انگیزه نویسنده از تألیف این کتاب، بیان اصالت و وحدت حقیقت وجود و اثبات مبدأ وجود و فیض، به طریقه متألهین از حکما و محققین از عرفا است.
نویسنده در کتاب حاضر، از وجود و مباحث آن – که پایه فلسفه به خصوص مبانی اعتقادی مربوط به مبدأ و معاد است – بحث می کند و بر آن است که بر طریق حکما و عرفا، اصالت و وحدت حقیقت وجود و مبدأ جود و فیض را بیان و اثبات کند.
استاد آشتیانی – که صاحب نظر در فلسفه و عرفان است – در این کتاب، در مسائل پیچیده اعتقادی به کلمات رسیده از طریق وحی، اشاره کرده و در مطالبی که مورد خدشه و حمله اشخاص بیاطلاع از رموز فلسفه واقع شده و مسائل فلسفی و عرفانی را خلاف شرع می دانند، به اقوال بزرگان از فقها و اصولیون استشهاد نموده است و سعی داشته مبانی ذوقی عرفانی را برهانی کرده و از مطالب عرفانی مربوط به مباحث این کتاب، آنچه را که با براهین موافق دیده نقل کند.
محتوای کتاب
کتاب با یک مقدمه و پیشگفتار آغاز و مطالب در بیست فصل، تنظیم شده است. در مقدمه، به موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن اشاره شده و در پیشگفتار، توضیحاتی پیرامون شیوه کار نویسنده، ارائه گردیده است.
ازآنجهت که مباحث وجود از مباحث مهم فلسفه اولی و حکمت متعالیه، بلکه پایه و اساس فلسفه خصوصاً مبانی اعتقادی مربوط به مبدأ و معاد است، لذا نویسنده بهطور اختصار، تعریف و موضوع و مسائل و مبادی فلسفه کلی و علم اعلی را بیان کرده، سپس به ذکر اقوال مهم در وجود پرداخته است.
در فصل اول کتاب، به بررسی اقوال در وجود پرداخته شده است و به این نکته اشاره شده است که جماعتی از اشاعره به اشتراک لفظی در وجود قائلند و جماعتی از محققین اهل حکمت فرمودهاند: وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب متعدده متکثره مقوله به تشکیک است. جماعت دیگری معروف به مشاء به اصالت وجود و اعتباریت ماهیات قائلند.
فصل دوم، به تعریف وجود اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، ابتدا به نظر ابنسینا درباره تعریف وجود اشاره کرده، سپس به توضیح کلام شیخ پرداخته است.
فصل سوم درباره وجود ذهنی است.
فصل چهارم، مربوط به بساطت حقیقت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان بساطت حقیقت وجود و علت آن از دیدگاه برخی بزرگان مثل ملاصدرا و آقا علی مدرس پرداخته است.
فصل پنجم درباره شمول وجود است.
در فصل ششم، از تمایز در موجودات بحث شده است.
فصل هفتم درباره اصالت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان آراء و دلایل فلاسفه در اثبات اصالت وجود پرداخته است.
در فصل هشتم، به بررسی ملاک تشخص در وجودات پرداخته شده و نویسنده در این فصل، به نظر بزرگان درباره ملاک تشخص در وجودات اشاره کرده است.
در فصل نهم، به تبیین این موضوع پرداخته شده که وجود، مشترک معنوی و مفهوم عام بدیهی است.
در فصل دهم، قول فهلویون پیرامون وجود، مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این نظر، وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب مختلف است.
در فصل یازدهم، حقیقت وجود حقتعالی مورد بحث قرار گرفته است.
موضوع فصل دوازدهم، مظاهر متجلی از حق است.
در فصل سیزدهم، به بحث از مراتب وجودی پرداخته شده است.
فصل چهاردهم به اشکالات اشراقیون اختصاص یافته است.
در فصل پانزدهم به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت از طریق جعل پرداخته شده است.
فصل شانزدهم اختصاص به اثبات مبدأ وجود به طریقه حکمای الهی یافته است.
در فصل هفدهم به اثبات این مطلب پرداخته شده است که واجبالوجود به حسب شدت وجود، تناهی ندارد.
نویسنده در فصل هجدهم به دنبال این مطلب است که حقتعالی مبدأ و غایت برای جمیع اشیاء است.
در فصل نوزدهم به اثبات وجود، عین ماهیت حق است و حقتعالی وجودی زائد بر ماهیت ندارد، پرداخته شده است.
فصل بیستم به صفات حقتعالی اختصاص یافته است.