محاضرات فی الإلهیات، تلخیص کتاب الإلهیات على هدى الکتاب و السنه و العقل آیتاللّه سبحانى است که توسط حجتالاسلام ربانى گلپایگانى در سال ۱۳۷۲ به زبان عربى نوشته شده است.
ترتیب مباحث کتاب:
ابتدا از مسائل مربوط به ذات الهى شروع شده، بعد به براهین اثبات خدا مىپردازد، سپس توحید و مراحل آن را بیان نموده و مباحثى را راجع به صفات الهى مطرح مىکند. مباحث عدل و نبوت و امامت و معاد نیز مسائلى هستند که در ادامه به طور مفصّل مورد بحث و بررسى واقع شدهاند..
فصل دوم، کتاب در براهین اثبات وجود صانع است که به ترتیب به براهین نظم، حدوث و امکان و وجوب پرداختهاند. ایشان در میان این براهین سه گانه برهان نظم را واضحتر و آسانتر از دیگر براهین دانسته و این برهان را رسیدن به خداوند از طریق مشاهده نظام دقیق در عالم و تفکر در آن مىداند. مؤلف ریشۀ برهان نظم را در آیات قرآن مىداند.
مرحلۀ دوم کتاب در توحید و مراحل پنجگانۀ آنکه عبارتند از: توحید ذاتى، توحید صفاتى، توحید خالقى، توحید ربوبى و توحید در عبادت. در بخش اول که عبارتست از بیان توحید ذاتى؛ از جمله مسائل مطرح شده، عبارتست از آیات دالّ بر توحید ذاتى و پاسخ به شبهات تثلیث نصارى. در بخش دوم نیز عینیّت صفات الهى با ذات الهى از جمله موارد مهمى است که در این جا مطرح شده است و این قول را منسوب به امامیّه و معتزله و حکماى الهى دانستهاند، ایشان زیادى صفات بر ذات را نیز منسوب به اشاعره و مشبّهه دانستهاند.
توحید در خالقیت قسم دیگرى از توحید است که مؤلف کتاب آیاتقل اللّه خالق کل شىء و هو الواحد القهار و آیۀاللّه خالق کل شىء و هو على کل شىء وکیل چند آیه دیگر را بیانگر این قسم از توحید مىداند، پاسخ به شبهات وارده بر توحید خالقى بخش دیگر این مبحث را تشکیل مىدهد.
باب سوم، کتاب از صفات الهى است. ایشان در مرحلۀ نخست تقسیمات متکلمین که بر صفات الهى ذکر کردهاند، را یادآورى مىکند که عبارتند از:
صفات جمالیه و جلالیّه.
صفت ذات و صفت فعل.
صفات حقیقیه و صفات اضافیّه.
صفات ذاتیه و خبریّه.
مؤلف در ادامه به صفات خبریۀ خداوند پرداخته و تقسیم صفات به ذاتیه و خبریّه را معنا مىکند و مىفرماید صفات ذاتیه همان سه صفت مشهور علم، حیات و قدرت مىباشند و صفات خبریّه صفاتى هستند که در کتاب و سنت به خدا نسبت داده شدهاند.
صفات سلبیّه نیز در این کتاب مورد بحث و بررسى قرار گرفته است که اصل بحث از صفات سلبیه را براى ابطال قول به حلول و جهت و رؤیت و غیرهم مىدانند و براى غیر مرئى بودن خدا به ادلّۀ مختلفى تمسک نمودهاند.
چهارمین باب کتاب محاضرات فى الالهیات در مباحث عدل و حکمت است که تعریف عدل و حکمت و عقلى بودن حسن و قبح معلّل بودن افعال الهى به غایات، حکمت الهى در مصائب و شرور، قبح تکلیف بما لا یطاق و چند مسلۀ مهم دیگر از جمله موارد مورد بحث در این باب مىباشد.
مسلۀ جبر و کسب که از معتقدات اشاعره هست و در واقع کسب را نوعى توجیه براى افکار خود در قول به جبر مىدانند، بدین معنا که خلق افعال را کار خدا و کسب آن را کار بشر مىدانند.
باب پنجم، کتاب به نبوت عامّه اختصاص داده شده است، ایشان در مرحلۀ اوّل دلائل لزوم بعثت را بیان کردهاند که عبارتند از: ۱-نیاز جامعه به قانون ۲-نیاز انسان به معارف الهیّه. سپس وارد بیان دلائل منکران بعثت انبیا شده و به آنها پاسخ دادهاند.
در بخش بعدى معجزه به عنوان یکى از راههاى شناخت صدق ادعاى نبوت مورد بررسى قرار گرفته و فرق معجزه با دیگر خوارق عادات تبیین گردیده است.
حقیقت وحى در نبوت که یکى از مسائل مهم و چالشى در میان علماء بوده است، همچنین کیفیت وحى و شبهات وارده بر آن نیز نقادّى شده است. از جمله شبهاتى که به وحى وارد کردهاند، این است که وحى نتیجۀ احوال روحى انسان است که پاسخ این شبهه در ادامه آمده است.
عصمت انبیا که در میان علماء امامیّه نیز مورد بحث و بررسى قرار گرفته است و همچنانکه مشهور است. مشخصى عظیم القدر مانند شیخ صدوق قائل به عدم آن شده است، در باب نبوت عامّۀ کتاب تحلیل شده است. ایشان براى عصمت انبیاء مراتب ششگانهاى به این ترتیب قائلند:
عصمت در تلقّى وحى و ابلاغ آن.
عصمت در عمل به شریعت الهیّه.
عصمت از خطا در تطبیق شریعت.
عصمت از خطا در تشخیص مصالح و مفاسد امور.
عصمت از خطا در امور عادى.
عصمت و منزه بودن از موجبات نفرت.
ششمین باب کتاب در نبوت خاصّه مىباشد که منظور از آن بحث از نبوت پیغمبر اکرم محمد مصطفى(ص) مىباشد. مؤلف در این بخش در مورد اعجاز قرآن و خاتمیّت از دیدگاه عقلى و شرعى را بررسى نموده است. ایشان آیۀو ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسولاللّه و خاتم النبیینرا بزرگترین دلیل و حیانى بر خاتمیت رسول اکرم(ص) شمرده است.
باب هفتم، در مورد امامت و خلافت است که بحثهاى بسیار مهم و قابل توجهى در این باب آمده است؛ از آن جمله به عقیدۀ شیعه و سنى در مورد امامت و طریق اثبات امام در نزد هر یک از آنها و وجوب عصمت امام اشاره شده است.
بحث از امام زمان(عج)، بررسى موعود از دیدگاه کتاب و سنّت و مسلۀ رجعت پایان بخش این کتاب مىباشد.
آخرین باب کتاب در مورد معاد است. مؤلف بعد از بیان براهین اثبات معاد براهینى را براى تجرّد نفس ناطقه نیز ذکر کرده است که در دو بخش براهین عقلى و آیات قرآنى مىباشد. ایشان آیاتى مثلاللّه یتوفى الانفس حین موتها و التى تمت فى منامها فیمسک التى قضى علیها الموت و یرسل الأخرى إلى اجل مسمّى ان فى ذلک آیات لقوم یتفکرون را دالّ بر تجرد نفس مىدانند.
اثبات معاد جسمانى با استفاده از آیات قرآنى و بیان کلمات بزرگان در مورد آن و براهین بطلان تناسخ مطالبى هستند که به طور ویژه در این کتاب ذکر شدهاند.
مراحل دیگر معاد از جمله قبر و برزخ، حساب و میزان و صراط و شفاعت مسائلى هستند که هر یک به فراخور حال مورد بررسى واقع شدهاند.
مؤلف در آخر کتاب خاتمه المطافى دارد که در آن بحث از ایمان و احکام آن و صحابه و تقیّه به میان آمده است.