تنها موجب گمراهی و خسران در دنیا می‌گردد، بلکه در آخرت می‌پرسد: «چرا چنین افترایی را به من نسبت دادی و چنین قضاوت غلطی دربارۀ من کردی و چنین حکم ظالمانه‌ای را علیه من صادر کردی؟!» و گوینده و تهمت زننده (مُفتری)، باید پاسخگو باشد. افترای به او، بزرگترین ظلم است:

«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ» (العنکبوت، 68)

ترجمه: چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بسته يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟!

●- باید به جای پیش داوری نشأت گرفته از تبلیغات دروغ، از کفار پرسید که آیا واقعاً در امنیت، نعمت و رفاه هستید؟! پس این همه بدبختی، فلاکت، فقر، گرسنگی، بی‌خانمانی، آوارگی، ناامیدی و ترس از آینده، ناامنی و اعتراضات، آن هم در قلب امریکا و کشورهای اروپایی برای چیست؟! این 99 درصدی‌های امریکا که تعدادشان از 999 در هزار نیز بیشتر است، و این به اصطلاح جلیقه زردهای فرانسه، یا کودکان دانش آموز انگلیسی که غذای روزمره خودشان را از سطل‌های زباله جمع می‌کنند و این چادرنشینان در نیویورک و … کیانند؟!

●- باید به جای پیش داوری نشأت گرفته از ضد تبلیغ‌های دورغ، از مؤمنان پرسید که آیا واقعاً احساس رها شدگی می‌کنید و گمان دارید که خداوند متعال شما را یاری نمی‌کند؟! اگر بگویند: «اگر بگویند: خداوند رحمان و رحیم ما را نصرت می‌دهد و ما خودمان آن رفاهی را که سبب دوری از او شود از او نخواسته و نمی‌خواهیم، چه؟!»

●- برخورداری یک عده از امکانات و رفاهیات نسبی و گذرا، و عدم برخوردای یک عدۀ دیگر [چه مؤمن باشند و چه کافر]، دلایل بسیار متعدد و گوناگونی دارد و نمی‌توان همین‌طور شعاری مردمان جهان را به دو دسته تقسیم نمود و حکم داد که کفار مرفه و مؤمنان فقیر و گرفتارند!

1- فرمود: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى – و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست / النّجم، 39»؛ بنابراین، اگر جامعۀ کافری، به همین دنیایی که قبولش دارد توجه کنند – بر رشد علمی خود بیفزایند، تولید کند، صنایع و کشاورزی و … را رونق دهند – قدرت اقتصادی، نظامی، تسلیحاتی و تبلیغاتی خود را افزایش دهند – قانونمند باشد و نظم اجتماعی را رعایت کنند – حتی به ممالک دیگر برای سلطه چپاول حمله کند …، و در مقابل جامعه و ملتی، به بهانۀ آخرت، دنیا را نیز رها کنند – تنبلی و تن‌پروری کنند – صبح تا شب تسبیح بفرستند و شب تا صبح نماز بخوانند، اما بی‌فکر، بی‌سواد، بی‌بصیرت، بی‌تلاش و … باشند – علیه ظلم به خود قیام و ایستادگی ننمایند و تن به ذلت بدهند تا لقمه نانی به سویشان پرت شود؛ معلوم است که زندگی یکسانی نخواهند داشت.

2- یاری خداوند متعال مشروط است به تلاش مبتنی بر ایمان، توکل، توسل و دعا از یک سو، عقلانیت، تفکر، بصیرت، هدفگذاری، برنامه‌ریزی و تلاش در راه خدا، و جهاد (تلاش دشمن ستیز در راه خدا) از سوی دیگر؛ لذا نفرمود که اگر نماز بخوانید، روزه بگیرید یا فقط سایر عبادات شخصی را به جا آورید، نصرت الهی به شما می‌رسد، بلکه به بندگان مؤمنش [نه به کفار و مشرکین]، فرمود:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 7)

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر (آيين) خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‌كند و گامهايتان را استوار مى‌دارد.

3- برخی فقط دنیا را می‌خواهند؛ البته خداوند سبحان هر چه را می‌خواهند نمی‌دهد، بلکه آنان را از برخی مواهب در زندگی دنیوی برخوردار می‌سازد، اما چیزی از نعمات اخروی برایشان قرار نمی‌دهد، اما برخی دنیا را محل کِشت و گذر می‌دانند و سعادت ابدی را می‌خواهند؛ لذا اول خدا را می‌خواهند و بعد نعماتش را از او مسئلت می‌دارند، به گونه‌ای که وسیله برای سعادت ابدی آنها شود؛ لذا خداوند چیزی که سبب طغیان آنها شود و یا به ضرر دنیا و آخرت‌شان باشد، به آنها نمی‌دهد – او “ولیّ” مؤمنان است، پس آنها را هدایت و حفاظت می‌نماید:

«مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» (الشوری، 20)

ترجمه: كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزايش مى‌دهيم و بر محصولش مى‌افزاييم؛ و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد، كمى از آن به او مى‌دهيم امّا در آخرت هيچ بهره‌اى ندارد!

پاسخی از خداوند سبحان

اگر چه در آیات بسیاری به بدبختی، فلاکت، هلاکت، ظلم، جنایت، ترس، ناامیدی و خسران کفار از یک سو و زندگی پاک [نه الزاماً مرفه] مؤمنان تصریح شده است، اما در آیه‌ای پاسخی به این دسته از پرسش‌ها می‌دهد که باید در آن تفکر نمود:

«وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ * وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ» (الزّخرف، 33 تا 35)

ترجمه: اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى‌شد كه همۀ مردم امت واحدی (در گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مى‌شدند، خانه‌هايى قرار مى‌داديم با سقف‌هايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند * و براى خانه‌هايشان درها و تخت‌هايى (زيبا و نقره‌اى) قرار مى‌داديم كه بر آن تكيه كنند * و انواع زيورها؛ ولى تمام اينها بهرۀ زندگى دنياست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است!

توضیح:

همگان بندگان خداوند رحمان، رحیم و کریم هستند، لذا همگان برای “بهشت” و برخورداری از نعمات الهی و لذت حیات آفریده شده‌اند. حیات جاوید و متنعم و به دور از هر حزن و ترسی، فقط در بهشت وجود دارد و این دنیا، فانی و گذرا و سراسر در چارچوب محدودیت‌های طبیعی و مشکلاتی می‌باشد که یا به خاطر محدودیت‌هاست و یا به خاطر مصائبی که مردم به سر خود و دیگران می‌آورند.

اما، یک عده همین دنیا را می‌خواهند و هیچ اعتقادی به توحید و معاد ندارند و هیچ قیدی به بندگی خدا و اطاعت از او ندارد، بلکه بندگان هوای نفس خود و دیگرانند، در غفلت به سر می‌برند و به یک زندگی حیوانی و رفاه مختصر، محدود و فانی‌اش قانع می‌باشند.

خداوند متعال می‌فرماید: «آنها نیز چون مخلوقات و بندگان من هستند، حق بهشت رفتن دارند، اما از بهشت فقط متاعش را می‌شناسند، و آن را نیز در این دنیا می‌خواهند؛ لذا من دوست دارم به آنها نیز عنایت کنم و نعمت بدهم».

می‌فرماید: «اگر این احتمال نمی‌رفت (سبب نمی‌شد) که بندگان مؤمن من، دچار این شک و شبهه شوند که زندگی کفار بهتر است، و همگی با هم به کفر بگروند، من حتی سقف خانه‌های کفار را از طلا می‌کردم – پس اگر به این حد از رفاه دنیا نمی‌رسند، یک علتش حفظ ایمان و هدایت بندگانم مؤمنم می‌باشد».

اما تأکید می‌نماید که اینها فقط متاع دنیاست، یعنی هم محدود است، هم فانی است، هم به همراه خوشی، ناخوشی‌ها و مصائب را می‌آورد و هم شادی به دست آوردنش، همراه با غصه از دست دادنش می‌باشد؛ اما حیات اخروی و نعماتش، خدایی و باقی است و قابل مقایسه نیست.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=77108

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب