مؤلف کتاب را در 9 فصل به رشته تحریر در آورده است که کلیات، کشاورزی در قرآن و روایات، عوامل رشد کشاورزی، روش نگهداری محصولات کشاورزی، وظایف حکومت اسلامی، احکام کشاورزی، درختکاری و نهال‌کاری، موانع و مشکلات کشاورزی، و قوانین مدنی عنوانهای مطالب این کتاب هستند.

نگارنده در بخشی از فصل اول به تاریخچه کشاورزی می پردازد و می نویسد:

زراعت و کشاورزی از اولین مشاغل انسان ها به شمار می رود. ابن خلدون می گوید: زراعت قدیمی ترین صنعتی است که انسان برای به دست آوردن غذا از آن استفاده کرده است. براساس احادیث اسلامی، شغل کشاورزی از زمان حضرت آدم آغاز شده است. امام صادق در این زمینه می فرمایند: خداوند تبازک و تعالی چون آدم را پایین آورد؛ او را امر کرد کشت و زرع کند. روزی یکی از یاران امام صادق از ارزش کار دهقانان پرسید؛ امام در پاسخ فرمود: همه پیامبران الهی جز ادریس از راه کشاورزی امرار معاش می کردند؛ ولی حضرت ادریس به کار خیاطی مشغول بود.

در فصل دوم این کتاب آمده است که آیات مربوط به کشاورزی فراوان هستند و به طور کلی از این آیات چنین برمی‌آید که خداوند به کشاورزی و کشاورزان توجه دارد. برای نمونه این آیات نقل شده است:

«هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها»؛ اوست که شما را از زمین پدید آورد و خواست که آبادانش دارید/هود/61. «أأنتم تزرعونه أم نحن الزارعون»؛ آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم/واقعه/64.

نویسنده در بخشی از فصل سوم نیز به دلایل کم و زیاد شدن محصولات کشاورزی پرداخته است و یکی از عوامل را ترک امر به معروف و نهی از منکر می داند و می نویسد:

از رسول خدا چنین نقل شده است: مادامی که امت من امر به معروف و نهی از منکر کنند و در تقوا یاور هم باشند، در خیر و برکت قرار دارند؛ اما اگر چنین نکردند، برکات از آنها جدا می شود و در آسمان و زمین هیچ کس به یاری آنان نمی آید. با توجه به این روایات، ترک امر به معروف و نهی از منکر نیز از جمله عوامل قحطی و خشکسالی محسوب می شود که متأسفانه در زمان ما نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نمی شود که برعکس، ارزش ها به ضدارزش و ضدارزش ها به ارزش تبدیل شده و خیلی از افراد جامعه مقید به امر به معروف و نهی از منکر نیستند و در جامعه ای که این دو فریضه ترک شود، خداوند برآن غضب می کند و اهل آن را به قحطی و خشکسالی مبتلا می سازد و باران خود را از آنها گرفته و به جای آن، طوفان ها و گرد و خاک های شدید برای آنها می فرستد.

همچنین مؤلف در فصل پنجم وظایف حکومت اسلامی و نقش کشاورزی را در توسعه اقتصادی تأمین غذا، خودکفایی، اشتغال زایی و  ارزآوری دانسته و درباره ارزآوری چنین نوشته است: تأمین ارز خارجی برای وارد کردن کالاهای سرمایه ای، از راه افزایش صادرات، عرضه مواد خام مورد نیاز صنعت و کمک به توسعه فعالیت های تولیدی از دیگر مواردی است که توسعه کشاورزی در آنها نقشی بسزا دارد. صدور محصولات کشاورزی، برای به دست آوردن ارز خارجی، در مقایسه با صدور مواد خام معدنی و زیرزمینی، با مشکلات بیش تری همراه است؛ ولی با صرفه تر است. اولا  محصولات کشاورزی جزو منابع تجدید شونده است؛ لذا یک منبع دائمی و تمام نشدنی برای تأمین ارز به شمار می رود؛ ثانیا تولید و صدور محصولات کشاورزی جنبه اشتغال زایی بیشتری دارد و توسعه فعالیت های مربوط به تولید و صدور این محصولات باعث رشد و شکوفایی بیشتر در اقتصاد ملی می شود.

در فصل ششم احکام فقهی کشاورزی را می خوانیم و مؤلف در بخشی از این فصل به تعریف زمین های موات و احیای این زمین ها می پردازد و می نویسد:

به زمینی که براثر بی آبی یا آب گرفتگی با نیزار بودن و یا موانعی دیگر، آماده بهره برداری نیست، «موات» و به عملیات برطرف کردن موانع و آماده سازی آن برای بهره برداری «احیا» گفته می شود.

وی در ادامه شرایط احیا را چنین برمی شمارد:

1- در تصرف مسلمانی نباشد؛ 2-حریم آبادی، مانند باغ، خانه و راه نباشد؛ 3- جزء مشاعر و مکان هایی که در شرع برای عبادت قرار داده شده است؛ مانند سرزمین های عرفات، منا، و مشعر نباشد؛ 4- از زمین های واگذار شده از سوی رسول خدا یا امام به افراد نباشد؛ 5- تحجیز شده(سنگ چینی و مانند آن) توسط دیگری نباشد؛ 6- پیامبر یا امام آن را برای خود یا دیگری قرق قرار نداده باشد؛ 7- اسلام؛ 8- نیت تملک؛ 9- مباشرت.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=25985

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب