کتاب ستاره ها چیدنی نیستند یک رمان جذاب و زیباست که در قالب رمان به ماجرای تحول عقیدتی و سبک زندگی یک دختر آمریکایی می‌پردازد. خلاصه این کتاب را که نوشتۀ محمدعلی حبیب اللهیان است، در این صفحه برایتان درج کرده‌ایم. ایدۀ این کتاب، داستانی واقعی از زندگی جذاب و پرهیجان یک دختر آمریکایی است. اصل این داستان از حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی نقل شده است در زمانی که امام جمعۀ نیویورک بوده‌اند. نویسنده، آن داستان را پرورش داده و در قالب یک داستان تدوین کرده است که در آن، نگاه اسلام و غرب به موضوع زن را روایت می‌کند. برای خرید کتاب هم می‌توانید در همین صفحه اقدام کنید.

خلاصه کتاب ستاره ها چیدنی نیستند
در ابتدای این اثر سارا، شخصیت اصلی کتاب، و همکارانش در سایت عشرتکده و صدای زن، از سایت‌های غربی حقوق زنان، سعی دارند با شعار آزادی و نجات زن‌های شرقی از شبکه‌های اجتماعی برای نجات این زنان استفاده کنند. حق مرد برای کتک‌زدن زن، اختیار طلاق‌دادن زن، چندهمسری، نصف‌بودن دیه و ارث زن، ناقص‌العقل پنداشتن زن، اینکه زن طوری لباس بپوشد که مردش می‌خواهد، کلفَت شمرده‌شدن زن از نگاه مرد، موظف‌بودن زن به بچه‌آوری و محرومیت زنان از روابط آزاد، موضوعاتی هستند که در قالب یادداشت، مقاله و ویدئوهای کوتاه به آن‌ها می‌پردازند و افسانه، نیروی جدید محتوایی، از ایران به این مؤسسه اضافه می‌شود. یکی از شخصیت‌های کتاب ستاره ها چیدنی نیستند افسانه نام دارد که در رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه تهران و فریده، دخترعمویش، در رشته علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سال ۱۳۷۴ قبول شده‌اند. فریده فعالیت سیاسی‌اجتماعی نداشت؛ ولی افسانه عضو انجمن اسلامی بود و فعالیت‌های زیادی انجام می‌داد و رفته‌رفته رسانه‌ای هم شد و عکس و مطالبش در روزنامه‌ها به چاپ رسید.

او در سال دوم دانشگاه با نزدیک‌شدن انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ ایران وارد ستاد انتخاباتی یکی از نامزدها شد و جزو نیروهای زن فعال ستاد بود. افسانه چادرش را کنار گذاشت و غیر از روزهایی که برای سرزدن به خانواده‌اش به شهرستان گیلان می‌رفت، برای دل مادرش مانتو می‌پوشید. بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات هم وارد نهاد ریاست جمهوری شد. چون داشت در یک نهاد رسمی در جمهوری اسلامی صاحب جایگاهی می‌شد، باید دوباره چادر سر می‌کرد. افسانه با حجابی بیشتر از قبل وارد نهاد شد و در تهیۀ خبر شروع به کار کرد. افسانه در فکر گرفتن یک بورسیۀ تحصیلی بود تا به یکی از کشورهای اروپایی یا آمریکایی برود؛ اما نتوانست. دورۀ ریاست جمهوری آقای خاتمی به پایان رسید و افسانه از کار برکنار شد. افسانه هرچند در روزهای فعالیتش در نهاد ریاست جمهوری توانسته بود کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری را از دانشگاه آزاد دریافت کند؛ هرچه تلاش کرد، نتوانست بورسیۀ تحصیلی بگیرد و بالاخره به این نتیجه رسید که تنها راه رفتن به خارج برای او این است که به‌عنوان یک فعال سیاسی به یکی از کشورها پناهنده شود.

تااینکه سال ۱۳۸۸ زمینۀ فعالیت‌های تند سیاسی برای افسانه فراهم شد. او یکی از کسانی بود که باید به بهانۀ تقلب در انتخابات خودی نشان می‌داد تا بتواند پناهندگی سیاسی بگیرد و به آمریکا برود. این شد آغاز فعالیت‌های پی‌درپی سیاسی او مثل تجمعات و راهپیمایی‌های غیرقانونی و امضای بیانیه‌های تند ساختارشکنانه. او سرانجام، بعد از گذشت چندماه به‌صورت غیرقانونی از ایران خارج شد و به آمریکا رفت تا درخواست پناهندگی دهد و مجوز اقامت بگیرد. در ادارۀ مهاجرت، مسئول قسمت پناهندگی از افسانه علت تقاضا را می‌پرسد و افسانه می‌گوید: «من فعال سیاسی بودم. به نتیجۀ انتخابات در ایران معترض بودم. در راهپیمایی‌های بعد از انتخابات شرکت می‌کردم و بیانیه‌ها را امضا می‌کردم. روزی هم که ندا آقا سلطان کشته شد، نزدیکش بودم. وقتی صدای تیر آمد، فرار کردم. فیلم فرارم پخش شد و به من گفتند باید از ایران بروی. گفتند اگر دستگیر بشوی، به‌عنوان عامل قتل ندا محاکمه‌ات می‌کنند و اعدام می‌شوی. این موضوعات، این کتاب را به یک کتاب جذاب با موضوعات زنده و شیرین تبدیل کرده است.

موضوع کتاب ستاره ها چیدنی نیستند
این کتاب جزو معدود آثاری از دسته کتاب های مذهبی و بهترین کتاب های اسلامی است که با محوریت حجاب و نگاهی فراملیتی با یک داستان زیبا و واقعی از زندگی یک دختر آمریکایی به رشتۀ تحریر در آمده است و مدخل ورودی آن، پرده‌برداری از پشت صحنۀ رسانه‌های ضدایرانی است. نویسنده، در قالب یک مقاله با پیوند زدن ادبیات با واقعیت تلاش کرده است به سهم خود، بخشی از سطرهای نانوشتۀ این موضوع را پر کند. کتاب براساس پاسخ به یک پرسش در حوزۀ حجاب شکل گرفته است: آیا حجاب مخلّ آزادی زنان است؟

رمان ستاره ها چیدنی نیستند
مسئول قسمت پناهندگی این دلایل را کافی نمی‌داند و رو به افسانه می‌گوید:

«تو هیچ فعالیت سیاسی ساختارشکنانه‌ای در ایران نداشته‌ای که برایت خطر جانی داشته باشد یا آزادی‌ات را تهدید کند. باید برای ما ثابت بشود که تو دیگر برای بازگشت به ایران به خاطر مخالفت جدی با سیاست‌هایشان امنیت جانی نداری. ما تو را وصل می‌کنیم به سارا تا به کمک او در سایت‌ها و نشریات مرتبط با حقوق بشر و زن فعالیت کنی. در نقد و محکومیت وحشی‌گری‌هایی که در حق زنان ایرانی می‌شود، مطلب بنویسی تا به‌عنوان فعال حقوق بشر شناخته بشوی.» افسانه، اولین نوشته‌اش را با مقدمه «…این تحقیق از مظلومیت زن در ایران، مخصوصاً پس از انقلاب آخوندی ۵۷ می‌گوید که چطور یک حکومت دینی می‌خواهد هرچه را اسلام برای تحقیر زن دستور داده است، محقق کند… .» برای سارا می‌فرستد و سارا تأیید می‌کند. سارا در گوگل برای مقاله‌اش دنبال منبع بود که این خبر را می‌بیند: «شما هم دعوتید به سلسله‌نشست‌هایی برای همۀ خانم‌های دنیا، با موضوعات جایگاه و حقوق زن. این نشست‌ها یکشنبه‌های هر هفته، در مرکز اسلامی نیویورک برگزار خواهد شد. وعدۀ ما: یک‌شنبۀ آینده، ساعت ۹ صبح، خیابان چهاردهم.»

از آنجایی که دوست دارد با زنان شرقی، به‌خصوص مسلمانان آشنا شود، آدرس مرکز را در گوشی‌اش یادداشت می‌کند تا یکشنبۀ آینده به مرکز برود؛ اما می‌ترسد این مرکز به گروه‌های تروریستی مرتبط باشد یا اینکه بفهمند سارا فعال حقوق بشر در حوزۀ زنان است. سلسله‌نشست‌های مرکز اسلامی نیویورک در ۱۱ جلسه برگزار می‌شود، به همین دلیل ۱۱ فصل این کتاب با توجه به این سلسله‌نشست‌ها نوشته و نامگذاری شده است. نویسنده، رمان ستاره ها چیدنی نیستند را در ده فصل تنظیم کرده و در هر فصل به موضوعاتی درباره زنان پرداخته است؛ همچون: حقوق زنان در ادیان مختلف؛ توحش غرب علیه زنان؛ نگاه جنسیتی به زنان؛ بهره‌گیری دنیای غرب از زنان؛ عفاف، حجاب و پوشش زنان. این دختر آمریکایی به‌سبب یک اتفاق در مسیری قرار می‌گیرد که با دو نگاه و دو سبک زندگی در مورد زنان آشنا می‌شود و از آن تأثیر بسیار می‌پذیرد؛ یک نگاه منفی و تیره و یک نگاه مثبت، زیبا و فطری دربارۀ زن. آشنایی این دختر نیویورکی با این دو نگاه، منشأ اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوستش می‌شود. همین یافته‌ها محتوای اصلی کتاب را تشکیل می‌دهد.

در نگاه منفی، شخصیت زن به‌شدت لگدمال شده است، به‌طوری‌که در گذشتۀ نه‌چندان‌دور، هیچ‌یک از حقوق اولیۀ زن، مثل حق رأی، حق مالکیت اقتصادی، حق علم‌آموزی به رسمیت شناخته نمی‌شد و سیاهی‌ها و زشتی‌های این نگاه در این گفت‌وگو بیان‌شدنی نیست. به طور خلاصه، در این نگاه به چشم یک انسان به زن نگاه نمی‌شود؛ اما از آن طرف در نگاه مثبت، به زن به چشم یک انسان نگریسته و او در کنار مرد و مکمل او و چه‌بسا زن، مربی جامعۀ انسانی معرفی می‌شود؛ برای نمونه، دانشمند معروف «ولتر» می‌گوید: «زن آفریده شد تا شیرازۀ سعادت و ارتقای موجودات پیوسته بماند.» این دختر آمریکایی بعد از آشنایی با این دو نگاه دربارۀ زن، متوجه می‌شود که تفاوت‌های بسیار عمیقی بین این دو سبک وجود دارد و این دو نگاه حداقل در ۱۴ مسئله، اختلاف ۱۸۰درجه‌ای دارند. یکی از این مسائل اختلافی دربارۀ پوشش انسان‌ها و به‌ویژه زنان است و ازآنجاکه همۀ ماجرا در فضای جامعۀ آمریکا اتفاق می‌افتد، مطالب فرادینی و فراملیتی هستند و رنگ‌وبوی دینی ندارند. خرید کتاب ستاره ه چیدنی نیستند و مطالعۀ آن را به همه علاقمندان به مباحث حوزۀ بانوان و خصوصاً مباحث پوشش و حجاب پیشنهاد می‌کنیم.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=41477

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب