اصول العامه للفقه المقارن کتابی به زبان عربی نوشتهٔ سید محمدتقی حکیم (۱۳۰۱-۱۳۸۱ش) با هدف مقایسه دانش اصول فقه بین علمای شیعه و سنی. نویسنده ابتدا مطالب کتاب را برای دانشجویان سال سوم و چهارم دانشکده فقه نجف تدریس و سپس آن را به‌صورت کتاب تألیف کرده که توسط چندین انتشاراتی به چاپ رسیده است. این کتاب در پنج فصل در مباحث مقدماتی و پنج باب در مسائل اصول فقه مقارن و یک خاتمة المطاف و یک ختام الحدیث نگارش و از منابعی در زمینه اصول فقه و حدیث و درایة و تاریخ در تألیف آن استفاده شده است. کتاب از دو روش تاریخی و تاریخی بهره برده است.
جایگاه و اهمیت کتاب
الاصول العامة للفقه المقارن نخستین کتابی است که از سوی یک فقیه شیعه به‌صورت کامل با موضوع اصول مقارن نگاشته شده است. پیش از آن فقط در کتاب عدة الاصول اثر شیخ طوسی و الذریعه اثر سید مرتضی گاه مطالب تطبیقی دیده می‌شود. مؤلف کتاب، جدید بودن روش و دسته‌بندی نوین مطالب و ایجاد اصول فقهی نوین در زمینه فقه مقارن را از ویژگی‌های آن دانسته و تصریح می‌کند که پیش از این، اثری همانند آن نگارش نشده است. نویسنده همچنین معتقد است آنچه ورود به دانش فقه نیاز دارد، فراگیری مبانی مختلف و شناخت مبنای درست از نادرست است، تا دانش‌آموخته فقه در خلال این مباحث، دارای ملکه اجتهاد شود، که این کتاب شامل این مبانی اجتهادی موردنیاز است.‫ این کتاب بعد از تألیف بارها توسط ناشران مختلف در عراق و لبنان و ایران به چاپ رسیده است.‬
این کتاب به‌صورت تاریخی و تحلیلی نگاشته شده، و با این حال تمرکز بیشتر بر جنبه تحلیلی مباحث اصولی است.
ساختار کتاب
کتاب در پنج فصل در مباحث مقدماتی و پنج باب در مسائل اصول فقه مقارن و یک خاتمة المطاف و یک ختام الحدیث نگارش شده است.
فصول مباحث مقدماتی از این قبیل است: تعریف فقه مقارن، اصول احتجاج، تعریف اصول فقه مقارن، مباحث حکم، منهج بحث کردن.
ابواب پنجگانه به شرح زیر است:
باب اول: یازده قسم است:
کتاب الله.
سنت، دارای هفت فصل است: تعریف سنت، سنت صحابه، سنت اهل بیت(ع)، طرق قطعی سنت، طرق غیر قطعی سنت، کیفیت استفاده از سنت، سنت و کتاب.
اجماع.
دلیل عقل.
قیاس.
استحسان.
مصالح مرسله.
فتح و سد ذرائع
عرف.
شرع از ناحیه‌ما.
مذهب صحابی.
باب دوم: استصحاب.
باب سوم: سه قسم است: برائت شرعی، احتیاط شرعی، تخییر.
باب چهارم: سه قسم است: برائت عقلی، احتیاط عقلی، تخییر عقلی.
باب پنجم: قرعه.
خاتمة المطاف: در دو قسم است:
اجتهاد، که خود این قسم بر هشت فصل است: تعریف، اقسام و معدات، تجزی و عدم تجزی، مراتب مجتهدین، اجتهاد بین انسداد و انفتاح، احکام مجتهد، تخطئه و تصویب، نقض و عدم نقض اجتهاد.
تقلید، که خود بر چهار فصل است:مفهوم تقلید، اعتبار حیات در مقلَد، اعتبار اعلمیت در مقلَد، اعتبار عدالت در مقلَد.
ختام الحدیث: در چهار مسئله است: منابعی که مورد مطالعه بوده، کارکرد کتاب، عمل طبق ارزیابی مباحث، قدرشناسی.
منابع کتاب
منابع کتاب به‌گفته‌ مؤلف سه قسم است:
منابع اساسی: منابعی که نقد و ارزیابی کتاب به آنها وابسته است. صاحبان آن منابع، مجتهدند. به این منابع غالباً در پاورقی به‌هنگام نقل مطالب آنان اشاره شده است؛ مانند کتاب مستمسک العروة الوثقی و مصباح الاصول.
منابع حدیثی: برای اثبات اندیشه‌ای اصولی مورد استفاده قرار گرفته‌اند و سعی شده که با ادبیات معاصر بیان شوند؛ مانند کتاب الکافی و التهذیب.[
منابع عام: منابعی که برای روشن‌تر شدن مباحث مورد مراجعه قرار می‌گیرند؛ مانند کتب حدیثی و تاریخی و درایه‌ای و امثال اینها از چیزهائی که مستقیم مربوط به بحث اصولی نیست.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=7423

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب