كتاب مشتمل بر دو مقدمه و دوازده فصل است. در هر بخش ابتدا يك شبهه مطرح و سپس به آن پاسخ داده شده است.
نویسنده جزوه مذكور، ابتدا مقدمهاى تحت عنوان «ترديد در فرضيه امام زمان و تفاوت بزرگ آن با مهدى موعود» آورده است. همچنين با استناد به بعضى از كتب يهود، شباهتهايى را بين مسيح مزعوم يهود و امام زمان شيعه ارائه داده و نتيجه مىگيرد كه ريشه اعتقاد به امام زمان شیعیان، همان نوشتههاى يهود مىباشد.
نویسنده در اين جزوه حدود سى شبهه در مورد حضرت مهدى(عج) و نيز ساير ائمه معصومين(ع) مطرح كرده كه مؤلف بعد از نقد و بررسى به آنها پاسخ متقن و مستدل داده است.
نویسنده جزوه مورد نقد، خود را منتسب به اهلسنت كرده است ولى با اندك تأمل در نوشته او و مصادرى كه از آنها استفاده كرده، چنين به دست مىآيد كه وى متمايل به فرقه وهابيت بوده و عمده منابع و مآخذ خود را از آنها گرفته است.با اين همه، در اين كتاب، استناد در مسائل مربوط به امام زمان(عج) بيشتر به كتابها و مصادر روايى و تفسيرى اهلسنت معطوف گشته است.
در نقل روايات طولانى كه مشتمل بر مطالب گوناگونى بوده، سعى شده است به طور اختصار به همان قسمت مورد نظر و محل استشهاد اكتفا شود.
گزارش محتوا
در مقدمههاى كتاب توضيحاتى پيرامون جزوه مورد نقد و انگيزه تأليف كتاب ارائه شده است.
فصل اول كتاب در دو محور، بيان مىكند كه هدايت الهى منحصر در كتاب نبوده و با دلايل متقن به اثبات مىرساند كه سنت پيامبر(ص) نيز حجت الهى است:
1- دلالت صريح قرآن بر حجيت سنت پيامبر(ص) از جمله آيه 7 حشر، 44 نحل و 65 نساء.
2- حجيت عترت پيامبر(ص) بر اساس احاديث نبوى؛ كه اين روايات در سه بخش بيان شده است: روايات دال بر وجود دوازده وصى براى پيامبر(ص)؛ روايات متواترى كه از طريق اهلسنت درباره علوم، فضائل و ساير كمالات ائمه(ع) به تعابير گوناگون نقل شده و تصريح پيامبر(ص) بر نام ائمه(ع).
مؤلف در پايان اين فصل، چنين نتيجه مىگيرد كه براساس سنت پيامبر(ص)، عترت آن حضرت نيز در كنار قرآن حجت است و به نظر ايشان، نویسنده جزوه، از آن گروه قليلى از اهلسنت هستند كه با سنت و عترت پيامبر(ص) عناد و دشمنى دارند.فصل دوم، درپى اثبات اين امر است كه بسيارى از معارف دينى در قرآن ذكر نشده و لزومى هم به ذكر آن نيست، بنابراین، طرح نام حضرت مهدى(ع) در كلام پيامبر(ص) كافى بوده و لزومى نداشته است كه نامى از آن حضرت در قرآن برده شود. با اين حال، مؤلف آياتى از قرآن كه از ديدگاه اهلسنت بر حضرت مهدى(عج) تطبيق دارد را مطرح كرده و تفاوت آن با تحريف و تأويل را به خوبى بيان مىكند.
نویسنده جزوه، در بخشى از نوشته خود روايات موجود درباره حضرت مهدى(ع) را «اخبار آحاد» ناميده و چنين ادعا كرده كه آنچه راجع به مهدى موعود(ع) آمده است، هيچ ارتباطى با امام زمان مزعوم شيعه ندارد بلكه راجع به مصلحى است كه از ذريه پيامبر(ص) خواهد بود كه به دين رسول اكرم(ص) عمل خواهد كرد نه اينكه دين تازه بياورد آنچنان كه كتب اماميه مدعى آن است.
مؤلف پاسخ اين توهم را در فصل سوم در سه بخش ارائه كرده است:
1- گفتار علماى اهلسنت از جمله ابوالحسن الآجرى، علامه برزنجى، كنجى شافعى، حافظ عسقلانى، سفارينى حنبلى درباره تواتر روايات مهدى(عج).
2- يگانگى امام زمان مورد ادعاى شيعه با مهدى موعودى كه در روايات عامه آمده است.
3- اشاره به حضرت مهدى(ع) در صيحح مسلم.
نویسنده جزوه، در بخش ديگرى ادعا كرده است كه امام زمان ساختگى شيعه، دين جديد و كتاب جديدى غير از قرآن مىآورد.
مؤلف به دو دليل اين ادعا را بىاساس مىداند:
1- شيعه هرگز معتقد نيست كه امام زمان(ع) دين تازه و كتابى غير از قرآن با خود مىآورد؛ بلكه مطابق اخبار منقول از طرق شيعه و عامه، براین باور است كه امام زمان با كتاب خدا، قرآن كريم و سنت پيامبر(ص) قيام مىكند و تمام بدعتها را از دين و ساحت قرآن و سنت زايل مىنمايد. در اين رابطه چند نمونه از روايات شيعه نقل شده است.
2- تمام روايات متواترى كه در آنها خلفاى رسولالله(ص)، تعداد، اسامى و خصوصيات آنان مطرح شده است، براین دلالت مىكنند كه جايگاه مهدى موعود(عج) خلافت رسول خدا(ص) و ادامه راه او مىباشد.
در اين بخش روايتى كه به غربت اسلام در آخرالزمان اشاره دارد نقل شده و بعد از بررسى سندى آن اثبات مىشود كه اين روايت به شيعه اختصاص ندارد و مراد از «كتاب جديد، امر جديد و قضاء جديد» دينى جديد و كتابى غير از قرآن نيست؛ بلكه مقصود، همان تبيين جديد و بازسازى احكام و معارف توحيدى و حقايق تحريف شده و يا ناگفتهها، تأويلات و تفاسير مربوط به بطون قرآن است.
فصل پنجم، به چند تفاوتى كه نویسنده جزوه بين مهدى موعود و امام زمان شيعه ادعا كرده اشاره دارد و به نقد و جواب آنها پرداخته است.
از جمله تفاوتهاى ذكر شده در اين بخش، اين است كه ادعا شده مهدى راستين به كتاب خدا و سنت رسولالله(ص) عمل مىكند در حالى كه امام زمان شيعه به حكم داود(ع).
مؤلف پاسخ اين شبهه را در چند محور بيان مىكند:
1- كتاب و سنت اساس كار مهدى(عج) است.
2- شباهت رفتار حضرت مهدى(عج) با ساير پيامبران.
3- احكام ويژه زمان ظهور حضرت مهدى(عج).
فصل ششم: نویسنده جزوه به بيان تشابهات رفتار و كردار مسيح مزعوم يهود و امام زمان اماميه پرداخته و به زعم خود چنين نتيجهگيرى مىكند كه از تشابه آنچه در كتب يهود در مورد مسيح مزعوم ذكر شده و آنچه در كتب اماميه براى امام زمان نقل كردهاند مطمئن مىشويم كه هر دو يك منشأ داشته و آن روحانیت يهود و شيعه مىباشند؛ برخى از اين شباهتها از اين قرار است:
1- جمع نمودن يهوديان در بيتالمقدس توسط مسيح و شیعیان در كوفه توسط امام زمان.
2- زنده نمودن مردهها و تشكيل ارتشى از آنها.
3- شكنجه جثههاى مخالفان يهود و مخالفان شيعه.
فصل هفتم، به سه شبههاى كه پيرامون ولادت و غيبت حضرت مهدى(عج) مطرح شده پاسخ مىدهد: 1- ساختگى بودن ولادت حضرت مهدى(ع) به اعتقاد برخى از علماى شيعه؛ 2- مخفى ماندن تولد ايشان از چشم بنىهاشم؛ 3- اختلاف در تولد.
در فصل هشتم، اين شبهه مطرح شده كه «يكى از علل غيبت ترس از جان ذكر شده و كسى كه از خود نتواند دفاع كند، چگونه مىتواند از ديگران دفاع نموده و از دشمنان اتنقام بگيرد؟» كه در دو محور پاسخ داده شده است:
1- شباهت حضرت مهدى(عج) با حضرت موسى(ع) در جريان ولادت و مخفى ماندن ايشان.
2- نصرت الهى و معجزه، شرايط و مقدماتى دارد، از جمله اتمام حجت بر معاندين و منكرين.
فصل نهم و دهم، عدم انتفاع در زمان غيبت را رد كرده و به چهار شبهه در زمينه علم امامان(ع) پاسخ مىدهد.
فصل يازدهم، شبهه مطرح شده در رابطه با شجاعت ائمه(ع) و رابطه آنان با حكام ستمگر را در سه مبحث پاسخ مىدهد:
1- وظيفه امامان(ع) زنده نگه داشتن معارف اسلام و جلوگيرى از تحريف آن است.
2- بايد معناى شجاعت و مرز آن با تهور و جبن مشخص شود.
3- رابطه ائمه(ع) با قيام كنندگان عليه ستمگران.
فصل دوازدهم: نویسنده جزوه در ضمن نوشته خود امورى را كه در بعضى از كتب شيعه در مورد شرايط و اوصاف امام ذكر شده به عنوان تمسخر و استهزاء نقل كرده و بدون ارائه دليلى بر بطلان آنها، نوشته خود را تمام كرده است. از جمله تعيين وصى توسط هر امام، انحصار امامت در فرزند بزرگتر، غسل امام فقط توسط امام از جمله امورى كه تبيين شده است.
متن كامل سؤالهاى دكتر اميد در رابطه با امام زمان(ع) همراه با پاسخ آيتالله منتظرى به عنوان ضميمه اول آمده است.
ضميمه دوم، به شبهاتى كه پيرامون كتاب «موعود اديان» مطرح شده پاسخ داده است.
وضعيت كتاب