بانوی کربلا حضرت زینب علیهاالسلام تألیف عایشه بنت الشاطی؛ ترجمه سید رضا صدر؛ با اهتمام سید باقر خسروشاهی؛ گزارشی است داستانگونه از زندگی پر فراز و نشیب و عبرت آموز حضرت زینب کبرا(س).
کتاب را یکی از نویسندگان زبر دست عرب، بانویی مصری و از اهل سنت، با عباراتی شیرین و سبکی زیبا و دل پذیر نگاشته و از سوی دانشمندی صاحب قلم و اهل اندیشه و نظر به فارسی برگردانده شده است.
کتاب از جرقهای پدید آمده که پدر نویسنده هنگام سخن گفتن از زینب، در ذهن و دل او ایجاد شده است. وی، اگر چه در این کتاب، اطلاعات نادرستی نیز، به دلیل کمبود اطلاعاتش ارائه کرده، اما توانسته است با قدرت بیان و قلم، چهرهای زیبا از زینب(س) ارائه دهد. خطاهای نویسنده و کاستیهای نوشته، از سوی مترجم اصلاح و تکمیل شده و محقق نیز در استخراج منابع به کمال آن افزوده است.
کتاب، از تولد زینب آغاز شده و با بحث از رشد او در کنار پدر و مادر و مادرش فاطمه و اندوههایش پس از رحلت پدر و گفت و گوها و حق خواهیهایش از خلیفه ادامه مییابد. نویسنده در ادامه، از اندوه زینب از دوران کودکیاش میگوید: در گذشت رسول خدا در پنج سالگی زینب، هجوم ماموران خلیفه به خانه پدرش برای بیعت گرفتن، بیماری مادر و سرانجام رحلت او، مصیبتهای زینب در دوران کودکی، ازدواج زینب با پسر عمویش عبدالله بن جعفر، بحثهای دیگری از این کتاب است.
ماجرای بعدی، از دوران قتل عثمان و به زمامداری رسیدن پدرش میآغازد. زینب سی ساله در این دوران، شاهد شورش بیعت شکنان بر ضد پدرش، خلیفه مسلمانان است، و آن گاه جنگ معاویه با علی و غارتگریهای سپاه او در عراق و سرانجام اینکه وی شاهد شهادت پدر و پس از آن، ماجرای جنگ معاویه با برادرش حسن(ع) و مسمومیت و شهادت او است و آنگاه نوبت به امام حسین میرسد که زینب با کاروان او هجرت میکند و از نزدیک ناظر همه مصیبتها و آزارهایی است که بر خاندان پیامبر میرود و نیز، شاهد کشتهشدن برادر و یارانش میباشد و این بار نیز زینب، قافله سالار کاروان ایران است و به کوفه و آن گاه به شام برده میشود و او و برادرش در آنجا خطبه میخوانند و زینب از ستمی که بر وی رفته سخن میگوید، و به مدینه باز میگردد و رسالت بزرگی را که، همانا گزارش واقعه عاشوراست گزارش میکند. به اعتقاد نویسنده، آخرین سفر زینب(ع) به مصر بوده و در آن دیار در گذشته و مدفون شده است.