«در خانهی برادر، پناهندگان افغانستانی در ایران» کتابی است که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به چاپ رسیده است. کتاب برآمده از پایاننامهی دکترای آرش نصر اصفهانی در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. خودش در مقدمهی کتاب آن را نسخهای تغییریافته و محافظهکارانه از رسالهی دکترایش میداند.
در مورد حضور چهلسالهی مهاجران افغانستانی در ایران دو دیدگاه کلی وجود دارد. در یکطرف مسئولان دولتی و بخشی از دانشگاهیان از کارنامهی ایران در خصوص پناهندگان افغانستانی خیلی پرشور دفاع میکنند و در مقابل فعالان مدنی، بخشی از جامعهی دانشگاه و البته دانشجویان و فعالان مدنی افغانستانی از محرومیتهای قانونی و رفتار تبعیضآمیز بخشی از جامعهی محلی با اتباع افغانستانی انتقاد میکنند.
آرش نصر اصفهانی موافق دیدگاه دوم است و هدف از کتاب «در خانهی برادر» را تلاش برای فهم بهتر وضعیت کنونی مهاجران و پناهندگان افغانستانی در ایران و موانع ادغام اجتماعی آنها در جامعهی ایران معرفی میکند.
نام کتاب از مصاحبهی یکی از مسئولان وزارت کشور در 17 آذر 1360 با روزنامهی کیهان برگرفتهشده است. در آن مصاحبه محمدحسین سرورالدین معاون سیاسی وقت وزارت کشور به خبرنگار روزنامهی کیهان گفته بود:
“سیاست کلی ما این است که خواهران و برادران باید تکتکشان بدانند که ضمن اینکه در اسلام مرزها به آن صورت متداول معنا ندارد و کلیه مسلمانان جزو امت واحده محسوب میشوند ولی این بدان معنا نیست که وقتی مسلمانان در قسمتی از کرهی زمین مورد هجوم واقع شدند باید جبهه را خالی بگذارند و به کشورهای دیگر اسلامی پناهنده شوند. گرچه ما قبول داریم که هماکنون افغانیها در خانهی برادران خود هستند. ولی میدانیم که خانهی برادر آدم خانهی خود آدم نیست. بنابراین آنها هرگز نباید فراموش کنند که روزی باید به خانهشان برگردند و باید برای آزاد کردن خانهی خود دائماً تلاش کنند. ما به امید روزی هستیم که آخرین افغانی به خانهی خود بازگردد.”
نصر اصفهانی از این مصاحبه برداشتی نمادین میکند و نام کتاب خود را از آن الهام میگیرد. او مسئلهی حضور 40 سالهی مهاجران افغانستانی را این میداند که تداوم حضور پناهندگان و مهاجران بهعنوان اتباع خارجی در شرایطی که اغلب قوانین و سیاستها در ایران بهمنظور ترغیب آنها به بازگشت طراحیشده در گذر زمان به شکلگیری جمعیتی از شهروندان در کشور منجر شده است که در قیاس با ایرانیان از حقوق کمتری برخوردارند. گروهی از «اتباع بیگانه» که به سبب برخوردار نبودن از حق زندگی دائمی در کشور تنها بهعنوان کارگر سادهی خارجی به رسمیت شناخته میشوند و امکان ارتقای اجتماعی آنها به سبب موانع قانونی مختلف محدود است.