مقدمهی مولف
باسمه تعالی
1- قرآن آن روح بزرگی است که در هر زمانی میتواند حادثههای مخصوص زمانه را در خود جای دهد و معنایی مطابق حقیقت به آن حادثهها بدهد تا انسانها در هر زمان و مکانی بیرون از حقیقت زندگی نکنند. صحنههایی که در سوره کهف مینمایاند برای تحقق چنین هدف ارزشمندی است.
2- حقیقتی که در این سوره در مقابل انسان قرار دارد بسی متعالیتر از عالم جسم و ماده است و با تغییر نگاه و تغییر ساحت میتوان به آن حقیقت نظر کرد و آرامآرام جان را در درون آن قرار داد.
قرآن از جهت عقل نظری، متذکر حقیقیترین حقایق میباشد و با دستورات خود انسان را در آغوش آن قرار میدهد و با طرح نمونههایی که در سورهی کهف مد نظر ما قرار میدهد روشن میکند معنای انس با حقیقت متعالی عالم هستی چیست.
3- از طریق انسی مستمر با قرآن میتوان با تمام وجود تصدیق کرد که حقیقتا «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم ویبشر المومنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا». آری این قرآن انسان را به پایدارترین چیزی که در عالم هست هدایت میکند تا انسانها مشغول بازیهای خیال و آرزوهای پوچ نگردند و نمونهی هدایت به سوی آنچه پایدار است را از جهتی در اصحاب کهف و از جهتی دیگر در مسیری که حضرت خضر متذکر آن هستند، مینمایاند.
4- انسانها همیشه در معرض خطر اکنونزدگی بوده و هستند، بهطوری که ذهن خود را در محدودهی زمانهای که در آن زندگی میکنند محدود کرده و در انواع تعارضات سرگردان میمانند. خطر بزرگتر آن است که گمان شود میتوان در همان محدودهی زمان، خود را از چنگال تعارضات آزاد کرد، غافل از آنکه تنها با حضور در عالم قدس است که بشریت میتواند زمانهی خود را نیز از اکنونزدگی آزاد کند و ماورای حادثههای جاری در عالم زندگی را معنا بخشد. قرآن همان نسیم آسمانی است که این مهم را برای بشریت ممکن میکند.
5- امروز که فریب رسانهای فزونی گرفته و فرهنگ غربی، وهم انسانها را مورد خطاب قرار دادهاست تا انسانها را به خطا اندازد، تنها با به میدانآمدن قرآن و مورد خطاب قراردادن عقل قدسی انسانها است که امید میرود بشر امروز از ظلمات این دوران رهایی یابد و نسبتی دیگر با عالم و آدم برقرار کند به طوری که حقیقتا «محبت» و «صدق» وارد زندگیها گردد. چیزی که در سورهی کهف در نسبت بین صاحب باغهای پر ثمر که غافل از نقش پروردگار عالم است با رفیق ایمانیاش به میان میآید……………

















