بخش اول : آرا، اختلافی کلامی در مکتب خلفا، و اهل بیت
فصل اول:صورت خدا در دو مکتب
نقش شناسايى كاربرد الفاظ ، در فهم گفتار
حقيقت و مجاز[1]
چنانچه در گفتار ، لفظى در معنايى كه براى آن وضع شده است ، به كار برده شود ، مى گويند اين لفظ در معناى حقيقى خود استعمال شده است . مانند به كار بردن لفظ «يد» (يعنى دست) در جمله : «قُطِعَتْ يدُ السّارق» : «دست دزد بريده شد» . در اين مثال ، «يد» در جمله عربى و «دست» در جمله فارسى ، در معناى حقيقى به كار برده شده اند ، كه اين كاربرد را «استعمال حقيقى» می نامند .
امّا چنانچه لفظى در جمله اى در غير معناى وضعى خودش به كار رود ، يعنى در معنايى به كار رود كه با معناى حقيقى خودش تناسبى داشته باشد ، اين كاربرد را «استعمال مجازى» مى نامند . مانند استعمال «دست» به معناى «نيرو» . چنانچه گفته می شود : «دست بالاى دست بسيار است» .
در اينجا دست به معناى عضو بدن نيامده ، بلكه مقصود آن است كه : «برتر از هر نيرويى ، نيروى وجود دارد» . در عربى هم ، چنين جمله اى مى بينيم : «فوقَ كلّ ذى يدٍ يدٌ» مى باشد .
اين گونه استعمال ، در همه زبان هاى بشر آمده است ؛ به خصوص در نظم و نثر ادباى اقوام و ملل ، كه اين مجازگويى ها ، زيباي بخش گفتارهايشان مى گردد .
در قرآن كريم نيز كه بالاترين گفتار ادبى زبان عربى است ، اينگونه كاربرد الفاظ ، بسيار آمده است . مانند : «وَ لاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا»[2].
ترجمه اين آيه با توجّه به معناى حقيقى الفاظ آن ، چنين است : نه دست خود را با غل و زنجير به گردن ببند و نه آن را بسيار دراز كن … .
امّا بسيار روشن است كه در اينجا معناى حقيقى عبارات كه آن را «معناى لغوى»[3] مى گوييم ـ منظور نيست ، بلكه مقصود اين است كه : «در جود و بخشش ، نه خوددارى و بخل ورز ، و نه هر چه كه دارى ، انفاق كن و بى چيز بمان ، كه در نتيجه نكوهش شده و حسرت زده بر جاى خود مى مانى» .
[1] . مقصود از «مجاز» در اين بحث و مثال هايى كه براى مجاز آورده مى شود ، همه انواع مجاز و استعاره و كنايه كه در مقابل «استعمال حقيقى» است ، مى باشد . ما همه اين موارد را «استعمال مجازى» مى ناميم ؛ چرا كه تشخيص دقيق انواع آن ، نيازمند بحثهاى مفصّلى است ، كه جاى آن در علم بلاغت است و مقصود از اين بحث ، شناخت عمومى استعمال حقيقى و استعمال غير حقيقى مى باشد .
[3] . از آنجا كه تعبير «معناى حقيقى» در عرف عمومى فرهنگ فارسى ، به معناى اصطلاحىِ مذكور استعمال نمى شود و گاهى «معناى مجازى» را مى رساند ، براى مشتبه نشدن مطلب در مباحث آينده ، تعبير «معناى لغوى» را برگزيديم .