پرسش:
علت حرام بودن رقص چیست؟ رقص چه ضررهایی دارد؟ رقص مگر نوعی ورزش نیست و برای تقویت روحیه و جسم مفید نیست؟ رقصیدن محرم برای محرم (زن برای زن) چه اشکالی دارد؟
پاسخ:
دقت شود که «احکام» همان حقوق است که در شریعت اسلام به آن «فقه» میگویند و مفادش «احکام» است.
الف – بنابراین، کسی که از علّت یک حکم میپرسد، چه در اسلام باشد و چه غیر اسلام، یعنی علم حقوق را به پایان رسانده و اکنون وارد «فلسفۀ حقوق – یا فلسفۀ احکام» شده است. البته نه تنها منعی ندارد، بلکه بسیار خوب و لازم است که هر مسلمانی به فواید واجبات و مضرات محرمات إلهی آگاه باشد، اما بحث تخصصی، مستلزم تحصیل تخصصی در حقوق یا همان فقه اسلامی میباشد.
ب – پیش از آن که «فلسفۀ احکام» یا علل و چراییها را بدانیم، باید توجه نماییم که چه کسی حق دارد، علم دارد و باید «حقوق» را وضع، تبیین و ابلاغ نماید؟! خداوندی که خلق نموده و هدایت میکند، یا بندگان او که نیاز به هدایت دارند؟!
«قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» (یونس علیه السلام، 35)
– بگو آيا هيچيك از معبودهایی شما [که شریک گرفتهاید] به سوی حق هدايت میكند؟ – بگو تنها خدا به حق هدايت میكند؛ آيا كسی كه هدايت به حق میكند برای پيروی شايستهتر است، يا آن كس كه خود هدايت نمیشود مگر هدايتش كنند، شما را چه میشود؟ چگونه داوری میكنيد؟
پ – واژۀ «حکم»، از «حکمت» گرفته شده است؛ یعنی: حکم را فرمانروا (حاکم) صادر میکند و البته باید علیمانه و حکیمانه باشد. لذا احکام الهی، همه مبتنی بر حکمت اوست و برای ما حکمتهای متعددی دارند که برخی بیان شده، برخی دیگر با تفکر حاصل میشود و برخی دیگر نیز هنوز مکشوف نشده است؛ اما از آنجا که حکم خداوند متعال است، حتماً مبتنی بر علم و حکمت او و مطابق اهداف و نظام آفرینش میباشد.
حکمتها:
1- عالَم هستی به حق آفریده شده است؛ لذا هر کار باطلی، مغایر با اهداف و نظام آفرینش میباشد؛ از جمله رقص:
«خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ» (العنکبوت، 44)
– خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريد، قطعاً در اين (حقانیت خلقت)، آیت (نشانههای هدایت کنندهای) هست برای مؤمنان.
2- عالَم هستی و از جمله انسان، به بازی و برای بازی خلق نشدهاند، لذا هر گونه بازی و بازیگری (اداهای بیمنطق و باطل)، خلاف اهداف و نظام آفرینش میباشد و به هلاکت میکشاند.
3- عالَم هستی به سوی هدفش روان است و برای انسان قیامتی میرسد که حتی یک پلک زدنش نیز محاسبه میشود و نتایجش ظهور و بروز مییابد و به او بازمی گردد؛ حال نتیجۀ اخروی رقص، چه باید باشد؟!
«وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ» (الجاثیه، 22)
– خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كس در برابر اعمالی كه انجام داده است جزا داده شود، و به آنها ستمی نخواهد شد.
4- «لَهو» یعنی: «کار بیهوده – سرگرمیِ غیر مفید و بازدارنده»؛ و «لَعب» کاری است که هدف عقلانی ندارد که به «بازی» تعبیر شده است؛ کاری است که سبب اتلاف عمر – غفلت از حقایق و مهمات زندگی – تعطیل عقل و کاری که در پی آن ضرر و رنج نیز عارض میشود.
5- نه فقط رقص، بلکه هر نوع موضعگیری که آدمی را از صراط مستقیم خارج کند و هر کاری که آدمی را از یاد خدا غافل کند، لَهو، لعب و زیانآور است، لذا از آن نهی نموده است.
البته همه میدانیم که خوشی، تفریح، لذت، سرگرمی و ورزش هدفمند و سالم، نه تنها از مصادیق «لهو و لعب» نمیباشند، بلکه لازم و ضروری نیز میباشند.
- -خداوند سبحان، آدمی را از هرگونه «لهوو لعب» نهی نموده است، چرا که سبب غفلت آدمی میشود و با رشد، کمال و رسیدن به هدف مطلوب و قُرب الهیِ او منافات دارد؛ و بدیهی است که رقصیدن، از مصادیق بارز لهو و لعب میباشد.
رقص، ورزش نیست
نباید نام هر نوع حرکتی که به بدن داده میشود را «ورزش یا نرمش» گذاشت؛ این نامگذاریها، برای توجیه کار نادرست است. مثل این است که کسی برای دزدی از دیوار خانۀ مردم بالا رود و بگوید: «این نیز نوعی سنگنوردی و ورزش است!»
سایر مضرات رقص
رقص، فقط تبعیت از هوای نفس است؛
رقص، کار پوچ و باطل است که از غفلت است و سبب غفلت بیشتر نیز میشود؛
رقص، صرفاً چرخش موزون بدن و اعضایش نیست که در ورزش و نرمش نیز انجام میپذیرد، بلکه نمایش بدن است که معمولاً برای دیگران انجام میپذیرد؛
رقص، مقدمات زیانآور و حرامی چون موسیقی طرب و غنا دارد و سبب انواع و اقسام محرمات و مفاسد دیگری میشود که همه میدانیم.
رقص، سبب ترشح بیش از حد دناسیتاس در مغز میشود. هورمون دناسیتاس از طریق چشمی هم میتواند اثر کند، یعنی در مغز بینندۀ رقص نیز ترشح میشود. دناسیتاس در لاتین به معنی کور شدن چشم و زائل شدن عقل میباشد.
امام خامنهای:
اضلال
- -اضلال عملی (اضلال در عمل و در فروع ): یعنی انسان را به محرّم وادارد، یا در او حالت بیمبالاتی نسبت به گناه به وجود آورد. در حقیقت یکی از خطرات بزرگ غنا و موسیقیِ مضل همین است که انسان را نسبت به حقایق بیاعتنا، و نسبت به گناه بیتفاوت میکند.
معنای رقص و فرق آن با حرکات ورزشی
- -رقص عبارت است از حرکاتی که بر اساس لعب و بازی به اندام میدهند. لذا اگر بر اساس لعب نباشد، بلکه بر اساس نظمِ دارای غایت و هدف باشد، رقص نیست؛ مثل اجرای کاتا در ورزشهای رزمی که اگرچه زیباست، اما رقص نیست. یا حرکات ژیمناستیک یا نرمشهای زورخانهای. بنابراین مقوّم مفهوم رقص، لعب بودن حرکات است.
رقصی حرام است که مظهر لهو باشد
- -هر رقصی حرام نیست، بلکه آن رقصی که مظهر لهو است، حرام است.
مصادیقی از رقص لهوی و غیر لهوی
۱. تبدیل کردن جلسة عروسی یا غیر عروسی زنانه به جلسة رقص، به گونهای که یکی پس از دیگری بلند شود و مفصلاً برقصد، این رقص محل اشکال است. لذا احتیاط واجب این است که این نوع رقص انجام نگیرد؛ حتّی در مجالس زنانه. (آنجایی که مستلزم حرام، یا مهیّج شهوت، یا در مقابل نامحرم باشد، بحث دیگری است؛ چه زن در بین زنان، چه مرد در بین مردان).
پس، از مواردی که اثر لهویت در آن بارز است، این است که در مجلس زنانه در رقصیدن زنان اغراق کنند؛ به طوری که مجلس را به مجلس لهو تبدیل کنند؛ این محل اشکال است و به احتیاط واجب، حرام است.
اما اگر مثلاً در مجلس زنانه به خواهر داماد یا خواهر عروس اصرار میکنند که حرکتی کند و بنشیند، با اینکه رقص هم صدق میکند، امّا این رقص حرام نیست.
۲. لهویّت رقصیدن مرد در مقابل مردان روشنتر است؛ چون رقص زن در مجالس زنانه متعارف است؛ به خصوص در مجالس عروسی، که خیلی جنبة لهویّت آن محسوس نیست. امّا رقصیدن مرد در بین مردان، از مصادیق لهو است.
بنابراین رقصی که به طور قطع از مصادیق لهو است، مثل همان مثالهایی که بیان شد، بنابر احتیاط حرام است. اما رقصهایی که از این قبیل نباشد، مثل رقص زن در مقابل شوهر، لهو مضلّ نیست. همچنین رقص زن در مجالس زنانه، به گونهای که صدق عنوان لهو نکند، حرام نیست، والله العالم.