«الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز» از تفاسیر اجتهادی مهم شیعه، تألیف علی بن حسین عاملى (م، ۱۱۳۵ ق)، محدث، مفسر، فقیه و اصولى لبنانی در قرن ۱۲ هجری مىباشد. مفسر در این تفسیر مزجی و مختصر، جنبههای مختلف قرائت، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احکام فقهى، مسائل کلامى و حوادث تاریخى، را مورد توجه قرار داده و ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، براى تبیین معانى آیات، از روایات نیز بهره برده است.
روش تفسیرى مفسر در «الوجيز فى تفسير القرآن العزيز»، روشى مزجى است که در نگارش آن گزیده گویى را پیشه ساخته، و به بسیارى از وجوه تفسیر، و نکات بلاغى و ادبى اشاره نموده است، در عین حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نکرده و به همین روش تمام آیات قرآن را تفسیر نموده است.
مفسر در مقدمه کوتاه خود مىنویسد: «در این تألیف بنا را بر ایجاز در تعبیر نهاده، در عین حال به اکثر اقوال و وجوه تفسیرى اشاره داشته و برخى نکات را که فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض شده، در قرائت به ذکر قرائات سبعه اکتفاء نموده (در برخى موارد جزئى به دیگر قرائتها اشاره کردهام). در عدد آیات بنا را بر مشهور (که از بسم الله الرحمن الرحیم غفلت مىنماید) نهادم، گرچه در اعتقاد، بنابر روایات متواتر صحیحه، آن را جزء هر سوره (جز سوره توبه) مىدانم.»
ایشان معمولا پس از ذکر نام سوره، تعداد آیات، مکى و مدنى بودن، و اختلاف در آن را بیان مىنماید. وجه تسمیه سوره و فضل قرائت آن را جز موارد اندک (در سوره حمد) متعرض نمىگردد. مقاطع آیات را بیان کرده، ضمن تفسیر آن، نکات اعرابى و ادبى کلمه و جمله را بیان مىنماید، در صورت اختلاف قرائت با ذکر قارى آن را بازگو مىکند (مانند: «یخَادِعُونَ… إِلَّا أَنْفُسَهُمْ…»، آیه ۹ سوره بقره).
ذکر شأن نزول آیات نیز مورد توجه ایشان بوده و در موارد ضرورى به بیان آن مىپردازد (مانند ذیل آیات ۵ و ۶ سوره آل عمران درباره وفد نجران).
استفاده وافر مفسر از روش تفسیر قرآن به قرآن، با ذکر مضمون آیات دیگر یا اشاره به مضمون آنها (مانند « بِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ» و استفاده از آیات ۱۱۱ و ۸۱ سوره بقره)، به گونهاى است که حتى در مباحث ادبى از آیات دیگر بهره مىبرد (مانند «الآخرة» که تأنیث «آخر» مىباشد، با استفاده از سوره قصص آیه ۸۳).
مفسر به تناسب بین آیات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضیح مطالب بهره برده است (مانند آیه ۶ سوره بقره «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا…»). با توجه به صبغه ادبى و لغوى تفسیر، گاه به معناى شرعى نیز اشاره دارد (مانند معناى کفر).
در مواجهه با آیات فقهى فقط بنا را بر تفسیر متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهى نشده است. در بحث نسخ آیه به آیه، متعرض مصادیق آن شده و با ذکر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نیز بیان مىکند (مانند آیه ۲۴۰ سوره بقره).
مفسر ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، براى تبیین معانى آیات، از روایات نیز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روایات، گاه اصل روایت را که جایگاه تفسیرى دارد بیان مىکند (مانند «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ» و نقل روایت امام صادق علیه السلام).
ویژگیهاى تفسیر
تفسیر گرانقدر «الوجیز» داراى ویژگیهایى است که مرحوم دکتر عبدالرزاق محىالدین (از نوادگان مفسر ارجمند) در مقدمه خود، بر برخى از آنها اشاره مىکند:
۱- برداشت مفسر از آیات قرآن، برداشتى است ادیبانه که باعث گردیده، اثر او از بسیارى تفسیرهاى دیگر متمایز باشد، چراکه بیشتر مفسران، آیات را چنان با فرهنگ خویش درآمیختهاند که نوعى تکلّف در آن به چشم مىخورد. در نتیجه، شگفتیهایى که نشانه اعجاز قرآن است از بین بردهاند.
۲- مفسر، نظریههاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون تعصب و پایمال کردن اندیشهاى یا برترى دادن به اندیشه دیگر، بیان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظریه خویش را ابراز کرده است.
۳- مؤلف، بحث را نه چندان گسترده و وسیع مطرح کرده و نه آن را کوتاه و نارسا رها ساخته، بلکه کوشیده است مطالب را با فشردگى مناسبى بیان نماید، و بر این اساس، قرائات، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احکام فقهى، مسائل کلامى، حوادث تاریخى، همه و همه را یکسان مورد توجه قرار داده است. این شیوه بیان، گویاى این حقیقت است که مفسّر به علوم عربى و مباحث اسلامى، تسلط کامل داشته است، تسلطى که وى را در چیرگى بر قلم خویش توانا ساخته است.
۴- اختصار از دیدگاه مؤلف، اختصار در اندیشهها و مطالب نیست، بلکه اختصار در رساندن مفاهیم و مطالب است، یعنى اختصار به گونهاى است که اگر توضیح مطالب را در کتابهاى مفصل جستجو کنید، به بیش از آنچه در این اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهید یافت.