التعادل و الترجیح، کتاب اصولی امامخمینی در مبحث تعارض میان احادیث؛ عربی.
تعادل و ترجیح عنوان مسئلهای در علم اصول فقه است، این بحث زمانی مطرح میشود که تنافی دو یا چند دلیل بر حسب دلالت و مقام اثبات به صورت تناقض یا تضاد باشد.
کتاب التعادل و الترجیح در چند بحث مقدماتی و دو مقصد کلی سامان یافتهاست. مقصد اول به بیان حال دو دلیل مساوی که هیچیک بر دیگری ترجیح ندارد، اختصاص یافتهاست و مقصد دوم در بیان حال دو دلیلی است که یکی دارای امتیازی بر دیگری باشد.
امامخمینی در این کتاب، نظری به آرای شیخمرتضی انصاری، محمدکاظم خراسانی و عبدالکریم حائری یزدی داشته، و در تدوین ساختار کلی این رساله، از حائری تأثیر بسیار پذیرفتهاست.
این کتاب در دوره اول تدریس خارج اصول فقه امامخمینی، همزمان با تدریس نگاشته شدهاست. نگارش اولیه کتاب، در ۲۶/۱۱/۱۳۲۹ش و پاکنویس آن در ۲۳ رمضان همان سال در محلات پایان یافتهاست.
این کتاب نخست در مجموعه رسالههای ایشان با نام «الرسائل» در سال ۱۳۸۵ق توسط مؤسسه اسماعیلیان منتشر شد. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی آن را در ۲۱۹ صفحه، در ۱۳۷۵ منتشر ساختهاست. این کتاب در جلد ششم «موسوعة الامامالخمینی» به همراه «الاجتهاد و التقلید» در یک جلد در سال ۱۳۹۲منتشر شدهاست.
مقدمه
«تعادل و ترجیح» عنوان مسئلهای در علم اصول فقه است که برخی آن را از مهمترین مقاصد این علم دانستهاند. در علم اصول، این بحث زمانی مطرح میشود که تنافی دو یا چند دلیل بر حسب دلالت و مقام اثبات به صورت تناقض یا تضاد باشد.
در این صورت، مراد از «تعادل» آن است که ادلّه در تمامی جهات با هم برابر بوده، هیچیک بر دیگری برتری نداشته باشد. مراد از «ترجیح» نیز وجود یک یا چند ویژگی در یک طرف تعارض است که یکی را بر دیگران برتری دهد. در برخی کتب اصولی نیز از این بحث با عنوان «تعارض ادله» یا «التعادل و التراجیح» یادشده است (ببینید: تعارض ادله).
از آغاز تألیف اصول فقه به دست علمای شیعه و سنّی، رسالههای مستقلی در موضوع تعارض ادله و چگونگی رفع آن تألیف شدهاست؛ ازجمله: «جواب المسائل فی اختلاف الأخبار» از شیخ مفید. تعادل و ترجیح در فقه نیز با رویکرد حل تعارض ادلّه، بحث شدهاست و برخی از فقها، برای حل اختلاف احادیث متعارض، کتابهای مستقلّی تألیف کردهاند و الاستبصار شیخ طوسی از آن جمله است. ریشه بحث اختلاف روایات و راههای حل آن، به عصر حضور امامان(ع) بر میگردد که اصحاب ایشان ضمن سؤال از امامان (ع) در این موضوع، کتابهایی نوشتهاند. امامخمینی ازجمله اصولیانی است که در درسهای خارج اصول خود، مباحثی را به بحث مهم تعادل و ترجیح اختصاص داده، علاوه بر تدریس، به تألیف در این موضوع پرداختهاست.
ساختار
کتاب التعادل و الترجیح در چند بحث مقدماتی و دو مقصد کلی سامان یافتهاست. امامخمینی در این کتاب در مباحث مقدماتی به تبیین موضوع بحث در تعادل و ترجیح پرداخته، اختلاف ادله را ناشی از اختلاف اخبار و روایات دانستهاست. ایشان همچنین موارد تعارض و دیدگاه کلی دربارهٔ تعارض اخبار را تشریح کرد و مورد اختلاف دلیل عام و خاص را داخل در بحث تعارض ندانسته، به بررسی دلیل آن پرداختهاست ایشان موارد دیگری را نیز که از موضوع روایات علاج تعارض خارج میباشند، توضیح دادهاست. امامخمینی شکلهای مختلف مواردی از قبیل نص و ظاهر یا وجود مرجحات عمومی برای دو دلیل یا تعارض بیش از دو دلیل را در مقدمه، موضوع بحث قرار دادهاست.
اصلیترین مباحث
اصلیترین مباحث کتاب، در دو مقصد ارائه شدهاست: مقصد اول به بیان حال دو دلیل مساوی که هیچیک بر دیگری ترجیح ندارد، اختصاص یافتهاست. امامخمینی اصل اولی حکم تعارض این اخبار را توقف دانسته، اما بر اساس روایات خاصی که در این موضوع وارد شده، عمل به یکی از دو روایت را به صورت تخییری یا توقف در آن مورد، مجاز دانستهاست ایشان سپس در چهار تنبیه، فروع نظریه برگزیده خود را آوردهاست.
مقصد دوم در بیان حال دو دلیلی است که یکی دارای امتیازی بر دیگری باشد. امامخمینی بر اساس اصل عقلی، قائل به حجیت تعیینی روایت صاحب امتیاز بر روایت دیگر شدهاست. ایشان پس از بحث از مدلول روایات ترجیح، تنها مرجحات معتبر را موافقت کتاب و مخالفت با عامه برشمرده و هر دسته از روایات این دو مرجح را به صورت مستقل مطرح و مراد از آنها را بیان کردهاست. روایات واردشده در موافقت و مخالفت کتاب دو دستهاند: دستهای بدون توجه به حالت تعارض اخبار، در مطلق موافقت کتاب و مخالفت وارد شدهاند و روایت مخالف کتاب را حجت نمیشمارند. دستهای دیگر نیز در خصوص اخبار متعارض وارد شدهاند. امامخمینی پس از برشمردن هر دسته از روایات، به جمع میان اخبار میپردازد و تفاوت دو دسته اخبار و ثمره هر دسته را بیان میکند.
روایات واردشده در مخالفت عامه نیز دو دستهاند: دستهای در خصوص دو خبر متعارض وارد شدهاست و دستهای دیگر، در لزوم مخالفت عامه و ترک روایت موافق آنان، به صورت مطلق ظهور دارد.بر خلاف نظر برخی از اصولیان که مرجح را منحصر به این دو مورد ندانستهاند، امامخمینی معتقد است از ادله و اخبار علاج، نمیتوان مرجحبودن هر امری را استفاده کرد و تنها باید به دو مورد فوق بسنده کرد؛ هرچند ترتیب میان این دو مرجح نیز باید رعایت شود. ایشان در این کتاب، نظری به آرای شیخمرتضی انصاری، محمدکاظم خراسانی و استاد خود، عبدالکریم حائری یزدی داشته، در بیشتر مباحث، دیدگاههای آنان را مطرح و بررسی کردهاست. ایشان در تدوین ساختار کلی این رساله، از حائری تأثیر بسیار پذیرفته و در تنظیم مباحث به شیوه وی نزدیک شدهاست



