در دهه اخیر مروجان معارف دینی و اندیشه‌ورز ان محافل دینی- دانشگاهی در راستای «جامع‌نگری» به پژوهش‌های «چندرشته‌ای و ترکیبی » روی آورده‌اند. در واقع، مشهود است که هنگام مباحثه، تبلیغ و موعظه، یا ارائه مشاوره به دیگران تمایلی به ترکیب و تجمیع انواع اطلاعات تجربی دارند . هرچند عده‌ای از آنها «هدف» از این کار را صرفاً ایجاد نردبانی برای ارتقای جهان‌بینی و نهایتاَ کل‌نگری در معرفت می‌دانند؛ اما عده‌ای که عمل‌گرایانند آن را ابزار مناسب برای تمرکز بر یک «مشکل اجتماعی» و موفقیت در فرآیندهای حل مسئله می‌بینند؛ البته با ملاحظه عناصر و ارزش‌های دینی. آیا بین جامع‌نگری دینی و تلفیق انواع دانش در قالب امروزی میان‌رشتگی نسبتی برقرار است؟ و آیا این دو با هم قابل انطباق است؟ اصلاً میان‌رشتگی فهم ما از معارف دینی را ارتقا یا تنزل می‌دهد؟ آیا می‌تواند کمکی به پیشبرد عملی امور زندگی بکند؟ کتاب حاضر که یکبار نیز در زمره مجموعه کتاب‌هایی با عنوان «دانش ترکیبی» با عنوان میان‌رشتگی در مرز علم و دین منتشر گردید ، به منزله تلاشی برای یافتن پاسخ برای آن پرسش‌هاست.
اگر شما نویسنده یا ناشر این اثر هستید و فایل بارگذاری‌شده بدون اجازه شما در سایت قرار گرفته است، لطفاً از طریق بخش دیدگاه های همین مطلب به ما اطلاع دهید تا بلافاصله آن را از سامانه حذف کنیم.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=83191

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب