alkhesal

کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرةالمعارف بزرگی از معارف اسلامی و احکام حلال و حرام است و به مباحث تاریخی، تفسیر قرآن، نکات فلسفی و مسائل سیاسی نیز اشاره دارد. روایات این کتاب از نظر موضوع بسیار گسترده است و درباره هر یک از موضوعات اخلاقی و عقیدتی روایاتی نقل شده که به شکلی با اعداد در ارتباط‌اند. شیخ صدوق در پایان برخی از روایات توضیحاتی را افزوده است به عنوان نمونه پس از نقل روایتی از امام صادق(ع) درباره نماز نخواندن در ده مکان(گل، آب، حمام، ميان راه، بر سوراخ مورچه، در شترخان، در مجراى آب، در نمكزار، در برف، در وادى ضجنان) در فرازی از توضیحاتش گفته است که انسان در حال اختيار اگر بتواند در جاى ديگر نماز بخواند در اين مواضع نخواند ولى اگر در آب و گل گرفتار و مضطر شد نماز بخواند و براى ركوع و سجود با سر اشاره كند و براى سجود سر را بيشتر خم كند اما در راه عيب ندارد كه بر كناره‌هاى آن نماز بخواند ولى بر خود جاده كه محل رفت و آمد است نماز نخواند…

نخستین روایت کتاب خصال با عنوان باب الواحد درباره پاسخ امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل به مردی است که درباره معنای واحدیت خداوند سؤال کرده است و امام در پاسخش فرمود: يكى بودن خداوند چهار صورت است که دو صورت‌اش بر خدا روا نيست و دو صورت ديگرش روا است اما آن دو كه روا نيست: ۱- كسى بگويد خدا يكى است و مقصودش يكى از لحاظ عدد- يك دانه- باشد زيرا آنچه دومى ندارد به شماره نيايد مگر نه بينى آن كه گفت: خدا سومى از سه موجود است، كافر شد؟. ۲- كسى بگويد: خدا يكى است و مقصودش نوعى از جنس باشد اين هم روا نيست زيرا تشبيه خدا است و پروردگار ما والاتر و بالاتر از اين است كه شبيه و مانند داشته باشد.

و اما آن دو صورت كه گفتنش در باره خداوند روا است: ۱- كسى بگويد خدا يكى است يعنى بى‌مانند است آرى خداى ما چنين است. ۲- كسى بگويد خداى عزّ و جلّ يكتا است و يگانه يعنى تركيبى در ذاتش نيست و قابل پخش با جزاء نيست نه در خارج و نه در عقل و نه در خيال، آرى خداى ما- عزّ و جلّ- چنين است.

آخرین روایت کتاب خصال روایت ۵۴ از آخرین باب کتاب است که روایات این باب در ارتباط با عدد هزار و بالاتر است. روایت پایانی خصال پاسخ امام باقر(ع) به سؤال جابر بن یزید جعفی در باره ۱۵ سوره ق است امام به او فرمود: اى جابر! تأويل آيه اين است كه خداوند متعال آنگاه كه اين آفريدگان و اين جهان را نابود ساخته و بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در دوزخ جاى دهد، جهان ديگرى غير از اين جهان را از نو پديد مى‌آورد، بدون نر و ماده، تا او را پرستيده و يگانه دانند و برای آنان زمينى غير از اين زمين مى‌آفريند كه در آن استقرار يافته و آسمان ديگرى كه بر آنان سايه افكند. شايد تو بر اين باورى كه خداوند تنها اين جهان را آفريده و به جز شما بشرى را نيافريده است؟ آرى به خدا سوگند! به طور حتم خداوند متعال هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفريده كه تو در پايان اين جهان‌ها و آن آدميان هستى.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=46975

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب