کتاب فسئلوا أهل الذكر، اثر محمد تیجانی، کتابی است در بررسی عقاید شیعه و اهل سنت و اشاره به ویژگی‌های مذهب تشیع که به زبان عربی و در دوران معاصر نوشته شده است. گزارش محتوا نویسنده در مقدمه، به بیان این مطلب پرداخته که پرسش‌هایى که در این کتاب مطرح شده است، ویژه مسلمانان کنجکاو، خصوصا اهل سنت می‌باشد؛ آنها که مى‌پندارند فقط خود به سنت راستین نبوی چنگ زده‌اند، بلکه دیگر مسلمانان را محکوم کرده و گاهى به استهزاء مى‌گیرند در بخش اول، سؤال‌هایی در رابطه با ذات اقدس احدیت مطرح شده است، از قبیل: رؤیت و جسم بودن خداوند؛ عدل الهی با جبر چگونه سازش دارد؛ سخن اهل ذکر درباره خداوند و اهل ذکر درباره خداوند متعال چه می‌گویند در بخش دوم، سؤال‌های پیرامون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مطرح و پاسخ داده شده است. آیات، دلالت واضح و روشن دارد بر عصمت کامل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در همه چیز و همه حال، اهل سنت را مخاطب قرار داده که: «شما معتقد به عصمت او فقط در تبلیغ قرآن مى‌باشید و در غیر آن، او را مانند دیگر مردم مى‌دانید که هم اشتباه مى‌کند و هم درست مى‌گوید و براى اثبات خطا و اشتباهش در مناسبت‌هاى گوناگون، به رخدادها و حوادثى، استدلال مى‌کنید که در صحاحتان آمده است؛ پس اگر امر چنین است، دلیلتان در ادعاى تمسک جستن به کتاب خدا و سنت رسولش چه مى‌باشد؛ حال آنکه سنت را معصوم نمى‌دانید و خطا را در آن امکان‌پذیر مى‌دانید. بر این اساس و طبق عقیده شما، کسى که به کتاب و سنت، چنگ مى‌زند، از گمراهى به‌دور نیست، به‌ویژه اینکه اگر بدانیم تمام آیات قرآن، با سنّت پیامبر، تفسیر و تبیین شده است. پس استدلال شما چیست در اینکه تفسیر و تبیینش، مخالف کتاب خداوند متعال نمى‌باشد»؟ بخش سوم، درباره اهل‌بیت (علیهم السلام) است. در بخش چهارم، به بحث پیرامون احوال برخی از اصحاب پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است تمام احکام تشریعى و عقاید اسلامى از راه اصحاب به ما رسیده است و هیچ‌کس ادعایى ندارد که از راه کتاب و سنت، عبادت خدا مى‌کند، جز اینکه اصحاب واسطه رساندن این دو مصدر اصلى به تمام مسلمانان در شرق و غرب عالم هستند و از اینکه اصحاب، پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اختلاف کردند، متفرق شدند، به هم فحش دادند، یکدیگر را لعن کردند و حتى با هم پیکار نموده و همدیگر را کشتند، به اعتقاد وی، نمى‌شود بدون هیچ بحث و نقد و اعتراض و تحقیقى، احکام را از آنان فراگرفت و همچنین نمى‌توانیم به نفع یا علیه یکى از آنان داورى کنیم جز اینکه احوال و اوضاعشان را بررسى کرده و تاریخ زندگى آنان را چه در حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و چه پس از آن، بررسى نماییم و بدین‌سان حق‌جوى را از دنباله‌روى باطل و مؤمن را از تبهکار و مخلص را از منافق و مرتد را از شاکر جدا ساخته و تشخیص دهیم در بخش پنجم، به بررسی اعمال، رفتار و زندگانی خلفای سه‌گانه پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است انسان پژوهشگر اگر کتاب‌هاى تاریخ را بررسى کند و بر برخى از مسائل پشت پرده خلفاى سه‌گانه آگاه شود، مطمئن مى‌شود که آنان از نگارش احادیث پیامبر، خوددارى کردند و حتى نگذاشتند مردم، آن احادیث را بازگو یا به دیگران منتقل کنند؛ زیرا بدون شک مى‌دانستند که این احادیث هرگز با منافعشان سازگار نیست و حداقل با بسیارى از احکامى که به‌خاطر منافع خود ساختند و طبق اجتهاد شخصی‌اشان تأویل کردند، تعارض دارد و بدین‌سان حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که پس از قرآن کریم، دومین منبع از منابع شریعت اسلامى است، بلکه مفسر اولین مصدر و منبع تشریع است، در دوران آنان، ممنوع اعلام شده بود؛ ولذا تمام حدیث‌نگاران و تاریخ‌نویسان، متفق‌القولند بر اینکه نگارش و جمع‌آورى حدیث در دوران عمر بن عبدالعزیز یا چندى پس از او، آغاز شد بخش ششم، پژوهشی است کوتاه پیرامون خلافت و مسائل پشت پرده آن که قبل از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و پس از آن رخ داده است نویسنده در بخش هفتم، به توضیح این مطلب پرداخته که مشکل حدیث از بزرگ‌ترین مشکلاتى است که امروزه مسلمانان دست‌به‌گریبان آنند، به‌ویژه در این دوران که از دانشگاه‌هاى وهابیان، دکترهاى متخصصى در فنون حدیث‌شناسى فارغ‌التحصیل شده‌اند و تنها احادیثى را حفظ مى‌کنند که با مذهب و عقیده و مسلکشان سازگار باشد که بیشتر این احادیث، ساخته و پرداخته امویان و نیاکانشان است که تمام هم و غمشان خاموش کردن نور رسالت بوده و پیامبر را – العياذ بالله – مانند یک نادان خرف‌زده‌اى ترسیم کرده‌اند که نمى‌داند چه مى‌گوید و به احادیث و کردارها و افعالش که با یکدیگر تناقض دارند و دیوانگان را به خنده وامى‌دارند، هیچ توجهى ندارد و هرچند پژوهشگران و دانشمندان اهل سنت تلاش کردند که احادیث را تصفیه و پاکسازى کنند، ولى متأسفانه هنوز کتاب‌هاى صحیح و معتبر پر است و همچنین کتاب‌هاى شیعیان نیز از این تحریف‌ها و روایات ساختگى سالم نمانده است و خودشان هم اعتراف مى‌کنند به اینکه هیچ کتاب صددرصد صحیحى جز کتاب خدا ندارند و هرچه جز قرآن است باید بررسى شود، ولى اهل سنت، اتفاق نظر دارند بر اینکه دو صحيح البخاري و مسلم، صحیح‌ترین و معتبرترین کتاب‌ها پس از قرآن است، بلکه ادعا مى‌کنند که هرچه در این دو کتاب است، صحیح مى‌باشد. بدین خاطر نویسنده در این بخش و نیز بخش آخر، سعى کرده است نمونه‌هایى از احادیثى را که بخارى و مسلم آورده‌اند و در آنها قداست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا اهل‌بیت (علیهم السلام) را مورد سؤال قرار داده‌اند، یادآور شده و با خواننده در میان بگذارد

اگر شما نویسنده یا ناشر این اثر هستید و فایل بارگذاری‌شده بدون اجازه شما در سایت قرار گرفته است، لطفاً از طریق بخش دیدگاه های همین مطلب به ما اطلاع دهید تا بلافاصله آن را از سامانه حذف کنیم.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=59378

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب