نظریاتی که درباره زن از سوی مکاتب گوناگون ارائه شده است؛ چون دیگر ره آوردهای فکری بشری، از افراط و تفریط بیرون نیست. مجموع تلاش های علمی اندیشمندان در این زمینه ها، در عین حال که به حقایقی راه یافته، از زیاده روی یا کم انگاری دور نبوده است. از این رو این موضوع درخور ژرف نگری گسترده و حقیقت جویانه است.
موضوع زن به عنوان بدنه ای از جامعه انسانی بدان پایه قابل بررسی و ژرف نگری است که انسان شایسته شناخت و بررسی است. هر گونه تحلیل و بررسی ابعاد حیات زن منهای ویژگی های صنفی و جنسی، تحلیل حیات انسان به شمار می آید. شناخت زن و منزلت و مقام او در حقیقت شناخت انسان و کرامت اوست. لذا جا دارد به مسأله حقوق زن از دیدگاه اسلام بدون افراط و تفریط بپردازیم.
قبل از ورود به بحث به چند نکته اشاره می کنیم:
1 – نظام عالم با آنچه در آن از کثرت و مجردات و مادیات و ملکوتیات و بسائط و مرکبات است، همگی نظامی واحد و بر اساس توحید الهی و مبنی بر قاعده ای متین و طرزی بدیع و بنایی عظیم است، که هر جزئی از آن با کمال اتقان به دیگری مرتبط است.
خداوند متعال می فرماید: « صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْ ءٍ»؛(1) «این صُنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده.»
2 – خداوند متعال بعد از آن که انسان را آفرید، او را به حال خود رها نکرد، بلکه از ابتدای خلقت و شروع قابلیّت و استعداد تا نهایت خلقتش او را همراهی کرده و با دستورات و برنامه هایش انسان را دعوت به کمال و سعادت فعلی او نموده است.