پرسش:

آیا پیامبر اکرم (ص)، غیر از حضرت زهرا علیهاالسلام، دختر دیگری هم داشتند؟ و اگر داشته چرا پس اینهمه به آن حضرت توجه می‌نمودند؟ آیا این فرق گذاشتن بین فرندان نیست؟

پاسخ:

دقت نمایید که در جمله‌بندی سؤال مطروحه، دو سؤال و یک شبهه ادغام شده است و چه بسا سؤال نیز برای القای همان شبهه باشد. این خودش یک روش است؛ لذا باید با هوشیاری و بصیرت به هر سؤال و شبهه‌ای بنگریم.

*- یک سؤال تاریخی شده، مبنی بر این که آیا ایشان دختر دیگری نیز داشتند یا خیر؟ چون محبت ویژه ایشان به حضرت فاطمه علیهاالسلام را نمی‌توانند منکر شوند و در ضمن بغض حضرت فاطمه علیهاالسلام را دارند، به طور کلی پیامبر اکرم صلوات الله علیه را زیر سؤال می‌برند که چرا به ایشان توجه ویژه‌ای داشته است و این فرق گذاشتن است! یک سؤال اعتقادی شده که چرا این همه به حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام توجه ویژه می‌نمودند؟ و سپس از همین مجرا، یک شبهه وارد و القا شده که آیا این توجه ویژه‌ی ایشان، فرق گذاشتن بین فرزندان نیست؟! در واقع علم و عصمت ایشان را هدف قرار داده‌اند! و البته هدف اصلی همین است و مابقی بهانه است؛ و البته چون محبت ویژه ایشان به حضرت فاطمه علیهاالسلام را نمی‌توانند منکر شوند و در ضمن بغض حضرت فاطمه علیهاالسلام را دارند، به طور کلی پیامبر اکرم صلوات الله علیه را زیر سؤال می‌برند که چرا به ایشان توجه ویژه‌ای داشته است و این فرق گذاشتن است!

فرزندان:

در مستندات تاریخی ذکر شده که حضرت خدیجه برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، شش فرزند به دنیا آمد: قاسم، عبدالله، ام كلثوم، رقیه، زینب و فاطمه زهرا سلام الله علیها و یك پسر هم از ماریه برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به دنیا آمد. (بحار الانوار، ج22 ص151 ح3 چاپ بیروت).

برخی از مورخین می‌گویند: « زينب، رقيه و ام كلثوم»، دختر خوانده‌های ایشان بوده‌اند.

پسران ایشان، در همان سنین نوزادی و کودکی از دنیا رفتند و دختران ایشان نیز پس از درک اسلام از دنیا رفتند و ایشان در سال‌های آخر و هنگام رحلت، فرزندی جز حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام نداشتند.

توجه ویژه به یکی از فرزندان:

مگر توجه ویژه به یکی از فرزندان (حتی توسط سایرین)، کار بد و امر مذمومی می‌باشد؟! فرض کنید که کسی سه فرزند دارد، یکی از آنها بسیار دانشمند، مؤمن، متقی، فعال و مؤثر است، دیگری فردی عادی و متوسط است و سومی لاابالی شده است! آیا از پدر و مادر انتظار می‌رود که همه‌ی را مساوی ببینند؟!

بنابراین، اگر مساوی ببینند جای سؤال دارد. توجه ویژه، وقتی اشکال دارد که توجه به یکی، سبب ظلم به دیگری گردد و قطعاً انسان عاقل، حکیم، منصف و مؤمن به کسی ظلم نمی‌کند، چه رسد به فرزندش! و بدیهی است که اگر شخص شریف، پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله و یا اهل عصمت باشد، از هر گونه جهل و ظلمی مبرا می‌باشد.

فاطمة الزّهراء علیهاالسلام:

آیا تمامی فرزندان انبیا و اولیای الهی، در یک سطح بوده‌اند؟! آیا بین فرزندان امامان علیهم السلام، تفاوتی نیست؟ پس چرا فقط یکی از آنها به امامت منصوب می‌گردد؟ و آیا انتظار می‌رود که پیامبر خدا و یا امامان علیهم السلام، به فرزندی که از طرف خداوند متعال به عنوان «عصمت الله، ولی الله و امام» منصوب شده است و لابد انسان کامل می‌باشد، توجه ویژه نداشته باشند؟!

برای کدام فرزندی به غیر از فاطمة الزهراء علیهاالسلام، آیه تطهیر نازل شده است؟ کدام یک از سایر فرزندان اهل عصمت بوده‌اند؟ کدام‌شان “سیدة النساء العالمین” بوده‌اند؟ کدام یک تنها کفو برای امیرالمؤمنین علیه السلام بوده‌اند؟ کدام‌شان “ام الائمة الطاهرین” بوده‌اند و … ؟

شبهه در عصمت پیامبر اعظم، صلوات الله علیه و آله:

  • -یک مشکل در ضعف “شناخت”‌های پایه‌ای و اصولی و بالتبع “ایمان” وجود دارد. مثل برخی که در خداشناسی ضعیف هستند و مرتب می‌پرسند: «اگر خدا عادل است، پس چرا …»؛ این سؤال یعنی نه تنها سؤال کننده، در عدالت خدا تردید دارد، بلکه او را متهم به [العیاذ بالله] بی‌عدالتی نیز می‌کند؛ یا همین طور است ضعف در شناخت ولایت، امامت و عصمت.
  • -اما مشکل بزرگتر، سوء استفاده‌ی کفار و دشمنان اسلام، قرآن و مسلمین، از این ضعف شناخت و ایمان در مسلمانان، در القای شبهات برای ایجاد اعوجاج و انحراف می‌باشد.
  • -و مشکل بزرگتر، البته همان “فکر نکردن”، “تأمل ننمودن” و ضعف بصیرت، در شناخت و نیز مواجه‌ی ذهن، یا ضدتبلیغ‌های بیرونی، در این القائات می‌باشد.
  • ●●-وگرنه هر موحد و مسلمانی، ولو اطلاعات اندک و مطالعه‌ی مختصری در قرآن کریم و مباحث اعتقادی داشته باشد، معنای نبوت، رسالت، ولایت، امامت، عصمت و … را می‌فهمد؛ بنابر این، سؤالش سالم و جنبه‌ی دانستن دارد (مانند کاربر گرامی که این سؤال را فرستاده است و می‌خواهد پاسخ را بداند)؛ و سؤالش، آهنگ و قصد القای شبهات پنهان در پشت سؤالی آشکار و به ظاهر ساده ندارد و راه نفوذ شبهه را نیز می‌بندد.

*- در قرآن کریم، راجع به علیم، حکیم، رحمة للعالمین، متخلق به احسن اخلاق و سایر ویژگی‌های حضرت رسول اعظم، محمد مصطفی، صلوات الله علیه و آله، آیات بسیاری وجود دارد و از جمله آن که تصریح نمود: ایشان منطق و سخنی غیر از “وحی” ندارند و از روی “هوای نفس”، موضعی نمی‌گیرند و کاری نمی‌نمایند.

«مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» (النّجم، 2 تا 4)

ترجمه: که هرگز یار شما [= محمّد «ص» که با شما صحبت می‌کند] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است * و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید * آن چه می‌گوید، نیست مگر وحیی که به او نازل شده است.

*- بنا بر این، نگاه و توجه ایشان به حضرت صدیقه کبرا، فاطمة زهراء علیهاالسلام، نیز صرفاً نگاه پدر و فرزند نمی‌باشد، بلکه نگاه پیامبر خدا، به بنده‌ی برگزیده‌ی خدا، به سیدة النساء العالمین، به یکی از اهل عصمت و ام الائمة الطاهرین می‌باشد. کسی محبت و مودت نسبت به ایشان، امر صریح خداوند متعال در قرآن کریم می‌باشد؛ البته با قید این که انبیای الهی همه مبشر به بشارت‌های خداوند سبحان هستند و بشارت او نیز همین “مودت” به ایشان است.

« ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ » (الشوری، 23)

ترجمه: اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است.

***- بنابر این، شخص ایشان، بیش از سایرین [از اهل زمین و آسمان‌ها]، عالم، مؤمن و عامل به امر وحی می‌باشند و بیش از همه آنها به اهل بیت علیهم السلام، معرفت، محبت و مودت دارند.

حدیث:

« عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: يَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِي فَهُوَ فِي الْجَنَّةِ مَعِي وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِي النَّارِ يَا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ يَنْفَعُ فِي مِائَةِ مَوْطِنٍ أَيْسَرُ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِيزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْمُحَاسَبَةُ فَمَنْ رَضِيَتْ عَنْهُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ رَضِيتُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيتُ عَنْهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَيْهِ فَاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَيْهِ وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَيْهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَا سَلْمَانُ وَيْلٌ لِمَنْ يَظْلِمُهَا وَ يَظْلِمُ‏ ذُرِّيَّتَهَا وَ شِيعَتَهَا » (بحارالانوار، ج٢٧، ص١١۶)

سلمان می‌گوید: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: ای سلمان هرکه دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت در کنار من خواهد بود، و هرکه او را دشمن بدارد در آتش جهنم خواهد بود. ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت‌ترین آنها عبارت‌اند از: مرگ، قبر، میزان، سنجش، محشر، و پل صراط و حساب‌کشی؛ پس دخترم فاطمه از هر کس راضی باشد، من از او خشنود می‌شوم و هر کس من از او راضی شوم خدا از او خرسند خواهد بود. و هر کس فاطمه از او خشمگین باشد، من بر او خشم می‌کنم و هر کس من بر او خشم کنم، خداوند بر او غضب می‌کند. ای سلمان وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند!

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=27160

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب