پرسش:
چرا نام امام هفتم نام یکی از پیامبران (موسی ع) است؟ چرا امام هشتم را «رضا» نامیدند؟ احادیث گوناگونی نیز در این زمینه وجود دارد؟

پاسخ:

“موسی” علیه السلام، نام امام هفتم است، در حالی که “رضا” علیه السلام، لقب امام هشتم است. لقب امام هفتم “کاظم” بود و نام امام هشتم، “علی” بوده است. پس نباید این دو با هم قیاس شود. بلکه می‌توان پرسید: چرا لقب امام ششم صادق، امام هفتم کاظم، امام هشتم رضا و … بوده است؟

الف – کلیاتی درباره اسم:

همان‌طور که همگان می‌دانند، “اسم‌گذاری” در آموزه‌های اسلامی، بسیار پر اهمیت تلقی شده و مورد توجه قرار گرفته است، چرا که “اسم گذاری”، یا “نام گذاری”، صرفاً یک انتخاب ذوقی نمی‌باشد.

خداوند متعال با “اسم”هایش شناخته و شناسانده می‌شود و اسم‌های نیکو، همه برای اوست – هر شخص، شیء یا حالتی نیز ابتدا با “اسم” شناخته می‌شود؛ و اسم در ساختار شخصیتی افراد بسیار تأثیر گذار است.

از این رو، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، یکی از حقوق فرزند بر پدرش را انتخاب نام نیکو برای او بر شمردند.

امروزه نیز دانشمندان دریافته‌اند که اسم و معنای آن، در روان و شخصیت و در سرنوشت افراد، تأثیر مستقیم دارد.

ب – تأثیر شنیدن “اسم”، در ساختار شخصیت:

دریافت‌های ادراکی آدمی، ابتدا و بیشتر از راه «چشم و گوش» است، به همین علت تأکید بسیاری بر ذکر، موعظه و … شده است، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرماید (مضمون): مرد جمله «من تو را دوست دارم» را به همسرش بگوید، چون از دل همسر بیرون نمی‌رود»؛ به قول مولوی:

«آدمی فربه شود از راه گوش – جانور فربه شود از حلق و نوش».

حال در نظر بگیرید که انسان کدام نام را در مورد خودش بیشتر می‌شنود؟ مثلاً آقا، خانم، آدم، انسان، فارغ التحصیل، مسلمان، دکتر، مهندس …، یا اسمی که پدر و مادر بر وی‌ نهاده‌اند؟ پس چقدر فرق است او را دائماً علی، حسن، حسین، فاطمه، زینب، مریم، نرگس و … صدا کنند، یا هوشنگ، پورنگ، چنگیز (که خون‌آشامی را به یاد می‌آورد)، یا مستانه، فتانه و …! مهم است که انسان خود را هوشنگ و فتانه (فتنه‌گر) و چنگیز بشناسد، یا دارای علوّ، حُسن و نیکویی، یا زینت پدر … و یا شخصیت‌ها حقیقی مثبت و … !

ج – اسم‌ها و لقب‌های اهل عصمت علیهم السلام:

نام‌ها: نام‌های پیامبر اعظم و اهل بیت عصمت علیهم السلام را خداوند متعال برگزیده است (هر چند که به الهام یا دستور، توسط پدر و مادر وضع شده باشند)، که البته خداوند متعال، کمالِ علم، حکمت و جمال هست، پس انتخاب این اسماء صرفاً ذوقی نبوده است، بلکه ضمن زیبایی لفظ و مفهوم، رموز و حکمت‌های بسیاری دارد که به برخی تصریح شده و به برخی نیز تصریح نشده است. چنان که فرموده شده نام پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در زمین “محمد”، نزد آسمانیان “محمود” و نزد خداوند متعال “احمد” می‌باشد. و البته احادیث در این باره و حکمت‌ها و تفاسیر آن نیز بسیار است.

القاب: لقب‌ها نیز بر دو دسته هستند، یکی القابی که خداوند متعال به تناسب کمال و جایگاه بنده‌اش و به آن چه دوست دارد او بیشتر با این لقب شناخته و نامیده شود، وضع نموده است، مانند: رسول‌الله، حبیب الله، عبدالله، رحمة للعالمین …، یا امیرالمؤمنین، فاطمه و … ؛ اما القابی نیز توسط مردم، به واسطه آن چه بیشتر دیده یا شناخته‌اند وضع شده است، [و البته مورد تأیید و تأکید یا حتی ابتدا در کلام اهل عصمت بوده‌اند] مثل “محدثه”، “عقیله”، “معصومه” و … .

هفت نام:

چنان که بیان گردید، حکمت‌ها بسیار است، برخی بیان شده، برخی اسراری نهان نزد اهل سرّ و ذوق است و برخی دیگر هنوز شناخته نشده‌اند.

آیا رابطه‌ای حکیمانه و سرّی در عدد هفت وجود دارد؟ زمین و آسمان هر کدام هفت طبقه – بهشت و جهنم هر کدام هفت طبقه – سوره حمد هفت آیه – ایام هفته، هفت روز – عدد موزون در مهندسی عبارت باشد از هفت و ضرایب آن – به قول عرفا “هفت شهر عشق” …؛ و اگر نام‌های اهل عصمت، بدون تکرار شمرده شود، هفت نام باقی می‌مانند که عبارتند از: «محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، موسی، جعفر – علیهم السلام».

حکمت‌ها:

گاهی حکمت‌های نام‌ها و القاب الهی به صراحت بیان شده است، مثل آن که امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:

«عده‌ای از یهود نزد رسول خدا آمدند،. داناترین آنها از حضرت پرسید: به چه دلیل محمد و احمد نامیده شده‌ای؟ … حضرت فرمودند: محمد نامیده شدم زیرا در روی زمین ستایش گشته‌ام و احمد نامیده شدم زیرا در آسمان ستایش شده‌ام.» (علل الشرایع ص 127).

یا این که در خطبه غدیر خم فرمودند که من امر خداوند را بیان نمودم و خدا حضرت علی علیه السلام را امیرالمؤمنین لقب داد و این لقب برای دیگران حرام است:

«… أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاِحَدٍ غَیْرِهِ » (خطبه غدیر)

ترجمه: … بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد.

نکته اول:

سؤال: شاید این سؤال به ذهن خطور کند که چرا حتی سایر ائمه اطهار علیهم السلام را نباید “امیرالمؤمنین” خطاب نمود؟

پاسخ: دقت شود که وقتی گفته می‌شود، «مؤمنین»، همه آنها را شامل می‌گردد که در رأس‌شان امامان هستند. حال دقت کنیم که حضرت علی علیه السلام بر همه امیر نیز “امیر” هستند، اما هیچ کدام بر ایشان “امیر” نیستند، پس این لقب ویژه ایشان می‌باشد.

نکته دوم:

این لقب، یک میزان، یک خط کش و یک وسیله تمیز حق از باطل است؛ چرا که ایشان فرمودند هیچ کس را جز این برادرم “امیرالمؤمنین” نخوانید، اما دیری نگذشت که مردم به هر کسی و از جمله معاویه و یزید نیز “امیرالمؤمنین” گفتند!

امامان نور واحدند – اما تجلیات گوناگون دارند:

تمامی امامان علیهم السلام نور واحدی هستند که رأس‌شان امیرالمؤمنین علیه السلام است که نور پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در ایشان و به واسطه در اهل عصمت تجلی کرده است. پس در عصمت و کمالات مثل هم هستند، همه مظهر اتمّ اسمای الهی هستند، منتهی هر کدام در برهه‌ای، اسمی را بیشتر متجلی بوده‌اند، لذا یکی بیشتر به حکیم و عادل شناخته شد، دیگری به عصمت و طهارت، دیگری به حلم، دیگری به شجاعت، دیگری به عبادت، دیگری به باقر (شکافنده علم)، دیگری به صادق، دیگری به کاظم (کظم غیض) و … .

لقب “رضا” علیه السلام:

نام شریف آن حضرت “علی” و کنیه‌ی ایشان “ابوالحسن” می‌باشد و القاب مشهوری دارند، مانند: غیاث المستغیثین، السلطان، شمش الشموس، غریب الغرباء … و بالاخره مشهورترین لقب ایشان که “رضا” علیه السلام می‌باشد.

این لقب نیز جهات و حکمت‌های بسیاری دارد که به برخی از آنها در روایات، به تناسب سؤال کننده یا شرایط، تصریح شده است.

حدیث:

شخصی به نام بزنظی از امام جواد (علیه السلام) سوال نمود كه جماعتی از مخالفین شما و پدر شما پندارند كه لقب پدر شما را مامون رضا نهاده چون او به ولایتعهدی رضایت داد و مامون از این رضایت خرسند شد نام او را رضا نامید؟

امام جواد علیه السلام فرمود: دروغ می‌گویند؛ به خدا (قسم) که آنها كافر شده‌اند نسبت به خدای تبارك و تعالی؛ خداوند متعال او را رضا نامید ( كه از طریق پیامبر بیان شد خود پیامبر وقتی نام ائمه را می‌برند امام هشتم را با لقب رضا یاد نمودند)؛ برای اینكه آن حضرت پسندیده خدا بود در آسمان و زمین … رسول خدا و ائمه بعد از آن حضرت خشنود بودند كه او مورد پسند خدا و رسولش است.

بزنطی می‌گوید سوال كردم: آیا تمام آبا و اجداد تو، رسول الله و علی (علیه السلام) مورد پسند خدا نبودند، چرا آنها را رضا ننامیدند؟

امام جواد علیه السلام در پاسخ فرمودند: بلی آنها هم مورد پسند خدا بوده‌اند. پس چرا حضرت این لقب را گرفت؟ افزودند: برای اینكه مخالفان و موافقان بالجمله همگی او را پسندیده بودند و از وجود وی خشنود و راضی بودند در حال آنكه این موقعیت و رضایت دوست و دشمن برای هیچ یك از آبا واجداد من رخ نداد، بدین جهت لقب رضا برای آن حضرت شهرت گرفته است كه این لقب توسط پدر امام رضا (علیه السلام) مشهور شد. (محمد بن الحسن حر العاملي، وسائل الشيعه چاپ بيروت، ج 10،ص433)

در روایات دارد كه امام موسی بن جعفر علیه السلام، پسر خود را با نام صدا نمی‌زدند بلكه ایشان را با لقب صدا می‌زدند تا شهرت جهانی پیدا كند.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=73770

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب