الاستغاثة في بدع الثلاثة، نوشتۀ على بن احمد بن موسى بن الامام محمد التقى الجواد عليهالسلام، معروف به ابوالقاسم كوفى، اثرى است كه در آن نویسنده به برخى آلام و رنجهاى پديد آمده از رهگذر بدعتهایى كه خلفاى ثلاثه (ابوبكر، عمر و عثمان) در دين مبين اسلام ايجاد و احداث كردهاند، پرداخته است و بدعتهاى ايشان را يادآور مىشود.
گزارش محتوا
در جزء اول نویسنده در يادكرد بدعتهاى ايجاد شده توسط ابوبكر به غصب كردن منصب خلافت و جانشينى پيامبر(ص) توسط او عليرغم تعيين جانشين حضرت از سوى خود ايشان، غصب فدك و منع فاطمه(س) از ميراث پدرى، تعيين مقررى از بيت المال برای خود، تخلّف از همراهى با لشكر اسامه و غيره اشاره مىكند.
از بدعتهاى ايجاد شده توسط عمر بن خطاب، در مورد احكام و حدود نماز و آنچه بدان مرتبط است، برترى دادن مهاجرين بر انصار، قريش بر ساير عربها و عرب بر عجم در اعطاء صدقات به ايشان، ممانعت از متعۀ زنان و غيره اشاره مىكند.
استبداد عثمان در مورد اموالى كه به ظلم و جور از مردم ستانده، لغو حكم تبعيد حكم بن ابىالعاص از مدينه كه توسط شخص پيامبر(ص) صادر گشته بود، تبعيد صحابى با وفا و صديق پيامبر(ص)، ابوذر غفارى و غيره از جمله بدعتهایى است كه عثمان در دين پيامبر(ص) ايجاد نموده و مؤلف بدانها اشاره مىكند.
در جزء دوم كتاب، نویسنده ابتدا رواياتى را كه اهل سنت در باب مناقب و فضايل خلفاى ثلاثه گزارش كردهاند، نقل كرده، سپس به نقد و بررسى و ردّ آنها مىپردازد. دربارۀ عشرۀ مبشره كه اهل سنت در مورد آنها روايتى ساخته و پرداختهاند، به تفصيل وارد بحث شده و سوابق آنها را يادآور مىشود و از أحداث و وقايعى كه نه تن از ايشان (به جز على بن ابىطالب(ع)) در دين ايجاد كردهاند، ياد مىكند.
بسيارى از علما دربارۀ انتساب كتاب به ابوالقاسم كوفى تصريح كردهاند، از جمله نجاشى، ابن شهرآشوب، بياضى، افندى، نورى و غيره، برخى اسناد اخبارى هم كه در كتاب آمده، با طبقۀ وى همخوانى دارد؛ اما برخى به اشتباه آن را به ميثم بن على بحرانى صاحب شرح نهجالبلاغه نسبت دادهاند و حال آن كه اگر كسى ذوق و سليقه مرحوم ابن ميثم بحرانى و روش ايشان را در تأليف بداند متوجه خواهد شد كه اين كتاب بر مبناى ذوق و روش ايشان نگاشته نشده است













