«مِنهاج البَراعة فى شرح نهج‌البلاغة» تألیف قطب الدین راوندی (م، ۵۷۳ ق)، شرحى است ادبى بر «نهج‌البلاغه»، که به صورت موجز به بحث‌هاى کلامى نیز پرداخته است. این کتاب، یکى از کهن‌ترین شرح‌هاى نهج‌البلاغه است.

قطب‌الدین راوندى در آغاز، شرحى مفصل بر خطبه اول نهج‌البلاغه نگاشته بود، که پس از آن تصمیم گرفت تمام کتاب را شرح و تفسیر نماید. او در مقدمه خود -که با عبارت «الحمدلله الذى جعل آل محمد اصول البراعة و فروعها» آغاز مى‌شود-، چنین مى‌گوید: «در این زمانه دانش‌ها رو به نابودى است و چیزى نمانده که از میان برود و بر آن این آیه خوانند که «گویا دیروز هیچ نشانى از آن نبوده است» (سوره یونس، ۴). اما خداوند به فضل و لطف و کرم خویش پرچم دیانت را برافراشته مى‌دارد و اهل دین را به درک کمال آن نایل مى‌سازد. اگر این سخن منسوب به امیرمؤمنان(ع) نبود، هیچ چشمه‌هاى دانش و فضلى در زمین برنمى‌جوشید و هیچ اهل تحقیق را توان بستن دهان جاهلان نبود… در گذشته‌ها نخستین خطبه نهج‌البلاغه را به صورتى مبسوط شرح گفته و همه علومى را که در این خطبه بدان‌ها اشاره شده، با بیان جزئیات بازگشوده بودم…. پس از چندى بر آن شدم که به مدد خداوند و با راه‌جویى از او همه کتاب را شرح دهم و مروارید نهان در ژرفاى این دریا را بیرون کشم تا همه مسلمانان از آن سود برند و اهل نظر از آن بهره‌ها یابند.»

قطب راوندى در مورد شرح خویش مى‌نویسد که سعى داشته الفاظ غریب و معانى عجیب آن را تبیین نموده و مسائل مشکل نهج‌البلاغه را با سهل‌ترین الفاظ شرح دهد.

ابن ابى‌الحدید معتزلى -ضمن اینکه «منهاج البراعه» را یگانه شرحى مى‌داند که پیش از او بر این کتاب نوشته شده است-، در «شرح نهج‌البلاغه» خود، به خصوص در مسائل تاریخى بر شرح راوندی خرده‌ها گرفته؛ ام شیخ یوسف بحرانى (م، ۱۱۸۶ ق) در «سلاسل الحدید فى تقیید ابن ابى‌الحدید» سعى در پاسخ‌گویى به این اشکالات داشته است.

تألیف کتاب «منهاج البراعه» در اواخر شعبان سال ۵۵۶ قمری، پایان پذیرفته است.

محتوای کتاب

قطب راوندى شرح خود را با مقدمه‌اى مختصر آغاز مى‌کند. وى پس از این مقدمه کوتاه، بلافاصله به شرح خطبه سید رضى مى‌پردازد. راوندى در این شرح از پنج طریق متن نهج‌البلاغه را از شریف رضى روایت مى‌نماید. وى سلسله سند روایت خود تا سید رضى را چنین بیان مى‌کند: «اخبرنا السید ابوالصمصام ذوالفقار بن محمد بن معبدحسنى، قال: اخبرنا الشیخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى، قال الرضى: اخبرنا الشیخ ابوجعفر محمد بن على بن محسن حلبى، قال: اخبرنا الشیخ ابوجعفر الطوسى، قال السید الرضى رضى الله عنه و ارضاه: اما بعد…». آن گاه به شرح خطبه سید رضى مى‌پردازد و پس از آن متن نهج‌البلاغه را شرح مى‌کند.

شارح بیشترین همت خود را متوجه شرح لغات و بیان معانى مفردات و جملات مى‌کند. وى پس از آوردن خطبه، ذیل عنوان «بیانه» یا «الشرح»، مفردات را یک به یک شرح مى‌دهد، اصل معنا و محتواى کلام را برمى‌گشاید و اگر تشبیه یا استعاره‌اى هست آن را بیان مى‌کند و گاه نیز نظایرى از قرآن کریم مى‌آورد.

مؤلف گاهی متن را بدون شرح وامى‌گذارد و فقط به نقل آن بسنده مى‌کند. در ذیل برخى خطبه‌ها با عبارات «و اما الروایة للخطبه» سلسله سند متن را نیز روشن مى‌سازد. وى در بخش حکمت‌ها یا کلمات قصار پس از آوردن مجموعه‌اى از حکمت‌ها به شرح مفردات آنها مى‌پردازد.

راوندى همه متن نهج‌البلاغه را روایت مى‌کند و با آخرین حکمت، یعنى جمله «إذا احتشم المؤمن أخاه فقد فارقَه» متن نهج‌البلاغه را به پایان مى‌برد. وى پس از آن در خاتمه کتاب یک بار دیگر اسناد نهج‌البلاغه را یادآور مى‌شود و تصریح مى‌کند که در آغاز کتاب، اسناد نهج‌البلاغه را از طریق خاصه آورده و اینک اسنادى دیگر از طریق عامّه نیز مى‌آورد. وى در پایان کتاب فصلى درباره “انواع بلاغت” مى‌گشاید و در آن بحثى موجز در زمینه انواع بلاغت و کلام بلیغان و سخنوران مطرح مى‌کند.

اگر شما نویسنده یا ناشر این اثر هستید و فایل بارگذاری‌شده بدون اجازه شما در سایت قرار گرفته است، لطفاً از طریق بخش دیدگاه های همین مطلب به ما اطلاع دهید تا بلافاصله آن را از سامانه حذف کنیم.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=68985

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب