شرح چهل حدیث کتابی اخلاقی، عرفانی و اعتقادی به زبان فارسی که امام خمینی نگارش آن را در سال ۱۳۱۷ش به پایان رساند. در این اثر بسیاری از مسائل اخلاقی مانند اخلاص، ریا، توکل، حسادت، عجب، توبه، خوف و رجا و صبر، برخی از مسائل اعتقادی مانند جبر و اختیار و معاد و برخی از مسائل عرفانی مانند لقاء الله بر اساس ۴۰ حدیث از احادیث کافی مطرح و شرح شدهاست.
این کتاب، به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسوی، اردو، تایلندی و کردی ترجمه و منتشر شدهاست. برخی از نویسندگان از جمله جواد محدثی، سید حسن اسلامی و محمدرضا یکتایی هر کدام به صورت جداگانه، این کتاب را به زبان فارسی، بازنویسی و خلاصه کردهاند.
پیشینه
مطالب کتاب شرح چهل حدیث را امام خمینی نخست در مدرسه فیضیه و مدرسه ملاصادق قم برای شاگردانش مطرح و بعد آن دروس را به صورت کتابی به زبان فارسی تنظیم کرد. چنانکه نویسنده تصریح کرده است، نگارش کتاب «شرح چهل حدیث»، چهارم محرم ۱۳۵۸ق (۵ اسفند ۱۳۱۷ش) به پایان رسانده است.
چهلحدیثنویسی یا اربعیننویسی، سنتی مرسوم در میان مسلمانان است که از نیمه دوم قرن سوم هجری آغاز شد.[۴] بر اساس حدیثی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است، هر کس چهل حدیث را از آنچه مسلمانان در امر دین خود بدان محتاجند حفظ کند، خداوند او را در قیامتْ، فقیهی عالِم محشور خواهد کرد. امام خمینی نیز در مقدمه کتاب، به این حدیث اشاره کرده و ابراز امیدواری کرده است که این اثر مشمول حدیث مذکور باشد. وی همچنین درباره نوع انتخاب شرح احادیث و علت نگارش این کتاب به زبان فارسی مینویسد: بعد، این بنده بیبضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث میکردم که چهل حدیث از احادیث اهلبیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، که در کتب معتبره اصحاب و علماء، رضوان اللَّه علیهم، ثبت است، جمعآوری کرده و هر یک را به مناسبت شرحی کند که با حال عامه مناسبتی داشته باشد، و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسیزبانان نیز از آن بهره برگیرند.
ساختار کتاب
۳۳ حدیث از احادیث کتاب، در باب اخلاق، و هفت حدیث دیگر، درباره اعتقادات و معارف است. امام خمینی در این کتاب ابتدا متن حدیث را نقل میکند، سپس ترجمه فارسی را مینگارد و پس از آن، کلمههای اصلی حدیث را شرح و معنا میکند و در نهایت، به شرح و توضیح متن حدیث میپردازد. استفاده از آیات قرآن کریم برای توضیح بهتر نیز در متن شرح چهل حدیث امام خمینی دیده میشود. وی همچنین پارهای از سخنان استاد خود محمدعلی شاهآبادی را نیز در موضوعات مختلف نقل کرده است. استفاده از مطالب متنوع مرتبط با دیگر علوم در شرح احادیث از دیگر ویژگیهای کتاب است.
منبع اصلی کتاب چهل حدیث امام خمینی، اصول کافی است و بیشترین احادیث، از باب ایمان و کفر کتاب اصول کافی انتخاب شده است که تعداد آن به ۲۶ حدیث میرسد. همچنین شش حدیث از باب توحید و سه حدیث از باب فضیلت علمآموزی نقل و شرح شده است
نگاهی به محتوا
حدیث اول کتاب روایت مشهور نبوی درباره اهمیت جهاد نفس است که از آن به جهاد اکبر تعبیر شده است. روایت بر اساس نقل کلینی در کافی از سکونی از امام صادق(ع) این است که: پيامبر(ص) لشكرى را فرستاد پس چون كه بر گشتند فرمود: «آفرين باد به گروهى كه به جاى آوردند جهاد کوچک را، و به جاى ماند بر آنها جهاد بزرگ.» گفته شد اى پیامبر خدا چیست جهاد بزرگ؟ فرمود: «جهادِ نفس است.» نویسنده در شرح این حدیث گفته که نخستین شرط مجاهده با نفس و حركت به جانب حق تعالى «تفكّر» است. و منزل ديگر كه بعد از تفكر انسان برای چهاد نفس بدان نیازمند است منزل «عزم» است. مولف از برخى اساتیدش نقل کرده که كه «عزم» جوهره انسانيت و ميزان امتياز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است.
حدیث چهلم روایتی از امام سجاد(ع) در باره توحید و نزول سوره توحید است. «عاصم بن حمیدگويد: سؤال شد از على بن الحسين، عليهما السلام، از توحيد، فرمود: «همانا خداى عزّ و جلّ مىدانست که در آخر الزمان مىباشند اقوامى دقيق النظر، پس فرو فرستاد خداى تعالى: قُلْ هُوَ اللّه أَحَدٌ. (سوره توحید)و آيات از اوّل سوره حديد را تا وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ. پس کسى که طلب کند غير آن را به تحقیق هلاک شود.»[یادداشت ۳]نویسنده در شرح این حدیث تأکید کرده که نباید گمان شود كه آيات «توحيد» چه در سوره مباركه توحید و چه در آیات دیگر قرآن و نیز در اخبار و خطبهها و دعاها و مناجاتهاى ائمه، عليهم السلام، را انسان مىتواند به فكر خود و ظهور عرفى آنها بفهمد زیرا اين خيالى است بس خام و وسواسى است شيطانى.
نویسنده کتابش را به دعاهایی ختم کرده است که فرازی از آنها چنین است: بار الها، نِعَم تو ابتدايى است (دادِ حق را قابليتْ شرط نيست) و نَوالِ تو غير مُتناهى، باب رحمت و عنايت مفتوح است و خوانِ نعمتِ بىپايانت مبسوط، دلى شوريده و حالى آشفته، قلبى داغدار و چشمى اشكبار، سرى سودايى بيقرار، و سينهاى شَرحه شَرحه آتشبار مرحمت فرما، و خاتمه ما را به اخلاص به خودت و ارادت به خاصان درگاهت، يعنى ديباچه دفتر وجود و خاتمه طومار غيب و شهود، محمّد و آل و اهل بيت مطهرش، صلوات اللّه عليه و عليهم اجمعين، به انجام رسان.






